آقای شریعتی ! قبل از ورود به سوالات مورد نظر ، ارزیابی تان از شرایط خوزستان در دوره یکساله مدیریتی تان چیست ؟
شوشان: نگاهی به گذشته و اشارتی به حاشیه های یک سال مدیریتی ؛ ماحصل بخش اول گفتگوی سه ساعته شوشان با استانداری است که در هر دو طیف ، هم منتقدان سرسختی دارد و هم مدافعان پرتعداد. از انتصاب مدیران استانی و مشاوران گرفته تا شائبه هایی همچون نقش واسطه ها در انتصابات و همچنین شیوه مدیریتی ؛ سوالاتی ست که به صورت شفاف از دکتر شریعتی در نشست سه ساعته پرسیده شده است. بخش دوم این مصاحبه نیز ، نگاهی رو به جلو و پرسش از مسائل کلان و مهم استان خواهد داشت که در روزهای پیش رو منتشر می شود.
آقای شریعتی ! قبل از ورود به سوالات مورد نظر ، ارزیابی تان از شرایط خوزستان در دوره یکساله مدیریتی تان چیست ؟
خوزستان پتانسیل های فراوانی دارد و این ظرفیت ها و پتانسیل ، فرصت مناسبی برای کار مدیریتی در استان فراهم می کند و فضا را برای مانور بیشتر و مدیریت بهتر ، ایجاد می نماید. خوزستان به واسطه همین پتانسیل ها ، مانند استان های دیگر با ظرفیت محدود نیست که مدیریت ارشد آن را در یک چارچوب تنگ و محدود قرار دهد.
البته قدرت مانور بیشتر و مدیریت بهتر ، مستلزم نوع رابطه ای است که مدیر ارشد استان با سایر بخش ها و مدیران استان ایجاد می کند و لازمه آن ، انعطاف پذیری در مراحل مختلف و در عین حال فرصت سازی برای مقوله های متعدد در زمان های مختلف است. بنابراین اگر مدیریت ارشد استان بتواند از این موارد به نحو مطلوب بهره ببرد حتی در مواقع و مواردی که دولت در تنگنا باشد ، استان تحت مدیریتش در سکون و رکود نخواهد بود و حرکتی رو به جلو خواهد داشت.
نکته دیگر آنکه ، خوزستان با وجود همه این ظرفیت ها ، مشکلات متعددی هم دارد. بخشی از این مشکلات محصول هشت سال جنگ تحمیلی است که با معضل جدی در حوزه زیرساخت ها مواجه شد. در عین حال به علت آنکه استان خوزستان در "زیرساخت ها" جزو اولین ها در کشور بوده ، طبیعی است که با گذشت زمان ، زیرساخت های آن ، دچار فرسودگی شود. به عبارت دیگر ، توسعه به معنای واقعی ، از خوزستان و همزمان با پیدایش نفت ، شروع شد اما در طول سالیان ، زیرساخت های حاصل از این توسعه ، دچار فرسایش شد. پس از جنگ نیز به دلایل متعدد زیرساخت های استان بیش از پیش معیوب شدند.
از آنجا که خوزستان استان پرظرفیت و بزرگی است ، معضلات و مشکلاتش نیز متعدد است و با مدیریت های محدود ، قابل حل نیست و عزمی ملی برای حل مشکلات می طلبد. اکثر ظرفیت های استان ملی است بنابراین مشکلاتش نیز باید ملی دیده و رفع شود.
برای بهتر دیده شدن خوزستان در بُعد ملی ، برای مسئولین عالی رتبه نظام و حتی رییس جمهور مثالی زدم و گفتم که خوزستان همچون هواپیما برای کشور است. نمی توانیم با هزینه نگهداری "پیکان" یک هواپیما را به پرواز در آوریم. اگر اینگونه شود پس از مدتی این هواپیما زمینگیر خواهد شد. خوزستان یک استان ملی است و خدماتی که می دهد نیز در بُعد ملی است بنابراین باید خدمتی هم که به خوزستان می شود به صورت ملی و گسترده باشد
از منظر مسائل سیاسی و اجتماعی نیز خوزستان سابقه ای طولانی و درخشانی دارد. این استان دروازه ورود اسلام و تشیع به ایران محسوب می شود و همچنین به دلیل پیدایش نفت ، و شکل گیری نسلی روشنفکر ، محلی برای تضارب آرا در زمینه های سیاسی و اجتماعی بوده است و فرصت های متعددی را ایجاد کرده است. هر چند وقوع جنگ تحمیلی ، توقفی را در این روند ایجاد کرد اما همچنان شاهد استعدادهای فراوانی در حوزه های مختلف هستیم.
