داشتن روحیه معتدل و پرهیز از افراط گرایی مهمترین ویژگی بود که موجب شد مقتدایی مورد عنایت روحانی قرار بگیرد و سردمدار اعتدال در خوزستان شود و به عنوان استاندار خوزستان ، مورد اجماع اصلاح طلبان ، کارگزاران و حتی بخشی از اصولگرایان باشد. وی ثابت کرده است که ظرفیت ایجاد توازن بین گروه های مختلف را بیش از دیگران دارد... البته در هر دوره جریان های افراطی ثابت کرده اند که به هیچ عنوان به مشی اعتدال قناعت نخواهند کرد و قطعا در این بین کارشکنی هایی خواهد شد. مرور اخبار 250 روزه استانداری مقتدایی نشان می دهد این جریانات به تکاپو افتاده اند. پیش از ورد به اتفاقات روی داده در این 250 روز ، مروری خواهیم داشت به استانداران گذشته خوزستان ؛ از مدنی تا مقتدایی.
استان خوزستان در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، 15 استاندار و سرپرست را به خود دیده است. سید احمد مدنی در سال 58 ، سید محمد غرضی در بهمن 58 ، محمدحسن تولایی به عنوان سرپرست در مرداد 60 ، محمد فروزنده در بهمن 60 ، علی جنتی در سال 1362 ، محسن میردامادی در سال 66، محمدحسن تولایی در سال 68 ، علیرضا تابش در سال 71، مرتضی روزبه به عنوان سرپرست در شهریور 72 ، محمدحسین مقیمی در مهر 72، احمد خرم در سال 76، عبدالحسن مقتدایی در سال 77، فتح الله معین نجف آبادی در سال 80 ، امیر حیات مقدم در سال 84، سیدجعفر حجازی در سال 86 تاکنون سکانداری استان خوزستان را بر عهده داشتهاند. برخی از کسانی که در سالهای پس از انقلاب بر صندلی استانداری خوزستان تکیه زدند در سالهای بعد جایگاهی بالاتر کسب کردند و توانستند از سکوی استانداری خوزستان حتی به مقام وزارت هم برسند. از آن جمله میتوان به احمد خرم اشاره کرد که در دولت دوم سیدمحمد خاتمی به عنوان وزیر راه و ترابری منصوب شد.
سید محمد غرضی نیز دومین استاندار خوزستان در سالهای پس از انقلاب بود که در بهمن 58 و در دوره سرپرستی هاشمی رفسنجانی بر وزارت کشور به استانداری خوزستان آمد. وی در سال 1360 وزیر نفت شد و در انتخابات اخیر ریاسیت جمهوری هم اعلام کاندیداتوری کرد. علیرضا تابش و محمدحسین مقیمی نیز در سال های بعد مسئولیتهایی را برعهده داشتند. معاونت عمرانی وزارت کشور، رئیس سازمان شهرداریها و دهیاریها، نماینده مجلس هشتم و سرپرستی شهرداری تهران از جمله سمتهای مقیمی، پس از استانداری خوزستان است. تابش نیز در حال حاضر رئیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی است. محمد فروزنده نیز که در سالهای ابتدایی جنگ تحمیلی استاندار خوزستان بود ، در سالهای بعد بر صندلی های مختلفی تکیه زد که از آن جمله میتوان به وزارت دفاع در دولت دوم هاشمی اشاره کرد. استانداری خوزستان برای علی جنتی - فرزند آیت الله جنتی - نیز سکوی پرتاب شد. وی در دهه 60 حکم استاندار خوزستان را گرفت و چهار سال در خوزستان ماند و در دولت تدبیر و امید از سوی حسن روحانی به عنوان وزیر ارشاد انتخاب شد.
