شوشان: سومین گفتگوی مجازی اصلاح طلبان به همت جمعی از جوانان اصلاح طلب خوزستان در گروه تلگرامی برگزار شد. در این گفتگوی مجازی محمد صادق جوادی حصار عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در رابطه با شرایط سیاسی کشور ، آرایش سیاسی در آستانه انتخابات و ارزیابی از شرایط موجود پرداخت که در ذیل می آید:
پیش بینی شما از حضور احمدی نژاد در انتخابات و علل کاندیداتوری وی چیست؟
حضور احمدی نژاد در انتخابات را می توان از چند منظر مورد بررسی قرار داد. مسئله نخست این است که احمدینژاد به گمان من حضور در انتخابات ریاست جمهوری پیشرو را حیات و ممات خودش یا قرین با حیات و ممات خودش می داند. احمدی نژاد و همفکرانش می دانند که اگر از منظومه سیاسی کشور رانده شوند و آثاری از آن ها به جای نماند، با توجه به عملکرد نامطلوب و انزجاری که در راست و چپ کشور نسبت به وی ایجاد شده، برای همیشه به فراموشی سپرده خواهد شد و از گفتمان سیاسی و فرهنگی کشور حذف خواهد شد بنابراین تلاش می کند تا برای حفظ بقا بجنگد و اولین بحث وی برای حضور "فرار رو به جلو" و تحت الشعاع قرار دادن و به محاق بردن گذشته و ایجاد پرونده جدید است. مسئله دیگر این است که احمدی نژاد تصوری واقعی از مدیریت کشور ندارد و گمان می کند چون بر اساس اختلافات موجود و فضای آن دوره رییس جمهور شده بود الان هم می تواند با هوچی گری و شعارهای پوپولیستی به قدرت برسد. او پدیده جابجایی قدرت توسط یلتسین و رییس جمهور فعلی در روسیه را مد نظر دارد و می خواهد آن واقعه را تکرار کند و کاری کند تا یکی از نیروهای وی رییس جمهور شود و سپس وی در سایه او عرض اندام کند و در دوره بعدی حتا خودش رییس جمهور شود.
رقیب اصلی روحانی را چه کسی می دانید؟ آیا اقای رئیسی می تواند زنگ خطری برای روحانی و اصلاح طلبان باشد؟
آقای رییسی درصورتی می توانست زنگ خطری جدی برای اصلاح طلبان باشد که همه گروه های اصول گرا پیرامون وی اجماع می کردند و ظرفیت و قابلیتی را به نمایش می گذاشت که اجماع را آسان می کرد. رییسی با اعلام استقلال از جمنا به تمام برنامه هایی که جمنا و جریان های اصول گرا فراهم کرده بود تا به کاندیدای مطلوب برسد دهن کجی کرد.
آیا وجود بی برنامه گی ها و عدم اتحاد میان طیف احمدی نژاد، جمنا و اصولگریان تاثیری در انگیزه مردم برای حضور در انتخابات دارد؟
احمدی نژاد به استناد شواهد و قرائنی که از رفتار و گفتارش بر می آید دچار توهم شده و تصور باطلی در وی شکل گرفته که پدیده هزار سوم است و با همین رویکرد فکر می کند هر جا وارد شود قدر می بیند و ارج نهاده می شود. احمدی نژاد برای مخاطبان خودش وقت شعور قائل است که وی را انتخاب کنند و از درونمایه کلامش چنین بر می آید که اگر وی را انتخاب نکنند، چندان دارای فهم و شعور نیستند.
با همه این حرف ها نباید هیچ رقیبی را دست کم گرفت. احمدی نژاد و هم تیمی های او می توانند بخشی از افرادی که تحت تاثیر وی قرار می گیرند را از سبد رای روحانی کم کنند و به سبد رای منتقدین روحانی اضافه کنند. بنابراین باید به شیوه ای عمل کنیم که فرض کنیم قدرتمند ترین رقبا در برابر روحانی و اصلاح طلبان صف کشیده اند و باید آن ها را با حفظ هویت اصلاح طلبانه و استناد به برنامه ها و توانایی های دولت از میدان بیرون کنیم. این به این معنا نیست که دولت نقصی ندارد بلکه به این معناست که باید مخاطبان را راضی کنیم و بگوییم که وضعیت موجود وضعیت مطلوب ما هم نیست.