در عین حال ، وجود اقوام مختلف در استان و تنوع قومی ، فرصتی مناسب برای استان است. باید با مدیریت مناسب از این ظرفیت ها برای توسعه همه جانبه و ارتقای سطح زندگی مردم استفاده کرد.
آقای دکتر ! مسائلی که ذکر کردید ، تقریبا گذری کوتاه بود بر داشته ها و نداشته های استان ، و در عین حال تاکید بر توسعه خوزستان با بهره گیری از همه ظرفیت ها ست. اگر اجازه دهید نگاهی داشته باشیم به حاشیه های یک سال مدیریتی شما . حاشیه هایی که بعضا در روند مدیریتی استان تاثیرگذار است. سال گذشته و پس از برکناری عبدالحسن مقتدایی ، گزینه های مطرحی برای استانداری خوزستان مطرح شد ولی نهایتا شما بر مستند استانداری نشستید. در طول تقریبا دو ماه فرآیند پیچیده ای طی شد که منجر به این انتخاب گردید. این فرآیند چگونه بود؟
از این فرایند "پیچیده" اطلاعی ندارم. همانگونه که خود نیز گفتید سال گذشته گزینه های متعدد برای استانداری مطرح شد. در هر انتصاب و انتخابی ، گزینه های متعددی مطرح می شوند و در نهایت این دولت و وزارت کشور است که دست به انتخاب می زند. این انتخاب نیز بر اساس روند کاری و بررسی های مختلف شکل می گیرد. بنابراین این سوال را باید از آنهایی پرسید که بنده را به عنوان استاندار انتخاب کردند.
شما نیز به دلیل آنکه سال گذشته از گزینه های استانداری بودید واقف به بخشی از فرآیند انتخاب استانداران – به طور کل – هستید. به عنوان مثال ، گفته می شود در فرآیند انتصاب برخی استانداران و مدیران ، رابطه جای خود را به شایسته سالاری داده است . آیا این روند در انتخاب شما نیز همین گونه بوده است؟
این سوال هم باید از کسانی پرسیده شود که در انتخاب استانداران موثر هستند و در زمره انتخاب کنندگان نبودم که بخواهم نظر دهم و بگویم بر اساس رابطه بوده است یا شایسته سالاری . اگر انتخاب شدنم به عنوان استاندار بنا بر رابطه بود که به هیچ وجه تا قبل از استاندار شدن آقای رحمان فضلی وزیر محترم کشور را نمی شناختم . ایشان هم شناختی از من نداشت تا گفته شود که انتخابم بر اساس رابطه بوده است. شناخت ما به همان مطرح شدن به عنوان گزینه استانداری خوزستان بر می گردد که چندین جلسه در زمینه های مختلف مصاحبه شدم و در رابطه با دیدگاه ها ، نقطه نظرها و برنامه هایم برای مدیریت در خوزستان ، سوال شد.
البته این حرفی که می زنم مطلق نیست. ولی در روند انتصابم به عنوان استاندار خوزستان اگر بنا بر حاکم شدن رابطه بود که دیگر نیاز به این همه سوال و جواب نبود و دو ماه انتخاب استاندار خوزستان طول نمی کشید.
