علی اکبر

برچسب ها - علی اکبر
محفوظ بن منذر می‌گوید عصر عاشورا در رابیه شنیدم هاتفی ندا می‌دهد: نزد شما نیامدم مگر آنکه خود دیدم در زمین طف که سری بریده و گونه‌هایش به خاک آلوده بود و اطرافش جوانانی افتاده بودند که گلویشان خونفشان بود و همچون چراغ‌هایی بر تاریکی برتری داشتند.
کد خبر: ۱۱۸۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۰

آخرین اخبار