شوشان ـ نوید قائدی :
برای پاسخ دقیق به این سوال که جامعه طبقاتی یا جامعه گفتمانی کدام یک برای انتخابات مجلس شورای اسلامی در شهرستان اهواز مصداق دارد، نیاز به بررسی عمیق و تحلیل دقیق مولفههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این شهرستان است. با این حال، میتوان به طور خلاصه به برخی از شاخصهای هر دو نوع جامعه اشاره کرد و تا حدی به این پرسش پاسخ داد،البته منظور از فقط شهرستان اهواز و سه شهرستان دیگر حوزه انتخابیه به دلیل شرایط متفاوت مد نظر این بحث نیست و در آینده به صورت مجزا مسایلی برای آن ها طرح خواهد شد.
از شاخصهای جامعه طبقاتی می توان به اول،وجود نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی(در جامعهای که طبقاتی تلقی میشود، شاهد توزیع ناعادلانه ثروت، قدرت و فرصتها بین طبقات مختلف هستیم. در اهواز نیز مانند بسیاری از شهرهای دیگر ایران، نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی وجود دارد. به عنوان مثال، فقر، بیکاری، و دسترسی ناعادلانه به خدمات آموزشی و بهداشتی از جمله مشکلاتی هستند که در برخی از مناطق این شهرستان به طور چشمگیری مشاهده میشوند) و دوم،تمرکز قدرت در دست طبقه های حاکم یا کلونی های قدرت(در جوامع طبقاتی، معمولاً طبقه هایی خاص قدرت سیاسی و اقتصادی را در دست دارد و از این قدرت برای حفظ منافع خود استفاده میکند. در اهواز نیز برخی از گروهها و افراد به واسطه ثروت، نفوذ یا جایگاه اجتماعی، از قدرت و تاثیرگذاری بیشتری در تصمیمگیریها و سیاستگذاریها برخوردارند.سوم،محدودیت تحرک اجتماعی(در جوامع طبقاتی، افراد به دلیل موقعیت اجتماعی و اقتصادی خود، در سلسله مراتب اجتماعی جایگاه ثابتی دارند و امکان ارتقای شغلی و اجتماعی برای آنها محدود است. در اهواز نیز مانند بسیاری از جوامع دیگر، موانعی برای ارتقای اجتماعی تمام افراد از طبقات پایین جامعه وجود دارد و فقط افراد حاضر در بعضی گروهها امکان رشد پیدا می کنند).
اما از شاخصهای جامعه گفتمانی می توان به، اول، اهمیت گفتمان و طرح ایدهها(در جامعهای که گفتمانی تلقی میشود، گفتمانها و ایدهها نقش مهمی در شکلدهی به نظرات و رفتار افراد دارند. در اهواز نیز شاهد تنوع گفتمانی و حضور گروههای مختلف با ایدهها و نظرات متفاوت هستیم، که شاید طی سال های اخیر از تنوع و شوق آن ها کاسته شده باشد)، دوم،مشارکت فعال مردم در جامعه(در جوامع گفتمانی، مردم به طور فعال در مسائل اجتماعی و سیاسی مشارکت میکنند و در فرایند تصمیمگیریها نقش دارند. در اهواز نیز سابقه مشارکت فعال مردم در انتخابات و سایر فعالیتهای اجتماعی وجود دارد که متاسفانه تا حدودی طی انتخاب های اخیر رو به کاهش رفته است)،سوم،ارزش برابری و عدالت(در جوامع گفتمانی، برابری و عدالت از ارزشهای مهم تلقی میشوند و افراد برای تحقق این ارزشها تلاش میکنند. در اهواز نیز مطالباتی برای برابری و عدالت اجتماعی از سوی گروههای مختلف مردم وجود دارد که متاسفانه گویا سال هاست این خواسته نتیجه ملموسی نداشته است)
با توجه به شاخصهای ذکر شده، میتوان گفت که هر دو نوع جامعه طبقاتی و گفتمانی تا حدی در شهرستان اهواز مصداق دارند. از یک سو، وجود نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی، تمرکز قدرت در دست برخی از گروهها و محدودیت تحرک اجتماعی، نشاندهنده وجود مولفههای جامعه طبقاتی در این شهرستان است. از سوی دیگر، اهمیت گفتمان و ایدهها، مشارکت فعال مردم در جامعه و ارزش برابری و عدالت، نشاندهنده وجود مولفههای جامعه گفتمانی در اهواز است.
در نهایت، اینکه کدام نوع جامعه بیشتر در اهواز مصداق دارد، به عوامل مختلفی از جمله نوع نگاه و تحلیل افراد، شاخصهای مورد نظر برای بررسی و همچنین تحولات و پویاییهای اجتماعی در این شهرستان بستگی دارد، که برای بررسی و تحلیل این عوامل نیاز به انجام مطالعات دقیق میدانی می باشد.
البته وضعیت جامعهای مانند اهواز ایستا نبوده و نیست و در طول زمان میتواند تغییر کند.ممکن است در برخی از مناطق یا گروههای اجتماعی اهواز، مولفههای جامعه طبقاتی بیشتر نمود داشته باشد، در حالی که در مناطق یا گروههای دیگر، مولفههای جامعه گفتمانی برجستهتر باشد.برای تلطیف فضای اجتماعی و بهبود شرایط موجود نیاز به آسیب شناسی دقیق است تا بتوان بعضی از چرخه های معیوب را تغییر داد که نتیجه می تواند به رشد و تعالی شهرستان کمک شایانی کند.
*تحلیل های بعلی ادامه خواهد داشت