از آنجا که خوزستان ، استانی سخت برای تصمیم گیری در انتخاب مدیریت ارشد است دو ماه روند انتخاب استاندار از سوی مسئولین ارشد ادامه داشت تا سرانجام به گزینه مورد نظر خود رسیدند. این تاخیر در تصمیم گیری هم به خاطر ظرفیت های بالای خوزستان ، حساسیت ها و همه جانبه گری هایی بود که باید در نظر گرفته می شد. استاندار زنجان در فاصیه زمانی کمی بعد از من انتخاب شد و استاندار فارس هم قبل از انتصاب من ، منصوب شد اما روند انتصاب در این دو استان اینگونه طول نکشید و پیچیده نبود. پیچیدگی شرایط خوزستان ، ظرفیت هایی که دارد و نوع نگاهی که به استان وجود دارد همگی در انتخاب یک استاندار موثر است.
در فرآیند انتخاب به عنوان استاندار ، مصاحبه های طولانی با معاونین موثر وزارت کشور ، مشاورین تاثرگذار رییس جمهور و با خود وزیر محترم داشتم و بررسی ها برای رسیدن به یک گزینه مشخص ، به درازا کشید.
آنچه که در این فرآیند احساس کردم، روند رابطه ای نبود و به نظر نمی رسد که انتخابم به عنوان استاندار بر اساس رابطه باشد. البته همانگونه که گفتم این سوال تان را باید از انتخاب کنندگان پرسید نه انتخاب شونده.
اگر اجازه دهید کمی شفاف تر باشیم. دو موضوع ابهام برانگیز در فرآیند انتصاب شما مطرح می شود ؛ یکی نقش واسطه هایی همچون محمد فروزنده و حسین مرعشی ، و دیگری ، تلاشی که برخی از اطرافیان شما از اواسط استانداری عبدالحسن مقتدایی با علم به اینکه استاندار خوزستان تغییر خواهد کرد ، برای انتصاب شما انجام دادند. آیا این دو ابهام در انتصاب شما وجود دارد؟
از این دو ابهام اطلاعی ندارم. اما یک سوال می پرسم. به فرض صحت مواردی که در سوال مطرح کردید ، آیا امثال آقای محمد فروزنده ، مرعشی و دیگران حق ندارند برای انتخاب یک استاندار نظر بدهند ؟ حق ندارند اظهار نظر کنند؟ حق ندارند موضع بگیرند؟ پس اگر حق دارند نمی توان گفت ابهام !
هر کسی حق خودش می داند که در امری که فکر می کند درست و صحیح است و صحیح است ، ورود کند و تاثیر بگذارد. البته واسطه گری فرونده و مرعشی در انتخابم را تایید نمی کنم اما به فرض صحت ، همانگونه که عده ای افراد تاثیرگذار برای گزینه های دیگر استانداری تلاش و رایزنی کردند ، برای این افراد نیز باید همین حق را قائل شد که بنا بر نظر و عقیده خود ، ورود کنند. پس اگر حق است نمی توان به قولی گفت "ابهام" وجود دارد.
شاید به جای کلمه ابهام باید کلمه دیگری را در سوال به کار می بردم . اما به هر حال به گفته ی شما ، این ورود افراد تاثیر گذار در روند انتصابات ، یک حق است ؟
بله . هر کسی می تواند تلاش کند تا آن فردی را که فکر می کند مفید و مثمر ثمر خواهد بود برای انتصابش تلاش کند و این ابهام ایجاد نمی کند. همانگونه که در فرآیند انتخاب استاندار ، عده ای به تصور اینکه شریعتی برای استان مفید نیست ، تلاش می کردند که استاندار نشوم .
بنابراین در روند انتصابات ، این گونه موارد طبیعی است ؟
بله . ابهامی نیست ورود افراد تاثیر گذار در انتصابات طبیعی است.
در مقطع زمانی انتخاب استاندار خوزستان ، نمایندگان خوزستان در مجلس شورای اسلامی ، حضوری فعال داشتند و برای استانداری عده ای امضا کردند. علی رغم حمایت نمایندگان خوزستان در دو مجلس خبرگان و شورای اسلامی از یک گزینه ، اما در نهایت نمایندگان استان در مجلس بخصوص اصولگرایانی همچون ناصری نژاد رییس مجمع نمایندگان ، عامر کعبی نماینده آبادان و ... حمایتی تمام قد از استانداری شما داشتند.
