بعد از روي كار آمدن دولت اصلاحات با پيگيري مجموعه نيروهاي سياسي كه روابط نزديكي با وزير كشور و رئيس دولت يعني سيد محمد خاتمي داشتند ، زمينه حضور عبدالحسن مقتدايي در هرمزگان فراهم شد.
وي در آن زمان ، در اولين اقدام از رسانه ها خواست دو سال به او فرصت دهند تا برنامه هايش را سامان دهد و استان را در مسير توسعه قرار دهد و پس از آن انتقادات خود را مطرح نمايند. چنین نگرشی به هرمزگان و پذیرش نقش رسانه ها در تحولات ، شرایطی را رقم زد که قول و قرارها عملی شود. روزی هم که مقتدایی از استانداري هرمزگان رفت ، مطبوعات استان با این تیتر بدرقه اش کردند: "مردي كه به وعده هايش عمل كرد."
اما آمدن مقتدایی به خوزستان پس از سال ها دوری از منصب استانداری ، متفاوت تر از هرمزگان بود. آمدن او با اکراه استارت خورد و با نقد پدرخوانده ها ، برملا کردن سنگ اندازی های ستاد و در نهایت رودررویی با وزرا شدت گرفت. " اولین انتصاب " در خوزستان نشان داد که مقتدایی آنگونه که خود می گوید از بگومگوها خسته نشده و همچنان " لجباز " و یک دنده است. ( مقتدایی در نشستی خود را مردی یک دنده و لجوج توصیف کرد.) صدور حکم سرپرستی دانشگاه جندی شاپور برای دکتر ایدنی اولین انتصاب در حوزه مدیران کل و روسای دانشگاه ها بود که به یک "زورآزمایی" بین خوزستان و پایتخت بدل شد.
مقتدایی معتقد بود که وزیر بهداشت بدون مشورت دست به انتخاب زده است. جدال بر سر این انتصاب حتی به جلسه هیات دولت نیز کشیده شد و در نهایت ، سیاست سکوت بر این حکم ، حکمفرما شد. برخی ها معتقد بودند پافشاری یک ماهه استاندار برای لغو این انتصاب در واقع کشتن گربه در حجله و نشان دادن ضرب شست به "پدرخوانده ها " و کسانی بود که از " دور" و به صورت " مجازی" برای استان تصمیم می گیرند.
شاه کلید سخنان اخیر استاندار خوزستان " در برنامه پایش " و انتقاد از بی تفاوتی و بی اطلاعی وزیر صنعت از شرایط خوزستان ، در همین چند کلمه بالا نهفته است : " مدیریت مجازی و تصمیم گیری های ناآگاهانه برای استان ". این کلمات در سخنان پیش از استانداری اش نیز به کرات آمده است و این امر نشان می دهد که او استانداری ست عملگرا که حرف و عمل اش یکی است و برای خوشایند وزیر و یا هیات دولت، نظرش را دگرگون نمی کند.
نگرش مقتدایی قبل از استانداری و مقتدایی استاندار در رابطه با " پدرخوانده ها و کسانی که در پی منافع خود هستند و هیچ آشنایی با شرایط خوزستان ندارند و برای استان تصمیم می گیرند " یک جور است. مقتدایی در بحبوحه انتخاب استاندار و معرفی گزینه های ریز و درشت ، دست به افشاگری زد و نقاب از چهره این افراد کنار زد : " متاسفانه عدهای که در بهترین شرایط آب و هوایی در حال گذران زندگی هستند میخواهند برای مردمی که در زیر آفتاب سوزان 50 درجه زندگی میکنند تصمیم گیری کنند. کسی میتواند برای خوزستان تصمیم گیری کند که در خوزستان زندگی کرده باشد و به نوعی آب و خاک خوزستان را خورده باشد. " وی در آن زمان گفته بود که خوزستان نیاز به قیم تهران نشین ندارد.
