علمدار متولی
حضرت آیت الله حاج شیخ عبدالحسین امینی نجفی مشهور به علامه امینی در سال ۱۳۲۰ هجری قمری در سراب آذربایجان، چشم به جهان گشود و در ۲۸ ربیعالثانی ۱۳۹۰ هجری قمری یا ۱۲ تیر ۱۳۴۹ شمسی در تهران چشم از جهان فرو بست. کار سترگ این مرجع بزرگ شیعه در دوران با برکت زندگی، تحقیق و تالیف دائرةالمعارف بزرگ "الغدیر" است.
علامه امینی با آگاهی از کاستی های پژوهشی در اثبات ولایت بلافصل امیرالمومنین (ع) و احاطه بر منابع و مراجع مورد اعتماد شیعه و سنی، گام در راه دشواری نهاد که انجام آن به مثابه جهاد علمی و تلاش جانفرسا برای نشان دادن سره از ناسره در سلوک دینی بود. کتاب ارجمند الغدیر در حالی به زیور چاپ آراسته شد که آن عالم مجاهد برای دسترسی به منابع معتبر اهل سنت به کشورهای مختلف جهان از جمله عراق، هندوستان، پاکستان، مصر و مراکش سفر کرد و بخش مهمی از حیات خویش را در کتابخانه ها به سر برد تا معتبرترین سند اثبات حقانیت شیعه را با اتکای به منابع مورد وثوق اهل سنت به ثبت برساند. اهمیت کار آن بزرگوار و امثال ایشان علاوه بر رفع کاستی و نیاز دسترسی به منابع معتبر در حقانیت مکتب اهل بیت(ع)، گشودن راه تازه ای برای حل و فصل و یا حداقل کاهش اختلافات میان برادران مسلمان شیعی و سنی در قالب بحث و فحص و جدل احسن بود به گونه ای که طوایف مختلف جهان اسلام به جای شمشیر کشیدن به روی هم اختلاف ها و تضادها را نه در میدان جنگ که در مجلس مباحثه و مناظره علمی مطرح و مرتفع نمایند و به فرمان "فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ" جامه عمل بپوشانند. بی تردید علامه ایمنی نه تنها مرجع بزرگ تشیع که شخصیت نامدار و کم نظیر جهان اسلام است که به سبب گرفتاری ها و دل مشغولی های روزمره اهالی فرهنگ و پژوهشگران دینی مورد غفلت واقع شده است.
کتاب الغدیر ۲۰ جلدی است که ۱۱ جلد آن به زبان عربی چاپ شده و آن ۱۱ جلد در ۲۲ جلد به زبان فارسی نیز ترجمه شدهاست. نویسنده در این کتاب به ۱۱۰ تن از صحابه و ۸۴ نفر از تابعین پیامبر که حدیث غدیر را روایت کردهاند،اشاره میکند. آنگاه ۳۶۰ تن از راویان حدیث غدیر از قرن دوم تا چهاردهم را برمیشمارد. در پایان هم اشعار شاعران مختلف را دربارهٔ این موضوع ذکر میکند.
علامه امینی درباب چگونگی تحقیق این اثر می فرمایند: "من برای نوشتن الغدیر ده هزار کتاب را از بای بسم الله تا تای تمت خواندهام و به صد هزار کتاب مراجعه مکرر داشتم."
گفته اند: "تلاش بیوقفه علامه امینی در دوران زندگی، سبب ضعف جسمانی ایشان شده و بیماری و زمینگیر شدنشان در دو سال آخر عمر را در پی داشت. خستگیها و تحمل رنجهای علامه امینی در راه اعتلای دین اسلام و مذهب تشیع و تحصیل و تدریس معارف اهلبیت علیهم السلام در ظهر روز جمعه 12 تیر ماه 1349ه. ش (28 ربیع الثانی 1390ه .ق) به پایان رسید و صاحب الغدیر، پس از 68 سال تلاش و مجاهدت، به دیدار یار شتافت تا از دست صاحب غدیر و چشمه كوثر سیراب گردیده و غبار سفر در عالم خاک را با زلال جاری افلاک از تن بزداید.
هنگام احتضار لبهای علامه را با آب آمیخته به تربت كربلا نمناک ساختند و فرزندشان ـ حاج شیخ رضا امینی بر بالین ایشان مکرر دعا و نیایش می نمود،و علامه بزرگ در حالی كه اشك از گوشه چشمانشان جاری بود، آن دعاها را تكرار میكردند. و سرانجام در آخرین لحظات حیات این عبارات را بر زبان جاری ساختند و به زیارت معبود شتافتند:
"اللهم هذه سکرات الموت قد حلّت فاقبل الیّ بوجهک الکریم، و اعنّی علی نفسی بما تعین به الصالحین علی انفسهم ..."(خداوندا! این سكرات مرگ است كه به سویم میآید. پس به سوی من نظری كن و مرا با آن چه صالحان را مدد میكنی، كمك نما.)
بامداد روز شنبه 13 تیر ماه، پیكر علامه از در تهران با حضور کم نظیر مردم تشییع شد.
پس از آن پیکر مطهر علامه امینی به عراق انتقال یافت، و پس از تشییع در شهرهای بغداد، كاظمین، كربلا به نجف منتقل و در این شهر نیز با شكوه فراوانی مشایعت گردیده، پس از طواف بر گرد آستان مقدس علوی، به وصیت خودشان، در حجرهای از كتابخانه امیرالمؤمنین علی علیهالسلام ـ كه خود بنیان نهاده بود، به خاك سپرده شد.
بسیاری متفکران، شاعران، و شخصیت های مسلمان و حتی مسیحی، هم در دوران حیات و هم پس از وفات آن شخصیت بزرگ در زمینه ارزش کار سترگ او، نامه ها نوشته، مقاله ها نگاشته و شعرها سروده اند که بردن نام یکایک آنان فراتر از حوصله این نوشتار است.
مرحوم امیری فیروزکوهی در رثای او قصیده ای سروده و ضمن آن چنین اظهار داشت:
"امیر"، مرگ چنین شهسوار عرصه علم
نه مرگ یک تن، بل مرگ یک جماعت بود
چنین مصیبت عظمی، نبود دانش را
اگر دریغ و اَسف بود، اگر مصیبت بود
ز فیض بحر ولایت غریق رحمت باد
که خود زبحر ولایت، "غدیر" رحمت بود