مقتدایی ورژن 2
کلید واژه استانداری مقتدایی در دور دوم را در سخنرانی روز معارفه اش باید جستجو کرد. وی در روز معارفه گفت که این مقتدایی، مقتدایی ورژن 2 است و بعد از این همه سال که گذشته ، اهل دعوا و بگو مگو نیست . حال باید دید گه چرا مقتدایی - هر چند در ظاهر- خود را یک ورژن بالاتر از دور اول می داند. آیا مقتدایی ِ ورژن 2 ، در ایستادگی مقابل زیاده خواهی ها و اعتدال در انتصابات همان راه ورژن 1 را ادامه داده و می دهد یا کاملا ریست شده و برنامه جدیدی برخلاف دوره قبل دارد؟ مقتدایی ورژن 2 می گوید که دیگر اهل بگو مگو نیست و از دعواهای دوره های قبل خسته شده است. آیا مقتدایی در مواجه با طیف تندرو گروه ها و جناح ها که در دور قبل باعث برکناری اش از استانداری شدند به تنگ آمده است و در این دوره قصد تعامل و میدان دادن با آن ها را دارد؟ مروری بر انتصابات نشان می دهد که مقتدایی ورژن 2 در مواجه با زیاده خواهان تقریبا همان مقتدایی ورژن اول است و اهل باج دادن به کسی نیست. البته جدا از انتصابات ، نگاهی بر عملکرد و برنامه های مقتدایی ، حاکی از آن است که مقتدایی در همان " کلاس اول " مانده و تاکنون برنامه خاص و ویژه ای که او را تبدیل به ورژن 2 نماید ، نداشته است.
مقتدایی ورژن 1
همزمانی ِ دور اول استانداری مقتدایی در خوزستان با دولت اصلاحات (سید محمد خاتمی) ، توقعاتی را در طیف اصلاح طلبان استان ایجاد کرده بود که در نهایت به برکناری مقتدایی توسط وزیر کشور ( موسوی لاری) منجر شد. اخلاقگرایی ، ایستادگی در مقابل زیاده خواهی ها و مشی اعتدالگرایانه در هیاهوی تندروی ها ویژگی بارز مقتدایی در آن دوران بود و همین امر موجب شد تا سید محمد خاتمی عنایت ویژه ای به وی داشته باشد و پس از برکناری در خوزستان ، شرایط استانداری وی را در هرمزگان مهیا نماید.
اولین جدال
" اولین انتصاب" در خوزستان نشان داد که مقتدایی آنگونه که خود می گوید از بگومگوها خسته نشده و همچنان " لجباز " و یک دنده است. ( مقتدایی در نشستی خود را مردی یک دنده و لجوج توصیف کرد.) صدور حکم سرپرستی دانشگاه جندی شاپور برای دکتر ایدنی ، اولین انتصاب در حوزه مدیران کل و روسای دانشگاه ها بود که به یک "زورآزمایی" بین خوزستان و پایتخت بدل شد. مقتدایی معتقد بود که وزیر بهداشت رفیق گرایی کرده و بدون مشورت دست به انتخاب زده است. جدال بر سر این انتصاب حتی به جلسه هیات دولت نیز کشیده شد و در نهایت ، سیاست سکوت بر این حکم ، حکمفرما شد. برخی ها معتقد بودند پافشاری یک ماهه استاندار برای لغو این انتصاب در واقع کشتن گربه در حجله و نشان دادن ضرب شست به "پدرخوانده ها" بود تا از دخالت های بعدی آن ها در انتصابات جلوگیری نماید.
سایه پدرخوانده ها
آنچه درگیر و دار تغییر و تحولات درون استانی با انتصاب یا عزل بالاترین مدیر اجرایی مشهود است ، فشار جریان متنفذ قدرت یا همان پدرخوانده هاست که سعی می کنند استان را در اختیار خود گرفته و اهداف پیدا و پنهان خود را پیش ببرند. مقتدایی پیش از انتصاب می دانست پدرخوانده ها برای استان چه مخاطراتی دارند بنابراین پس از نشستن بر صندلی استانداری ، پیکان انتقادات خود را بیش از هر چیز متوجه " پدرخوانده ها " کرد. نگرش مقتدایی قبل از استانداری و مقتدایی ِ استاندار ، در رابطه با " پدرخوانده ها " یک جور است : قطع دست پدرخوانده ها از تصمیمات خوزستان. مقتدایی در بحبوحه انتخاب استاندار و معرفی گزینه های ریز و درشت ، دست به افشاگری زد و نقاب از چهره پدرخوانده ها کنار زد : " متاسفانه عدهای که در بهترین شرایط آب و هوایی در حال گذران زندگی هستند میخواهند برای مردمی که در زیر آفتاب سوزان 50 درجه زندگی میکنند تصمیم گیری کنند. کسی میتواند برای خوزستان تصمیم گیری کند که در خوزستان زندگی کرده باشد و به نوعی آب و خاک خوزستان را خورده باشد. " وی در آن زمان گفته بود که خوزستان نیاز به قیّمَِ تهران نشین ندارد.