به باور مقتدایی عده ای به نام خوزستان از " دور " و به صورت " مجازی " برای استان و مردمانش تصمیم می گیرند حال آنکه درد مردمان این استان را نمی فهمند و صرفا در پی منافع خود هستند. " انتقاد از این افراد " پس از نشستن مقتدایی بر صندلی استانداری رنگ و رویی دیگر به خود گرفت و از پدرخوانده های " برون استانی " به پدرخوانده های " درون استانی " متمایل شد. وی در مصاحبه ای گفته بود که" پدرخوانده های حقیقی و حقوقی درون استان باید کاهش پیدا کند و مشخص شود که تصمیم گیری بر عهده چه کسی است.
ماجرای خودروهای منطقه آزاد اروند و حضور نعمت زاده وزیر صنعت در این برنامه و غیرقاونی خواندن بخشنامه استاندار مبنی بر آزادی تردد خودروهای پلاک اروند در سراسر خوزستان ، موجب شد دکتر مقتدایی در پاسخگویی به این اظهارات ، در سیمای ملی بار دیگر پیکان انتقادات خود را به سمت مدیران پایتخت نشینی بگیرد که بی آنکه خوزستان را بشناسند و شرایط اش را درک کنند ، برایش تصمیم گیری می نمایند.
سخن کلیدی استاندار خوزستان در برنامه پایش در همین چند جمله نهفته است: برای کسانی که مسئولیت اعلا دارند متأسفم که یکبار هم برای بررسی منطقه نیامدند. نمیدانم چه اتفاقی افتاده که مواردی مانند امنیت و جمعیت ملی و ... را رها کردهاند و چسبیدهاند به این قضیه. متأسفانه آقای نعمت زاده و بازرسی کل کشور و همه آنهایی که جنجال به راه انداختند با بنده که مسئول هستم و باید توضیح و پاسخ بدهم تماس نگرفتند....
رودررویی دکتر مقتدایی با وزیر بانفوذ دولت و ایستادن مقابل مصوبه هیات دولت ، مطمئنا تبعاتی برای نماینده عالی دولت در استان خواهد داشت که فراخوانده شدن به پایتخت و ارائه توضیحات ، کمترین آن است. در این بین ، برخی نیروهای درون استانی و همچنین بعضی خوزستانی های بانفوذ برون استانی ، که شرایط را باید درک کنند و پشت و پناه فردی باشند که منافع مردم را به صندلی ریاست ترجیح داده – متاسفانه از کم ترین تنش ها ، بیشترین تلاش ها را برای غبارآلود کردن فضا می کنند تا به این وسیله به اهداف کوته ببینانه و کوتاه مدت خود برسند.
حتی اگر مصوبه آزادی تردد خودروهای پلاک اروند در سراسر استان اجرایی نشود ( که اینگونه نخواهد شد) ، به دلیل دفاع تمام قد دکتر مقتدایی از منافع مردم خوزستان در سیمای ملی و سکوت نکردن در برابر تصمیمات بعضا اشتباه هیات دولت ، مطبوعات و رسانه های استان تمام و کمال از او حمایت خواهند کرد و تیتر خواهند زد : مردی که منافع مردم را بر صندلی ریاست ترجیح داد...
بی گمان کمتر مدیر دولتی اینگونه در برابر دولت برای منافع مردم می ایستد و برعکس ، شمار مدیران دولتی که برای یک روز بیشتر ماندن بر صندلی ریاست ، منافع مردم را حاضرند به حراج بگذارند کم نیستند و نمونه هایش هم در این استان کم نبود و نیست. اما این افراد نمی دانند که صندلی مدیریت تا ابدالدهر برای هیچ کس ماندگار نیست و تنها چیزی که در خاطرها می ماند دفاع از حق مردم است نه صندلی پرستی....
مقتدایی متشکریم...
مقتدایی با وجوده اینکه زمانه زیادی در این منصب در خوزستان نبوده استانمان تا حدودی متحول کرده امید و پیشرفت را برای استان به ارمغان آورد.
امیدواریم به بهانه های مختلف صندلی ریاست این مرد با لیاقت و مردمی رو نگیرند.
شما محبوب دلها شدی.
چرا؟
چون صادق و دلسوز و شجاعی
من که به نوبه خودم مریدتم.
خدا یار و یاورت
ای کاش سایرین هم از شما یاد بگیرن.
مدیر دلسوز و نترس مانند مقتدایی خیلی کم داریم...