اوایل دومین هفته مردادماه مردی در تماس با پلیس ١١٠ شهر آبادان از ماجرای ناپدیدشدن دو بچهاش در روستای خضر نبی خبر داد و تیمی از مأموران با مراجعه به این روستا برای تحقیقات ابتدایی وارد عمل شدند
اوایل دومین هفته مردادماه مردی در تماس با پلیس ١١٠ شهر آبادان از ماجرای ناپدیدشدن دو بچهاش در روستای خضر نبی خبر داد و تیمی از مأموران با مراجعه به این روستا برای تحقیقات ابتدایی وارد عمل شدند.
به گزارش شرق ، پدر ٣٧ساله که هنتوش نام دارد در گام نخست تحقیقات به مأموران گفت: چندی پیش پدرم با وجود مخالفتهای ما با زن دیگری ازدواج کرد و از همان زمان اختلافات بین من و پدرم شروع شد تا حدی که چند بار با هم درگیر شدیم.
وی افزود: عصر چهارشنبه ١٣ مرداد بود که دخترم فاطمه هفتساله همراه برادر کوچکترش احمد چهارساله برای بازی با دوستانشان به منطقه قدمگاه رفتند اما پس از چند ساعت وقتی بچههایم به خانه بازنگشتند نگران شده و با مراجعه به محل بازی فرزندانم متوجه ناپدیدشدن آنها شدم.
این پدر نگران ادامه داد: سراغ همه همبازیهای بچههایم رفتم اما هیچکس آنها را ندیده بود و احتمال میدهم پدرم برای انتقامگیری از من اقدام به ربودن بچههایم کرده است.
مأموران در این مرحله با توجه به وضعیت مالی ضعیف این پدر کارگر احتمال اخاذی و آدمربایی را کمرنگ دیدند و با توجه به اختلاف طایفهای این پدر و پسر، مسیر جدیدی را در تجسسها آغاز کردند و در ادامه تیمی از مأموران نیز با توجه به عبور رودخانه از این روستا شروع به تجسس در اطراف این رودخانه کردند.
در ادامه مسیر تحقیقات به پدربزرگ خانواده رسید و مأموران روز شنبه ١٦ مردادماه به خانه پدربزرگ خانواده که مردی ٥٦ساله است، رفتند و پس از بررسیهای دقیق خانه، وی را دستگیر کردند.
پدربزرگ پس از دستگیری به مأموران گفت: من از سرنوشت نوههایم بیاطلاع هستم و احتمال میدهم پسرم میخواهد با طراحی سناریوی گمشدن بچههایش مرا در بازداشت پلیس نگه دارد و کینهاش را خالی کند.
پدربزرگ خانواده چهار روز در بازداشت مأموران بود و تجسسهای پلیسی برای ردیابی دو کودک گمشده ادامه داشت تا اینکه بامداد دیروز زن اول پدربزرگ خانواده سرنخ هولناکی را پیش روی مأموران قرار داد.
زن اول و هووی جدیدش در یک خانه با هم زندگی میکنند و چهار روز از بازداشت مرد این خانه میگذشت که یکی از بچههای زن دوم که عقبمانده ذهنی است از نامادریاش خواست او را تا سرویس بهداشتی داخل حیاط همراهی کند. این زن همراه پسر نوجوان وارد حیاط شدند و زمانیکه به گوشه حیاط رسیدند با پتوی خونینی که داخل حوضچه کوچک که محل شستوشو بود روبهرو شدند. پتو آغشته به خون بود و این درحالی بود که در این مدت هیچکس به این خانه رفتوآمد نداشته و تا یک ساعت پیش نیز اعضای خانواده این پتوی مرموز را ندیده بودند. صحنه هولناکی پیشروی این زن قرار داشت که وی در سکوت شبانه با برادرشوهرش تماس گرفت و درباره این صحنه مرموز حرف زد، خیلی زود برادر مردی که در بازداشت پلیس به سر میبرد در خانه برادرش حاضر شد و سکانس هولناک یک تراژدی هولناک را پیشروی خود دید.
پتوی خونین باز شد و استخوانهای انسان داخل پتو پیچیده شده بود و تنها بخشی از اعضای بدن سالم بود . همین کافی بود تا بازپرس ویژه قتل همراه با مأموران پلیس آگاهی آبادان برای بررسی این صحنه در خانه پدربزرگ این بچهها حاضر شوند. بررسیهای ابتدایی نشان از آن داشت که عاملان جنایت با ریختن آهک روی این اجساد سعی بر از بین بردن سرنخهای پلیس داشتهاند.
بازپرس ویژه قتل در این مرحله دستور داد تا استخوانهای کشفشده به پزشکی قانونی منتقل شود تا با انجام آزمایشهای دیانای مشخص شود که این استخوانها برای دو کودک است و تحقیقات در این پرونده پیچیده ادامه دارد.