به باور مقتدایی ، عده ای به نام خوزستان از " دور " و به صورت " مجازی " برای استان و مردمانش تصمیم می گیرند حال آنکه درد مردمان این استان را نمی فهمند و صرفا در پی منافع خود هستند. انتقاد از پدرخوانده ها پس از نشستن مقتدایی بر صندلی استانداری رنگ و رویی دیگر به خود گرفت و از پدرخوانده های " برون استانی " به پدرخوانده های " درون استانی " متمایل شد. وی اخیرا در مصاحبه ای گفته است که" پدرخوانده های حقیقی و حقوقی درون استان باید کاهش پیدا کند و مشخص شود که تصمیم گیری بر عهده چه کسی است." مقتدایی صراحتا گفته است که پدر خوانده ها در استان باید در جای خود بنشینند.
تقابل با ستاد روحانی
هر چند ستاد روحانی در خوزستان از انتصاب دکتر مقتدایی حمایتی تمام قد کرد اما با گذشت زمان و انتصاب مدیران و فرمانداران ، شکافی بین اعضای ستاد با مقتدایی شکل گرفت و تقابلی آشکار ایجاد شد. رفته رفته ، انتقاد به نوع انتصابات استانداری و گلایه از بی تفاوتی استاندار به نیروهای ستاد ، از جلسات محفلی به مجالس رسمی منتقل شد و این تضاد در سفر حجت الاسلام يونسي دستيار و مشاور ارشد روحانی در امور اقوام به اوج خود رسید. در نشستی که یونسی با اعضای ستاد انتخاباتی دکتر روحانی در خوزستان داشت ، برخی اعضای ستاد باب انتقاد گشودند و از چگونگي عملکرد استاندار خوزستان به ويژه در عدم گزينش و مشورت گيري از اعضاي ستادهاي انتخاباتي دکتر روحاني گلايه کردند. انتصاب برخی از نیروهای اصولگرا به عنوان فرماندار یا بخشدار شهرهای خوزستان ، موج دیگری از انتقاد نیروهای اصلاح طلب و ستاد روحانی را برانگیخت و از آن به عنوان " ظلم بزرگ " در دولت تدبیر و امید یاد کردند و در بیانیه ها و مصاحبه های متعدد انتصاب افراد نزدیک به دولت احمدی نژاد را در دولت تدبیر و امید نکوهش کردند. چند هفته پس از نشست مشاور ارشد روحانی در اهواز ، مقتدایی که نشان داده در افشای پشت پرده ها هیچ ابایی ندارد مقابله به مثل کرد و عملا از " نقش منفی برخی افراد منسوب به ستاد روحانی " پرده برداشت و گفت که متحمل بیشترین فشارها از این ستاد بوده است اما هرگز وارد معامله ای نخواهم شد که عاقبت بخیری در آن نباشد.
