سید علیرضا شریفی
رئیس اداره ورزش شرکت برق منطقه ای خوزستان
درسال های قبل از آغاز انقلاب اسلامی، پس از قهرمانی جم(شاهین) آبادان در مسابقات منطقه ای فوتبال ایران در سال 1339 بهترین عنوانی را که یک تیم باشگاهی خوزستانی در لیگ (تخت جمشید) کسب نمود مقام پنجمی زردپوشان صنعت نفت آبادان بود . پس از انقلاب، خوزستانی¬ها یک قهرمانی جام حذفی توسط شاهین اهواز و دو قهرمانی لیگ برتر توسط فولادخوزستان و همچنین یک قهرمانی لیگ برتر توسط استقلال خوزستان را جشن گرفتند اما باوجود اینکه یک قهرمانی جم آبادان در برابر 4 عنوان قهرمانی عدد کمی است پرسشی که مطرح می¬شود این است که چرا ازگذشته تا کنون بسیاری از کارشناسان و حتی علاقه مندان حرفه ای، بهترین دوران فوتبال خوزستان را دوران پیش از انقلاب می دانند؟
برای پاسخ دادن به این پرسش به نظر می رسد لازم باشد به کنکاش در مقوله فوتبال از دیدگاه "کمی" به دیدگاه "کیفی" گرایش پیدا کنیم آن وقت است که درمی یابیم اگرچه تیم های باشگاهی استان – پیش از سال 57- فقط یک جام قهرمانی را به خوزستان آوردند ولی با معرفی ستاره های بی چون وچرای فراوان به دیگر تیم¬ها نام برزیل ایران را پرآوازه کردند.
چه کسی می¬تواند نقش ستاره هایی چون پرویزدهداری، حمیدبرمکی،حسن علم،حسین کمایی، ، ناظم گنجاپور، اکبرافتخاری، حبیب علیزاده، ایرج سلیمانی،جهانگیرنصیری، مهدی غزال و... ده¬ها تن دیگر از این بزرگان را در موفقیت های تیم های ملی، پرسپولیس، تاج، پاس، هما و... را نادیده بگیرد؟
کدام دیده ی منصفی می تواند کسب چهار عنوان آقای گلی لیگ توسط صفر ایرانپاک(درسال50) و غلامحسین مظلومی (درسال¬های 52-53-55) را در برابرتنها یک عنوان آقای گلی لیگ در فصل 89-90توسط رضا نوروزی نبیند؟
بدسلیقگی است که حضور درخشان دروازه بان هایی چون فرهنگ بادکوبه، منصوررشیدی،رضاقفلساز، منصورقلمی، جمشیدشیخ¬ابولی¬پور،امان ا..نقدی و... در تیم های مختلف کشور را نادیده بگیریم و یا در فوتبالی که به تهاجمی بودن شهره خاص و عام است از کنار بزرگ مردان مدافعی چون حمید جاسمیان،مهراب شاهرخی، حسین گازرانی، مجیدحلوایی ، حسن نظری ، محمدمرادبربره، سعیدباغوردانی،محموداعتمادی و...به سادگی گذر کنیم.
آری درخشش این مردان در کنار نمایش چشم نواز شعبده بازانی همچون حسن نگارش، محمدصادقی، ابراهیم قاسمپور در کران تا کران مستطیل سبز موجب زایش سبک فوتبالی به نام برزیل ایران شد . سبکی که البته سال¬های بعد پرچمدارانی چون عزیزدسترس، کریم باوی،عبدالصمدمرفاوی،سیامک رحیم¬پور و ... پیدا کرد این اواخر کمرنگ و کم تعداد به نظر می رسند.
شاید این افول -که با توجه به نرخ رشد جمعیت استان نگران کننده است- به دلیل تغییرذائقه فرزندان این سرزمین باشد یا شاید تغییر در سیستم استعدادیابی و پرورش بازیکنان درگذر از سیستم سنتی – به نسبت - کارآمد محلات در قدیم به سیستم مدرنیته ناقص و ناکارآمد – اغلب- مدارس فوتبال عامل این وضع باشد.
به نظر می رسد برای برگشت به روزهای پرشکوه گذشته یا باید دست روی دست گذاشته منتظر ظهور مردان معجزه گری همچون نعمت پور و سنجری و سعدی زاده و واقف و... بنشینیم یا به سراغ بازماندگان شاگردان آنها رفته و با تلفیقی از تجربه آنها با دانش نسل نوین؛ روحی شاداب و پویا در کالبد فوتبال این استان بدمیم تا کارخانه صدور بازیکن خوزستانی دوباره رونق بگیرد که این خود آثار بسیار سودمندی از جهات مختلف فرهنگی و اقتصادی می تواند به ارمغان بیاورد.