اگر این دولت عوض شود و نتواند برنامه های خودش را محقق کند، دولتی که می آید چه می خواهد بکند. تاکنون آن چه که ما در برنامه های منتقدین و رقبا دیده ایم ادامه برنامه های کنونی نیست. این موضوع این نگرانی را به وجود می آورد که آیا به برنامه های احمدی نژاد برخواهند گشت؟ آیا تلفیقی از برنامه های روحانی و احمدی نژاد را ارائه خواهند داد؟ آن چه مسلم است این است که قطع ادامه برنامه های دولت روحانی مسیرهای ریل گذاری شده را به هم می ریزد و عده ای از صفر شروع خواهند کرد. ما در عرصه منطقه ای و بین المللی با مشکل مواجه خواهیم شد و در صاحت داخلی هم راه توفیق و قرین به موفقیت که تاکنون پیموده شده متوقف خواهد شد و معلوم نیست با برنامه هایی از جنس برنامه های منتقدین یا احمدی نژاد به مطلوب دست یابیم.
عدم همراهی صدا و سیما با دولت چقدر میتواند در ریزش آرای دکتر روحانی نقش داشته باشد؟
عدم همراهی صدا و سیما با دولت قطعا تاثیر منفی در ریزش آرا خواهد داشت و می تواند رای روحانی را تحت الشعاع قرار بدهد اما طرفداران روحانی باید تلاش کنند به اقشار خاکستری این واقعیت را منتقل کنند که آن چه که صدا و سیما درباره روحانی می گوید از باب تحلیل و نقد منصفانه نیست بلکه برنامه مدونی در جهت تخریب وی است و به ان شکل هرچه صدا و سیما علیه روحانی بیشتر سخن بگوید، محبوبت وی بیشتر خواهد شد البته این مسئله باید به گونه ای اتفاق بیفتد که مردم باور کنند که صدا و سیما بی طرف نیست.
دوم این که روحانی می تواند در مناظره های تلویزیونی بسیار تعیین کننده عمل کند و تمام برنامه های خنثی کننده پیروزی اش را بی اثر کند و توانایی و پیشرفت های دولت خودش را در جریان مناظره به رخ رقبا بکشد.
چینش کابینه نخست دولت روحانی را به لحاظ سیاسی چگونه ارزیابی می کنید. آیا در راستای رای ۲۴خرداد ۹۲ بوده است؟ و به نظر شما چینش کابینه دوم ایشان باید چگونه باشد؟
چینش کابینه نخست روحانی به خاطر تیم مجلس پیش بهتر از این میسر نبود زیرا هر وزیری را که اصلاح طلب تر بود منفعل کرده یا استیضاح می کردند. بنابراین کابینه نخست وی نمره متوسط به بالا می گیرد. اگر روحانی در این دوره ریاست جمهوری موفق شود، جوان سازی و چابک سازی از نیازهای قطعی کابینه است و باید در چند حوزه از جمله وزارت علوم و آموزش عالی، آموزش و پرورش و وزارت ارشاد و وزارت ورزش و جوانان که بسیار تعیین کننده اند، به طور جدی به این موضوع بپردازد.
روحانی در حوزه اقتصاد می تواند برنامه های علمی وزیر اقتصاد فعلی را در دسترس تر و معطوف به نتیجه تر برنامه ریزی کند. بسیاری از چرخه های اقتصاد به تعاملات روان بین بانک ها و مجموعه های خرده پای اقتصادی بر می گردد. اگر دوات رابطه مثبتی بین این دو ایجاد کند، هم به رونق اقتصادی و بهبود شرایط اقتصادی کشور و هم به اعتماد بیشتر به دولت کمک کرده است.
رد صلاحیت روحانی تا چه حد محتمل است؟
احتمال رد صلاحیت روحانی متحمل هست اما بسیار پایین است. برای پیشگیری از این اتفاق باید افرادی از حوزه اصلاح طلبی و با هویت روشن اصلاح طلبانه کاندید شوند و حوزه اصلاحات مثل دیگر ادوار ریاست جمهوری کاندیدای روشن اصلاح طلب داشته باشد، بعد که سبد رای اش را تجمیع کرد، این رای را در اختیار روحانی قرار دهد. اگر هم آقای روحانی نباشد، رای با جمع بندی اصلاح طلبان برای کسی که بیشترین شانس را دارد تجمیع شود.