عزل های دردسرساز
عزل تمام مدیران دولت گذشته و انتصاب افراد همسو ، تبدیل به سنت دولت ها شده است ؛ این برکناری ها از وزارتخانه ها و در سطح وزرا شروع می شود و تا استان ها و در سطح مدیران جزو امتداد می یابد. با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و آغاز تغییرات در بدنه دولت و انتصاب استانداران ، شاهد موجی از تغییرات در استان ها از جمله خوزستان بودیم که بخشی از این برکناری ها برای استاندار جدید ، دردسرساز شد. به عنوان نمونه ، عزل فرماندار بهبهان در هفته سوم استانداری مقتدایی ، واکنش های منفی فراوانی به دنبال داشت و حتی به خطبه های نماز جمعه این شهرستان هم کشیده شد. امام جمعه بهبهان معتقد بود که این برکناریِ بدونِ اطلاع ، نه تنها توهین به شخص فرماندار بهبهان بوده بلکه توهین به مسئولین و مردم بهبهان است. از قرار معلوم ، فرماندار سابق بهبهان از طریق سایت ها متوجه می شود که عزل شده است. البته تغییرات بعدی در بدنه فرمانداری ها و ادارات کل نیز چندان بی حاشیه نبوده است و آن گونه که گفته می شود فرماندار اهواز و یکی دو نفر از مدیران کل استانداری نیز مثل فرماندار بهبهان و بی اطلاع قبلی ، برکنار شدند.
رویارویی با نمایندگان
استاندار خوزستان تجربه تلخی از تقابل با نمایندگان در سال های 77 تا 80 دارد. در آن زمان و با افزایش فشارها ، مقتدایی ترجیح داد استعفا دهد اما زیر بار خواسته های نمایندگان مجلس نرود. در آن زمان او اصرار داشت هر دو معاون برنامه ریزی و سیاسی اش آبادانی باشند و تا عزل هم پیش رفت اما حاضر نشد "فیروزی و منیر زاده" معاونان آبادانی اش را از دست بدهد و معمولا این طور برای منتقدانش دلیل می آورد که : " بچه های آبادان تاکنون از مناصب مدیریتی دور بوده اند و من می خواستم این ظرفیت سازی و خودباوری برای آنها را بوجود بیاورم." مقتدایی ورژن 2 ، هر چند به گفته خودش از این تقابل ها خسته شده و قصد دارد از جدال های گذشته پرهیز نماید اما از همان ابتدای انتصاب ، تقابلی پیدا و پنهان با نمایندگان مجلس شکل گرفته و این تقابل بخصوص در زمینه انتصابات به اوج خود رسیده است. از یک طرف ، نمایندگان مجلس از عدم مشورت و همفکری نکردن مقتدایی در انتصابات و واگذاری تمام اختیارات به معاونین گلایه دارند و از طرف دیگر ، استاندار جدید معتقد است که نمایندگان نباید به فکر تحمیل نیروهایشان باشند.
تشکیل کابینه محلی
انتصاب بیش از 30 مشاور در کمتر از سه ماه از سوی مقتدایی ، او را تبدیل به مشورت پذیرترین استاندار تاریخ کشور کرده است. استاندار خوزستان از روز اول بنا را بر آن گذاشت که در هر زمینه ای یک مشاور داشته باشد و برای همین مشاورانی در حوزه فرهنگی ، رسانه ، میراث ، عمرانی ، سیاسی ، درمان و آموزش ، شهرسازی و ... انتخاب کرد. برخي اين رويکرد استاندار را با نگاه بدبينانه ارزيابي کردند و بعضي ها نيز اعلام کرده اند استاندار خوزستان با اين تيم مشاوران موفق نخواهد شد.
