بسم رب الحسین السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
بخشودگی اهل گُنه در صف محشر،وابسته به یک گردشِ چشمانِ حسین است .
سلام بر ثارالله، سلام برحسین، سلام برسیدالشهدا، سلام بر کربلا ، سلام بر حرم مطهر حسین(ع ) سلام بر او که پنجاه و هفت بهار با زمینیان زیست ودر پایان، منظومه ی بزرگ عاشورا راباخیل عاشورائیان سرایید.سلام بر شقایق هایی که در ظهر عاشورا با او به میهمانی خدا رفتند.وسلام بر روزی که به روضه ی رضوان نزول اجلال نمود.
سلام برعلمدار و سقای تشنه لبِ دشت کربلا ،مراد وحاجتِ عاشقان، آقا ابوالفضل العباس؛ دل غیر خدا ز هرچه برداشت حسین(ع)برقله ی عشق ، پرچم افراشت حسین(ع)تا حاصل انقلاب خود بر داردهفتاد و دو لاله در زمین کاشت حسین(ع) ـ وقتی از قتل گاه و حرم حسینی با چشمان گریان خارج می شوی، دل را به خاتون دشت کربلا حضرت زینب کبری(س) سپرده و راهیِ خیمه گاه و تل زینبیه می شوی ، و از بالای تلِ زینبیه ، صحنه ی جان سوزِ کربلا ، در ذهنت تداعی شده و زمزمه ی کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا بر زبانت جاری می شود.پس از قرن ها ، حسین(ع) را در اوج مظلومیت ولی با عزت و اقتدار ، مشاهده می کنی،آن جا که زینب(س) ، بانگِ وا اخاها ، وا حسینا سر می دهد. و لحظه ی وداعِ خواهران و دختران ، به خصوص سکینه ،عزیزِ بابا، از فرازِ تلِ حبیب را ، نجوا می کنی،علی اکبر را، علی اصغر را،قاسم، جون، حبیب و عباس دلاور را در اوج غیرت و رشادت با مشک خالی در کنار علقمه، و در صفی دیگر ، خیل مجاهدان و شهیدان گلگون کفنِ کربلا را؛ ـ در سرزمینِ کربلا، ندای هل من ناصراً ینصرنی ، به گوش جان می رسد. و این زمزمه ی موزون تا به ابد در ذهنِ بشریت ساری و جاری خواهد بود. و بر این نکته دلالت دارد ، که ابا عبدالله، تشنه ی آب نبود، بلکه تشنه ی لبیک بود. اکنون و در این زمانه ،ما چگونه می خواهیم پاسخ این ندای آسمانیِ حضرت امام حسین (ع) را بدهیم؟
آقا ابا عبدالله با ندای هل من ناصراً ینصرنی ، رسالت عظیمی را بر دوش ما شیعیان و پیروان اهل البیت(ع) نهاده است.و این رسالت بزرگ عبارت است از:اجرای صحیح و دقیق احکام دین مبین اسلام ،امر به معروف و نهی از منکر وایستادگی در مقابل ظلم و جور ستم گران و زور گویان تاریخ .آری، آقا ابا عبدالله الحسین (ع) می دانست که در این روز به شهادت خواهد رسید. ایشان از مردمان ِ زمانه ی خویش قطع امید کرده بود. به هر جهت این جمله ی زیبا را فریاد زد. ـ بی شک ، تمامی انقلاب هایی که پس از قیام و فرهنگ عاشورا به وقوع پیوست، به پیروی از این جمله ،اهتمام ویژه ایی داشته و دارند.قیام مختارثقفی که قاتلان امام حسین (ع) را به مجازات اعمال ننگین شان رساند. قیام سربداران ،قیام ابو مسلم خراسان ، ، قیام و انقلاب بزرگ مردم ایران اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) ، بر گرفته و ادامه دهنده ی قیام خونبار امام حسین بوده است . که با درس گرفتن از کلام نورانی آقا ابا عبدالله (ع) و لبیک گفتن به ندای آسمانیِ امام حسین(ع) که همان یاری گران امام حسین(ع) می باشند.