با وجود شخصی مثل ترامپ احتمال جنگ مستقیم میان ایران و امریکا را تا چه حد محتمل می دانید؟
اگر دولت روحانی سر کار باشد و شیوه تعاملی که فعلاً با جهان دارند ادامه پیدا کند، نبرد مستقیم بین ایران و آمریکا تقریبا خیلی دور از ذهن خواهد بود. من فکر میکنم که در چنین شرایطی آمریکا هزینه حمله مستقیم به ایران رو بر خود هموار نخواهد چون اتحادیه اروپا، روسیه، چین و جامعه جهانی موافق این امر نیستند.
همان گونه که اطلاع دارید آقای مقتدایی استاندار سابق خوزستان و عضو هیات موسس حزب اعتماد ملی هم برای حضور در انتخابات اعلام کاندیداتوری نموده اند. حضور وی و موضع حزب اعتماد ملی را در این خصوص چگونه ارزیابی می کنید؟
اشخاصی از جنس مقتدایی همواره برای اصلاحات سرمایه بوده و هستند. کاندیداتوری وی از حوزه اصلاح طلبی می تواند یک نقطه قوت و سرمایه مضاعف و تجمیع آرای اصلاح طلبان باشد به شرطی که در جهت افزایش بنیه اصلاح طلبانه و افزایش سبد رای و فعال کردن اقشار خاکستری و کم انگیزه باشد و تلاش کند سهم اصلاح طلبان را در انتخابات افزایش دهد. اگر شرایط به گونه ای باشد که در این بازی قواعد بازی اصلاح طلبان را رعایت کند و اگر از سطوح مختلف گذشت و با رای بالا در کنار یا مقابل روحانی قرار گرفت، می شود گفتگو کرد و از وی خواست به برنامه ها و دولت روحانی اضافه و به جمع اصلاح طلبان قوت بیشتری بخشد و سبد رای اصلاح طلبان را در انتخابات هدایت کند. می تواند گفتگوی اثربخشی را با دولت داشته باشد و حضور اصلاح طلبان را در دولت آینده تسهیل و بسترساز کند و در انتخابات بعدتر جزو کاندیداها یا اشخاص تعیین کننده باشد و به عنوان یک عنصر فعال اجتماعی سیاسی معین جریانات اصلاحات باشد. اما به هیچ وجه در حزب اعتماد ملی درباره چگونگی حضور مقتدایی و این که آیا کاندیداری رسمی حزب خواهد بود یا نه و تا چه مرحله ای پیش خواهد رفت و تایید صلاحیت خواهد شد یا خیر، هنوز با ایشان و اعضای حزب گفتگویی نداشته ایم .
اما قدر مسلم این است که کاندیداتوری برای همه شهروندان یک حق است و افرادی که حائز شرایط لازم هستند حق دارند در انتخابات کاندید شوند و ما نباید به خاطر دغدغه هایی مثل پیشگیری از تشتت آرا و پیروزی جریان اصلاحات، حق و آزادی را از کسی سلب کنیم و او را مخل منافع خود بدانیم. همان طور که در گذشته اتفاق افتاد و ما نتایج آن را به روشنی دیدیم، این اتفاق می تواند منشا خیر هم باشد. در سال 84 هنگامی که کروبی کاندید شد، عده ای وی را جدی نگرفتند و بر این باور بودند که رای بالایی نخواهد داشت اما دیدیم که کروبی رای بالایی داشت و حضور وی در منظومه سیاسی کشور منشا چه خیر و برکاتی بود. مقتدایی در سال 84 در کسب رای کروبی در خوزستان و هرمزگان و غرب کشور موثر بود و تمام این فاکتورها این حق را برای این افراد ایجاد می کند که از این حق برای خودش هم استفاده کند.
نقش رسانه و مطبوعات و فضای مجازی را در انتخابات چگونه ارزیابی می کنید؟
نقش رسانه و مطبوعات و فضای مجازی در انتخابات آینده نقش بسیار تعیین کننده ای است به ویژه این که سرعت عمل و انتقال خبر در فضاهای مجازی بر خلاف مطبوعات در لحظه اتفاق می افتد. اما صحت نظر و دقت عمل در رسانه های مکتوب ارزش بالاتری برخوردار است و عیار و وزنه سلامت شان بالاتر است. اگر بتوانیم از این فضاها به نحو مطلوب استفاده کنیم در افزایش مشارکت مردم و سلامت انتخابات کمک شایانی کرده ایم و به مردم و دولت به عنوان مجریان و تعیین کنندگان انتخابات اطمینان بیشتری می بخشیم.