مخالفان معتقدند مقتدایی کابینه ای محلی تشکیل داده و عملا تمام امور را به آنان واگذار کرده است. دکتر سرمست - مدیر سابق دانشگاه جدی شاپور - از جمله منتقدان واگذاری امور به مشاوران است. وی چند ماه پیش و در آستانه برکناری ، ضمن هشدار به مقتدایی ، گفته بود که اگر استاندار بخواهد درِ اتاقش را ببندد و با آن مشاوری که از دور دستی بر آتش دارد و مسائل تئوریک 15 سال پیش را میگوید، مشورت کند، نمیتواند موفق باشد. استاندار نباید اداره جلسات و ارتباط با ادارات را به دست معاونان و مشاورانش بسپارد اگر این کار را انجام دهد، در حل مشکلات استان با مشکل مواجه میشود. "
همچنین دکتر محمد جواد دانش از اعضای ستاد روحانی نیز در نشستی به استاندار گفته بود که " هر چه از سوی معاونین و مشاورین شما صادر گردد،به نام جنابعالی تمام می شود. پس باید نهایت دقت را داشته باشید. "
البته در کنار انتقادات ، عده ای از مثمر بودن ابتکار دکتر مقتدایی در تشکیل تیم مشاوران سخن به میان آوردند و معتقدند یکی از آثار مثبت گروه مشاوران ، برگزاری نشست های متعدد با مسئولین و نمایندگان مجلس است که حاصل آن ایجاد وحدت و همدلی برای پیشرفت استان است. در این بین دفاع استاندار از مشاوران نیز در نوع خود جالب توجه است. او در این زمینه گفته است که من به همراه مشاوران و پنج معاون همه استاندار هستیم و در حقیقت خوزستان 30 استاندار دارد.
شروع "خروشانی" استاندار
تشکلیل حلقه های نمادین دوستداران محیط زیست در کنار کارون ، شروعی " خروشان " برای استادر جدید بود. مقتدایی با حمایت از این گونه تجمعات و حتی حضور در کنار کارون ، نشان داد که اولین استانداری ست که به بحث های زیست محیطی توجه ویژه ای دارد. او در آبان ماه سال گذشته برخلاف برخی مسئولین ، صراحتا اعلام کرد که 100 درصد از تجمعات دوستداران کارون حمایت می کند ؛ چرا که به عقیده او ، کارون سمفونی وحدت مردم استان محسوب میشود. پیش از این نیز ، مقتدایی با انتصاب دکتر افقه به عنوان مشاور در منابع آب و صیانت از رودخانه ها ، ثابت کرد که توجه ویژه ای به کارون دارد. دفاع استاندار از کارون به انتصاب مشاور و یا شرکت در حلقه دوستداران کارون محدود نشد. وی عملا در نامه ای مشترک با بانوی محیط زیست ایران ( خانم ابتکار) وزرات نیرو را مکلف به توقف طرح های انتقال آب نمود. البته ناگفته نماند که لابی های گسترده استان هایی همچون اصفهان ، همواره بر تلاش مسئولین خوزستان پیشی گرفته و طرح های انتقال آب ، همچنان در دستور کار وزارت نیرو قرار دارد.
فوتبال دوست دو آتشه
مقتدایی فوتبالی ترین استاندار تاریخ استان است و ورزش را می فهمد و در قامت یک استاندار ، خطابی " امر گونه " به مجموعه ورزشی استان دارد و هر از چندی نیز با پیشکسوتان فوتبال دیدار می کند. او در دوران جوانی هافبک تکنیکی و مهاجم تیزبین نفت آبادان بود و زمانی که جامه استانداری خوزستان را به تن کرد هیچگاه "سالیا " مربی سابق خود را فراموش نکرد و حتی در مدیریت اجرایی خود در حوزه استانداری سال 77 ، از افرادی مانند فیروزی بهره جست که مانند خود او دارای سوابق ممتد ورزشی بودند. هرمزگانی ها و بوشهری ها هم در کنار خاطرات خوبی که از مدیریت صادقانه و مخلصانه مقتدایی دارند، تحولی که او در زمینه ورزش این منطقه ایجاد کرد را نیز از خاطر نمی برند.
آبادان گرایی
مقتدایی اگر چه از خانواده های مهاجر به آبادان در دوران رونق این شهر محسوب می شود اما به دلیل سال ها زندگی در این شهر و نمایندگی دوره های سوم و چهارم ، خود را یک آبادانی تمام عیار می داند و دارای ادبیاتی مردمی و با چاشنی طنز مخصوص آبادانی هاست. توجه ویژه به شخصیت های فرهنگی ، هنری و حتی سیاسی آبادان و دیدارهای متعدد از این شهرستان ، نشان از وابستگی او به زادگاه خود دارد و همین امر نیز انتقاداتی را به سمت مقتدایی روانه کرده است.