شوشان - دکتر حسن دادخواه :
هر از گاه، آماری از شمار فرزندان مقامات کشورمان که در بیرون از ایران مشغول به تحصیل هستند، در رسانه ها منتشر می گردد. جالب است که این آمارها، نه از سوی وزارت امور خارجه منتشر می شود و نه از سوی وزارتین عهده دار آموزش عالی در کشور و جالب تر این که، این آمارها، نه به قصد صرف ارایه آمار، بلکه به همراه یک تحلیل فرهنگی -- امنیتی است. قصد گوینده این است که بگوید شمار زیادی از مقامات کشورمان، در معرض آسیب های امنیتی و فرهنگی حاصل از اعزام فرزندان خویش به بیرون از کشور و دانشگاه های بیگانه، قرار گرفته اند.
جالب تر آنکه در متن گزارش و یا گفت و گویی که این آمارها، اعلام می شود به جنبه اقتصادی یا فاصله طبقاتی مقامات با مردم یا رشته های تحصیلی و اعتبار دانشگاه های مورد نظر، اشاره و انتقادی دیده نمی شود.
این نوع نگاه به درس خواندن فرزندان شماری از مقامات کشورمان در بیرون از ایران، که همواره با انتقاد و آسیب شناسی مخاطرات احتمالی امنیتی و فرهنگی، همراه است، بر آمده از گفتمان خاصی در حوزه فرهنگی و سیاسی و امنیتی است و در پی آن است تا با وضع قوانین، مانع از درس خواندن فرزندان مقامات کشورمان در دانشگاه های بیرون از کشور گردد. البته مقصود آنان از دانشگاه های بیرون از کشور، کشورهای اروپایی و آمریکا است و نه دانشگاه های کشورهای آسیایی !
در زمینه واکاوی و بررسی علل و اسباب این نگرانی، می توان به فرض و گمانه هایی در قالب گزاره های زیر اشاره می گردد:
1- وجود فرزندان سطوحی از مقامات کشورمان در کشورهای آمریک و اروپا، موجب لو رفتن و افشای اطلاعات طبقه بندی شده جمهوری اسلامی خواهد شد.
۲_ وجود و تحصیل فرزندان سطوحی از مقامات کشورمان در دانشگاه های اروپایی و آمریکا، زمینه تغییر در باورهای فرهنگی و اعتقادات دینی آنان را فراهم خواهد کرد۰
۳_ وجود و تحصیل فرزندان سطوحی از مقامات کشورمان در دانشگاه های خارجی، انگیزه و علاقه مقامات را به خدمت گزاری برای کشورمان، سست می کند.
۴_ استقلال فرهنگی و خودباوری و عزت و اقتدار سیاسی نظام جمهوری اسلامی و ایران، خدشه دار می گردد.
۵-اعتبار علمی دانشگاه های داخل کشورمان زیر سوال خواهد رفت.
منابع و نهادها و افرادی که گاه و بی گاه، بر تحصیل فرزندان مقامات کشوری و لشکری در بیرون از ایران، خرده می گیرند و انتقاد می کنند، به زعم خویش، نگران امکان استحاله شدن فرهنگ و گفتمان انقلابی حاکم بر کشور و زمینه ساز شدن رواج و نفوذ جاسوسی و دستیابی آنان به اطلاعات محرمانه کشورمان هستند. حال چنانچه با وضع قوانین، مانع از درس خواندن و تحصیل فرزندان سطوحی از مقامات کشورمان در بیرون از کشور شوند:
۱- تعداد زیادی از افراد شایسته و توانا، از عهده داری مسئولیت خودداری می کنند تا جلو تحصیل فرزندشان در بیرون از کشور گرفته نشود و لذا دسته ای از افراد ناشایست و بی لیاقت، بجای آنان عهده دار مسئولیت می گردند و از روی تظاهر شعارهایی دال بر همسویی با اهداف نظام سرمی دهند.
واقعیت این است که صرف تحصیل فرزندان مقامات در بیرون از کشور، هیچ ایرادی ندارد و چنانچه امکان و احتمال بروز مخاطرات امنیتی احساس شد، با اقدامات دیگری می توان مانع از بروز این آسیب شد.
تحصیل فرزندان مقامات کشورمان بلکه همه فرزندان ایران در بیرون از کشور، می تواند فرصت به روز رسانی دانش علمی و تکنیک های فنی در داخل کشور را فراهم آورد و زمینه همپایی اقتصاد و صنعت و علم در داخل ایران را به سطح استانداردهای جهانی برساند.
تحصیل تعدادی از فرزندان ایران در دانشگاه های بیرون از کشور، موجبات آگاهی آنان با پیشرفت های فرهنگی و سیاسی و اجتماعی را فراهم می کند تا بتوانند ایران را به آن سطح ارتقا بخشند.
محروم ساختن اقشاری از مردم و مانع تحصیلات آنان در دانشگاه های بیرون از کشور شدن، مقدمه محصور کردن و منجمد شدن و عادی شدن محدودیت های دیگری را فراهم می کند و در دراز مدت، کشورمان را به جزیره ای جدا و بازمانده از جهان تبدیل می کند!