لطفا تحلیل خودتان را درخصوص انتخابات پیش رو و نتایج آن بفرمایید.
با توجه به شرایط کنونی، منظومه سیاسی معطوف به انتخابات به سه ضلع مهم اصلاح طلبان و حامیان دولت، اصول گرایان مخالف دولت و جبهه پایداری و جبهه احمدی نژاد تقسیم می شود. البته ضلع چهارمی هم هست که مشارکت کنندگان خاکستری با مرددان شرکت در انتخابات است اما سه طیف بیان شده، اثرگذاری بیشتری دارند. با رویه کنونی رسیدن به وحدت در جبهه اصولگرایان غیر ممکن به نظر می رسد چون به هیچ روی بخش معتدل اصولگرایی حاضر نیست به احمدی نژاد و طیف او رای دهند و بار دیگر بار کج خلقی ها و هنجاری شکنی های دولت احمدی نژاد را بر دوش بکشند.
اگر فضا دوقطبی می شد، روحانی رای بهتری می داشت؛ در فضای سه قطبی کنونی، پراکندگی رای خواهیم داشت اما در مجموع در همین فضا هم شرایط روحانی هم بهتر از دیگران است زیرا انسجام آفرین این بخش مجموعه اصلاح طلبانی هستند که چشم شان به تصمیماتی است که در شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان و با محوریت عالی خاتمی گرفته می شود. این انسجام، امید پیروزی در جبهه اصلاحات را بیشتر می کند. بخش بزرگی از پیروزی معطوف به شیوه مواجهه، نوع نگاه، طرح موضوعات و نحوه دفاع و چگونگی مواجهه با سوالاتی است که در مجموعه انتخاباتی از روحانی می شود. اگر روحانی بتواند خویشتن دارانه، مسلط و متکی به برنامه های اجرایی خود از برنامه هایش دفاع کند و اصلاح طلبان هم با نارسایی ها و کاستی هایی که بخشی ناشی از شرایط و بخشی حاصل غفلت بوده چشم پوشی و محکم از روحانی دفاع کنند، باز هم نتیجه به نفع روحانی و اصلاح طلبان خواهد شد.
هم زمانی انتخابات شوراها و ریاست جمهوری را چقدر در ادامه انفعال آرای خاکستری، موثر می دانید؟
در این مرحله از انتخابات شوراها توجه مردم به نقش و اهمیت شورا افزایش پیدا کرده است. این افزایش حساسیت باعث شده بخش بیشتری از مردم در انتخابات شوراها فعال شوند زیرا شورا با متن جامعه ارتباط نزدیک دارد و مردم خیر و شر رفتار شورایی را حتا بیش از ریاست جمهوری درک می کنند. لذا فکر می کنم آرای خاکستری با توجه به فضای عمومی و توجه به امر شوراها فعال تر شده و اگر این خروج با انگیزه های ملی آمیخته شود، گمان می کنم روی انتخابات ریاست هم تاثیر بگذارد.
فقدان آقای هاشمی در انتخابات پیش رو را چگونه ارزیابی می کنید؟
فقدان حضور هاشمی برای کل کشور یک ضایعه است و برای انتخابات ریاست جمهوری و اردوگاه اصلاحات و اعتدال سنگین بود. هاشمی یک وزنه کم نظیر در ایجاد تعادل در رفتارهای انتخاباتی و اجتماعی بود و امیدوارم مجموعه تصمیم گیران به شیوه ای عمل کنند که شیوه مقبول و پسندیده و مرزی هاشمی و تمام دلدادگان نظام باشد و کاری کنیم که در پایان انتخابات دولت و نظام و مردم از خروجی انتخابات خوشحال باشند و یک برگ زرین دیگری بر افتخارات جمهوری اسلامی افزوده شود و با مشارکت حداکثری و با کمترین ضایعه روحی و روانی و انتخاباتی برای کشور رقم بخورد.