قیام و فرهنگ ِ عاشورایی امام حسین(ع) تا به ابد در گوش و جان ما جریان دارد. به همین علت است که ما ایرانیان در همیشه تاریخ سربلند و با عزت بوده ایم . و در مقابل همه ی ستم گران وزور گویان ایستاده ایم. گفتیم که هل من ناصرا ینصرنی در گوش زمان و مکان جاری است . پس هرگاه در هر جایی از این جهان پهناور ، انقلابی صورت گرفت؛ البته از نوع اسلامی آن ، مطمئن باشید که از قیام و فرهنگ عاشورا و امام حسین (ع) پیروی نموده است. آری کربلا قطعه ایی از بهشتِ خداست، کربلا ، مدفنِ اولیا خداست.کربلا سیاره ای جدا از زمین است ، کربلا زیارتگاه همه ی انبیاء و اولیا از آدم تا خاتم می باشد، کربلا عرشِ خداوند است .
درکربلا نبض زندگی جریان داشته و دارد،نه امروز،نه دیروز، هر روز تا قیا مت؛عاشورا،درمتنِ زندگی شیعه ودر عمق باور ها های پاکِ او، جریان داشته ونهضت عاشورا، درطولِ چهارده قرن ، باکوثری زلال وعمیق ، سیراب کننده ی جان ها بوده است.ـ امروزه ، عاشورا ، کانونی است که میلیون ها دایره ی ریزو درشت از ارزش ها ، احساس ها ، عاطفه ها، خرد ها و اراده ها ، بر گِرد آن میچرخد،و پرگاری است که عشق راترسیم میکند : ـ
بی شک، محتوای آن حماسه ی عظیم و انگیزه ها ،اهداف و درس هایش یک (فرهنگ)غنی ناب والهام بخش را تشکیل میدهد.ودرحوزه ی وسیع تشیع و دلباختگان اهل بیت (ع) ؛کوچک وبزرگ عالم وعامی ،همواره با فرهنگ عاشورا زیسته، رشد کرده و برای آن ، جان باخته ،آن جا که در آغاز تولد ، کام نوزاد را با تربت سیداشهداء(ع) وآب فرات بر می دارند ، وهنگام خاک سپاری ، تربت کربلا همراه مرده می گذراند، ودر فاصله ولادت تا مرگ هم به حسین بن علی (ع) عشق می ورزند، وبرای شهادتش اشک می ریزند. واین مهِرِ مقدس، باشیر وارد جان می شود و با جان به در می رود . ـ در حادثه کربلا ، آب وعطش لازم و ملزوم یکدیگرند . کاروان ابا عبداله(ع) کنار فرات فرود آمد،لیکن سپاه ابن سعد، فرات را به محاصره گرفت و آب را به روی امام حسین(ع) ، اهل بیت واصحابش بست.ومیان امام و آب فاصله انداخت. تا زود تر حسین (ع) به تسلیم وا دارند، وهم از خاندان رسالت انتقام بگیرند.کودکان اهل بیت (ع) را در بی آبی قرار دادند.وکودکانِ اهل بیت (ع) با دیدن رود فرات، تابِ تحمل عطش کمتر می شد. و این چنین بود که عاشورا پدید آمد.
ابراهیم مکوندی 10/8/1393
سرورتمام مردان مردتاریخ.
ابراهیم جان احسنت.
سید.اکسین
مقاله بسیار خوبی بود و با این ایام سوگواری مناسبت داشت.من طرفدار نوشته های زیبایتان هستم.
در بارهی جمله هل من ناصرا ینصرنی
نکته های را برای من اشکار ساخت من یک نوجوان هستم و حالا دیگر معنای این جملهی زیبا را با گوش و جان فهمیدم و دریافت کردم
در بارهی جمله هل من ناصرا ینصرنی
نکته های را برای من اشکار ساخت من یک نوجوان هستم و حالا دیگر معنای این جملهی زیبا را با گوش و جان فهمیدم و دریافت کردم
در بارهی جمله هل من ناصرا ینصرنی
نکته های را برای من اشکار ساخت من یک نوجوان هستم و حالا دیگر معنای این جملهی زیبا را با گوش و جان فهمیدم و دریافت کردم