البته در روند تاریخی و بُعد زمانی حمایت نمایندگان از گزینه های استانداری اینگونه که شما گفتید نبود. قبل از اینکه یکی از گزینه ها مطرح شود و حمایتی صورت گیرد ، 12 نفر از نمایندگان دیداری با وزیر کشور داشتند و نام چند نفر را به عنوان گزینه های استانداری مطرح کردند که نام من نیز جزو این پنج یا شش گزینه بود. بنابراین حمایت تمام قدی در کار نبود. پس از آن ، نمایندگان برای استانداری یک گزینه دیگر امضا کردند و نام او را مطرح نمودند. نمایندگان مجلس بر بومی بودن گزینه استانداری تاکید می کردند و اصرارشان بر این بود.
حمایت نمایندگانی از طیف اصولگرا از جمله نماینده شادگان از استانداری شما ، در حالی بود که برخی از نمایندگان فراکسیون امید حمایتی کمتری از شما داشتند . علت این دوگانگی حمایت چه بود؟
نمایندگان طیف امید هم آنگونه که خودشان گفتند ، حمایت کردند اما اگر شما خبر دیگری دارید بنده اطلاعی ندارم . به هر حال تلقی من این است که طیف امید نیز حمایت کردند و مشکل خاصی نبوده است. آقای ناصری نژاد نیز به عنوان رییس مجمع نمایندگان خوزستان از گزینه استاندار بومی دفاع می کرد و این دفاع و حمایتش شخصی نبوده است بلکه نظر مجمع را منتقل می نمود.
عده ای معتقدند حمایت طیف اصولگرا در مجلس از استانداری شما ، سبب شده تا روند انتصابات در شهرهای مختلف استان تحت تاثیر نمایندگان اصولگرا قرار گیرد و در شهرهایی همچون رامهرمز ، شادگان ، اندیمشک و آبادان و .... شاهد انتصاباتی برآمده از "راست " و حتی پایداری باشیم . نظرتان در این باره چیست؟
این نکته را در ابتدا باید بگویم که در تعیین استاندار ، دولت تصمیم اول و آخر را می گیرد. در این امر تردیدی نداشته باشید. دولت وقتی می خواهد نماینده عالی خود و والی یک استان را منصوب کند از نظر خودش عدول نمی کند.
البته ممکن است کلیاتی را در قالب توصیه و... از عده ای بپذیرد اما به هیچ وجه در تعیین استاندار تأسی نمی گیرد. به عنوان نمونه ، نمایندگان برای استانداری آقای راشدی امضا کردند اما در نهایت این دولت بود که تصمیم نهایی را گرفت و بر اساس برنامه ریزی ها و استراتژی خود حرکت کرد. بنابراین این اتهام که نمایندگان اصولگرا تاثیر داشتند ، بی انصافی و کم لطفی به ماست.
تا چه حد انتصابات شهرستانی تحت تاثیر نمایندگان اصولگرا بوده است؟
در آبادان انتصابی نداشتم و فقط دو معاون فرماندار منصوب کردم که هر دو مورد قبول اصلاح طلبان هستند. این دو انتصاب در حالی بود که نمایندگان آبادان که برای آنان احترام خاصی قائلم دلخور شدند. در اندیمشک نیز قبل از انتصابم ، فرماندار این شهر منصوب شده بود. ادارات شهرسانی ارتباط چندانی به من ندارند و در شهرستان ها انتصابات با هماهنگی فرماندار انجام می شود.
در شهرستان رامهرمز نیز بالاخره فرماندارش آقای احسانی نیا اهل دزفول است. اگر بگویم اصلاح طلبان بنام و معروف دزفول ، وی را تایید کردند حرف دیگری می ماند؟ بعضی وقت ها بی انصافی و کم لطفی می شود. احسانی نیا فرماندار دزفول که عده ای او را متهم به جریان پایداری می کنند در انتخابات ریاست جمهوری به دادگاه معرفی شده است. ایشان باید برای دولت اعتدال چکار کند که بگویند همسو با دولت است؟! ایشان در زمان انتخابات علی رغم مخالفت برخی ها ، با سخنرانی فتحی فعال سیاسی و نماینده مردم تهران در مجلس موافقت کرد . در حال حاضر نیز به دو اتهام توهین به قوه قضاییه و دخالت در انتخابات به دادگاه معرفی شده است.
