عباس موسايي
تصميم رئيس دولت تدبير و اميد در ترميم كابينه، گرچه دير هنگام بود، اما از منظرهاي گوناگون حائز اهميت است. شرايط ويژهاي كه دولت اعتدالي از دل آن بيرون آمد، محدوديتها و موانعي اساسي براي دولت پديده آورده بود كه رئيسجمهور را از شرايط عادي تصميمگيري به قول« ژاك دِريدا»به سمت تدبير و تصميم در شرايط فقدان تدبير و تصميم سوق ميداد. دكتر روحاني و رهبران جنبش اصلاحات با درك شرايط خطير كشور، توانستند در اولويتبندي مشكلات كشور، كه بخش اعظم آن، از هشت سال حاكميت يكپارچه اصولگرايان، ناشي ميشد، نسبتا موفق عمل كنند.
روحاني كه تجربه گرانسنگ مديريت بحران را درمعاونت فرماندهي جنگ تحميلي، در كنار آيت ا... هاشميرفسنجاني، در كوله بار خود داشت، توانست با ايجاد انسجام ملي و درك مشترك از بحران در كشور، اجماع جهاني عليه ايران اسلامي را متزلزل كرده و كشور را در ريل توسعه و پيشرفت قرار دهد. ايجاد آن انسجام ملي براي عبور از بحران، مستلزم تدابير گستردهاي از سوي رئيسجمهور بود كه، انصافا با توجه به ساختار حقيقي و حقوقي قدرت و نيز شرايط موروثياي كه دولت با آن مواجه بود، قابل دفاع است. روحاني در نطق روز تنفيذ زيركانه و مدبرانه، پيروزي خود، كه محصول حركت جامعه جنبشي بود را پيروزي اركان نظام دانست و از همان لحظه اجازه نداد، با شكلگيري آشكار حاكميت دوگانه، ابتكار عمل به دست افراطيون ضد منافع و مصالح عمومي بيفتد.
تلاشهاي ايشان در اين راستا، اما براي دولت و حاميان تحول خواهش، هزينههاي سترگي در پي داشت. به گونهاي كه بخشي از حاكميت، پيروزي دولت منتخب و مورد تاييد و حمايت رهبري را، شكست خود قلمداد ميكرد. همين بخش از حاكميت دولت را در مراحل مختلف، از انتخاب وزرا و راي اعتماد به آنها تا انتخاب استانداران و... تا حل مساله هستهاي و برجام در منگنه فشار قرار داده است. بخشي از كنشها و تصميمات دولت كه تحت تاثير اين فشارها اتفاق افتاده است، دولت اعتدالي را با انسداد و انفعال مواجه كرده است، به گونهاي كه با صراحت ميتوان از ترجمه اعتدال به انفعال سخن گفت. به عبارتي اهتمام دولت به حل سياست خارجي، موجب كوتاه آمدنهاي گستردهاي در ساير زمينهها شد كه اتفاقا به عنوان موانعي بزرگ در برابر نتايج حل مناقشه اتمي، قد علم كرده است. گرچه مردم در شرايط مضيق منتهي به انتخابات مجلس، با درك موانع دولت، به حضور در عرصه انتخابات و انتخاب مجلسي جديد و همراهتر از گذشته اقدام كردند، اما دولت در شنيدن صداي مردم كوتاهي كرد. ميطلبيد كه دولتمردان و شخص رئيسجمهور با درك شرايط جديد تحولات و تغييرات سريعتر و گستردهتر ي متناسب با راي آنها صورت دهند. به هر حال ترميم كابينه، هرچند مختصر و ديرهنگام در ايجاد فضاي سياسي فعال و چابكسازي دولت، بيتاثير نخواهد بود.
به نظر ميرسد در شرايطي كه مخالفان، تمام توان خود را براي تضعيف و اعلام و القاي ناكار آمدي دولت بهكار بستهاند، تغيير و تحول در سطوح مختلف ميتواند در ناكامي مخالفان منطق مصالح عمومي و منافع ملي، نقشي تعيينكننده داشته باشد. روحاني اگر ميخواهد همچنان به عنوان مرضي الطرفين حاكميت و ملت، در زدايش نابسامانيهاي گذشته اقدام نموده و به تعبير سعيد حجاريان، پروژه نرماليزاسيون را با موفقيت به سرانجام برساند، نبايد اعتمادسازي را به عرصه حاكميت محدود سازد. اگر روحاني را قويترين امكان استمرار حضور خردگرايان منافع ملي محور در درون حاكميت بدانيم، لازمه تقويت و افزايش احتمال اين امكان، افزايش اعتماد ملت به دولت و شخص روحاني است. متاسفانه شرايطي كه به انتخاب ياران راه روحاني در بدو تشكيل دولت تحميل شد، موجب به كارگيري برخي استانداران و مديران استاني ناكارآمدي شده است كه در مسير زدايش اعتماد مردم و كنشگران بهبود خواه به دولت اعتدالي، گام بر ميدارند.
ميطلبد دولت تدبير و اميد تا دير نشده است نسبت به تغيير و تحول در مديريت استانها با محوريت افزايش كارآمدي دولت و بازسازي اعتماد مردم اقدام نمايد. استانداراني كه محصول تعامل وزارت كشور با نمايندگان سابق و ساير نهادها بودهاند، در شرايط پسابرجام و مجلس جديد، توان پيشبرد و مديريت فضاي سياسي استانها را متناسب با اتمفسر جديد ندارند. دولت تدبير و اميد بدون توجه به مختصاتي كه عوامل رقم زننده امر سياسي در استانها، به وجود آورده است، با بياعتمادي مردم و حاميان مواجه ميشود. متاسفانه در فقدان جامعه مدني پرسشگر و پيگير مصالح عمومي، حتي در دولتهاي منافع ملي محوري چون دولت تدبير و اميد، امكان شكلگيري شبكههاي ناكارآمد در بروكراسي حاكم و مخصوصا در سطوح پاييني، به وجود ميآيد. به نظر ميرسد اگر دولت در ايجاد تغييرات در مديريت عالي سياست داخلي، به دلايلي معذور است، براي ارتقاي اعتماد و افزايش كارآمدي با توجه به شرايط جديد، بايد تغيير در مديريت استانها را در دستور كار قرار دهد.
بعد التحرير
در خبرها آمده است كه در دومين روز از همايش توسعه روستايي و عشايري، كه در حوزه معاون توسعه روستايي معاون اول رئيسجمهور برگزار شد، استاندار چهارمحال و بختياري به عنوان استاندار نمونه در بخش توسعه روستاها مورد تقدير قرار گرفت. اين رخداد را بايد زنگ خطري جدي براي دولت تدبير و اميد دانست. ناكارآمدي تيم اجرايي استان در همه زمينهها به وضوح قابل مشاهده است. به نظر ميرسد، شاخصهايي غير از شاخصهاي واقعي ارزيابي توسعه و ملاحظات شخصي و منطقهاي انتخابكنندگان، از جمله انفعال استاندار محترم در بحث انتقال آب بدون توجه به مصالح عمومي و منافع كشور و مردم استان در اين انتخاب بر واقعيات و شاخصها ترجيح داده شده است. چگونه و بر اساس چه معيارهايي استاندار استاني به عنوان مدير نمونه در بحث توسعه روستايي انتخاب ميشود كه بر اساس مقالهاي علمي پژوهشي چاپ شده در مجله راهبردهاي توسعه روستايي معدل توسعهيافتگي روستاهاي استان ