شوشان - محمد کیانوشراد:
زمانی که توصیه «خروج از حاکمیت» در گنگره حزب مشارکت در زمان خاتمی داده شد، گفتم اگر به فرض طرح ِخروج از حاکمیت، که کلیّت آن، به لحاظ نظری و هم از نظر مصداقی مبهم و نارسا است درست باشد، تنها خروج یک نفراز حاکمیت موثر است و آنهم خاتمی است، که با استعفای خویش احتمالا می تواند جریان امور را بر مسیر درست بیندازد، و این در حالی بود که خاتمی با پشتوانه عظیم مردمی روبرو بود و مردم کفّه قدرت خاتمی را نسبت به مخالفان ِ اصلاحات سنگین کرده بودند.
پیشنهادِ استعفاء به روحانی به دلیل مخالفت ها وکارشکنی ها علیه برجام، در واقع توصیه عبور روحانی از روحانی است.
اگر می گوییم روحانی در انتخابات باید شعارهای خود را میداد و نه بیشتر، و اگر می گوییم شعارهای اصلاح طلبانه از ظرف و توان روحانی خارج بود، اکنون به چه دلایلی پیشنهاد استعفاء که بالاتر از ظرفیت روحانی است را اقدامی مفید می دانیم؟
استعفاء زمانی موثر است که با دست ِبرتر و فرجام آن منجر به قدرت بیشتر برای حل مشکلات کشور شود. امروز شرایط اجتماعی و پایگاه رای روحانی چگونه است؟ پیشنهاد استعفاء به روحانی، خالی کردن میدان و سپردن کامل بازی به مخالفان منافع ملی است، آنهم در زمانی که قدرت پنهان و مسلط برای قبضه کامل قدرت لحظه شماری میکند؟ و حتا در جهت خلع ید دولت اقداماتی را تدارک دیده است .
استعفای مصدق با توجه به پشتوانه اجتماعی و ضعف دربار باموفقیت قرین بود و این از زمان شناسی و تصمیم بهنگام ِو درست مصدق ناشی شده بود. استعفای مصدقیِ خوب است، اما استعفای مصدقی با همراهی مجموعه ای از متغیرهای همراه و تقویت کننده مفید خواهد بود .
نباید با افزایش انتظارات از سطح واقعی ِتوان روحانی همان اشتباهات ِدوره خاتمی را تکرار کرد. تحقق نرمال سازی در کشور، تنها با ابزار برجام نیست که صورت میگیرد، اگرچه برجام یکی از اقدامات مهم و ضروری در این مسیر است .
روحانی، خوب یا بد، همین است که بود و هست. با این همه و در شرایط اکنون، و برغم بسیاری از کاستی های دولت و انتقادات بر روحانی و دولت او، هنوز هم حمایت از او توجیه عقلانی دارد .