بیانیه های متعددی از سوی فعالین اصلاح طلب اندیمشک به خاطر در حاشیه قرار گرفتن اصلاح طلبان و حتی اعتدالگرایان و انتصاب نیروهای اصولگرا در این شهرستان منتشر شده است. این بیانیه ها نشان می دهد که رضایت چندانی از نوع نگاه شما به انتصابات شهرستانی وجود ندارد. دلیل آن چیست ؟
این نوع نگاه که فقط خودمان را ببینیم و بقیه را نه ، قبول ندارم. دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری بیش از یک میلیون و 200 هزار رای آورد. این رای ها از کجا آمد؟ این ها کسانی بودند که طرفدار روحانی و دولت تدبیر و امید بودند. درست است که به نوعی می شود این آرا را درجه بندی کرد اما به هر حال مشی ، سیاست و مسیر دکتر روحانی را قبول داشتند.
استاندار دولت روحانی هستم. مشی و نگاه خودم اصلاح طلبی است اما با استاندار شدن در دولت تدبیر و امید پذیرفته ام که در چارچوب سیاست دولت دکتر روحانی عمل کنم. این را به صراحت می گویم که سیاست دولت روحانی این است که در کنار وزرایی همچون زنگنه ، ربیعی ، قاضی زاده هاشمی ، افرادی همچون آقای پورمحمدی نیز قرار بگیرند و وزیر شوند. پورمحمدی که در دولت یازدهم وزیر دادگستری است در دوره های گذشته و در انتخابات ریاست جمهوری ، شفاف و به صراحت اعلام کرده بود که کاندیدای مورد نظر من، کاندیدای مورد نظر اصولگرایان یعنی دکتر ولایتی است و تمام امکانات ستادش را نیز در اختیار ولایتی قرار داد. ولی همین فرد در دولت روحانی وزیر دادگستری می شود.
بنابراین با این ظرفیت و این دیدگاه ، دولت یازدهم تشکیل شد. در مورد درست یا غلط بودن آن بحثی ندارم ؛ هر چند بحث دارم اما بحث نمی کنم. می خواهم بگویم که استاندار ِ رییس جمهوری با این نگاه هستم و باید در این چارچوب عمل کنم ؛ هر چند با چارچوب و نگرشم ، ممکن است فرق کند یا نکند. به عبارت دیگر ، امانتدار نگاه و دیدگاه دولت روحانی هستم. پس باید در چارچوب فکری ایشان عمل و کار کنم .
حالا در اندیمشک دو بخشدار منصوب کردم. بخشدار کار اجرایی می کند. بالاخره این رایی که دکتر روحانی در اندیمشک آورد ناشی از عملکرد همین مدیران و اعتماد مردم بود. اینگونه نیست که ستاد روحانی در اندیمشک همه رای ها را جمع کرده است. البته همه اعضای ستاد روحانی از دوستان نزدیکم هستند و ممکن است این حرفم باعث دلخوری آنان شود و از این بابت عذرخواهی می کنم ولی دولت به عنوان متولی در این شهرستان اقداماتی انجام داده و همین اقدامات و عملکرد دولت ، سبب رضایتمندی مردم شده و باعث شد ایشان رای بالایی در اندیمشک بیاورد .
عده ای قبل از انتخابات در اندیمشک بیانیه دادند که شما نتیجه عملکرد و انتصابات تان را در این شهرستان در زمان انتخابات خواهید دید ! اگر رای بالای روحانی در اندیمشک نتیجه عملکرد من است پس این هم نتیجه عملکردمان .
بنابراین رای بالای روحانی در خوزستان و در شهرهایی همچون اندیمشک را نتیجه رضایتمندی مردم از دولت می دانید؟ به عبارت دیگر اول شدن دکتر روحانی در خوزستان نتیجه مستقیم عملکرد خودتان به عنوان نماینده دولت است ؟
البته اینگونه نیست و عوامل متعددی دخیل بوده است. اما گزارش رسمی دارم که وقتی به خوزستان آمدم و به عنوان استاندار دولت تدبیر و امید منصوب شدم بنا بر آمار رسمی ، محبوبیت روحانی در استان13 درصد بود. همه می گفتند که روحانی در خوزستان رای نمی آورد. اطرافیان دکتر روحانی هم پذیرفته بودند که ایشان رای نمی آورد و اطرافیان سید ابراهیم رییسی هم می گفتند که رییسی رای اول است. شما می توانید از آقایان نهاوندیان ، ربیعی و آشنا پرسید که در طول این مدت به آن ها چه می گفتم
چه می گفتید ؟
می گفتم که روحانی در استان رای اول می شود. افراد دیگری نیز همچون آقای شدیدزاده می گفتند که اگر رای 900 هزار نفری محسن رضایی در خوزستان را بتوانیم برای روحانی کسب کنیم باید کلاهمان را بالا بیندازیم. اما من معتقد بودم که روحانی از این تعداد نیز رایش بیشتر می شود چرا که به واسطه سفرهای شهرستانی و بازدید از مناطق مختلف ، به برداشت نسبتا کاملی از شرایط و وضعیت استان رسیده بودم و می دانستم که مردم خوزستان به خاطر عملکرد خوب دولت تدبیر و امید به سیاست های دولت روحانی اعتقاد دارند.
اگر اجازه دهید در روند سوال قبلی در رابطه با انتصابات قرار بگیریم. حضرتعالی در مصاحبه های متعدد از تعامل با نمایندگان مجلس شورای اسلامی سخن گفته اید. این تعامل مورد نظر شما به چه معناست ؟ آیا این تعامل به معنای باز گذاشتن دست نمایندگان در انتصابات شهرستانی است؟
تعاملی که از آن سخن گفته ام در مورد امورات زیربنایی و پیگیری مسائل استان و تلاش و همگرایی و تعامل برای بهبود زیرساخت هاست. به عنوان مثال ، در رابطه با افزایش بودجه استانی ، مصوبه اخیر دولت برای افزایش اعتبارات آب و فاضلاب و ... تعامل و همراهی نمایندگان و مسئولین باعث شد تا بتوانیم به نتیجه مطلوب برسیم . اگر در جهت مخالف هم بودیم و هر کسی راه خودش را می رفت به این نتایج نمی رسیدم. تعامل در همین حد است وگرنه هر کسی امورات خودش را انجام می می دهد و دخالتی صورت نمی گیرد. در حوزه انتصابات شهرستانی نیز به مدیران کل تاکید کرده ام که بدون مشورت با فرماندران انتصاباتی انجام ندهند و حتما هماهنگ باشند.
با وجود تاکید شما ، برخی از نمایندگان خوزستان در حوزه انتصابات شهرستانی دخالت و ورود مستقیمی دارند. اینگونه نیست ؟
در برخی جاها درست است . اما بین فرماندار و نماینده یک شهر باید هماهنگی باشد. در برخی موارد نماینده در زمینه انتصابات نظرش فرد دیگری بوده و فرماندار احترام گذاشته و نظر نماینده را پذیرفته است اما عکس این موضوع نیز اتفاق افتاده است ؛ فرماندار در حوزه انتصابات نظرش فردی بوده که مورد تایید نماینده آن شهر نبوده است اما نماینده وررود نکرده و نظر فرماندار را پذیرفته است. این احترام باید بین فرماندار و نماینده یک شهر بماند. با تقابل باشد به جایی نخواهیم رسید.
البته یک جایی مسئله استراتژیک ، اصولی و سیاست های کلان و اصلی دولت است که به هیچ عنوان کوتاه نمی آییم اما برخی موارد قابل تعامل و همراهی است.
...این مصاحبه ادامه دارد...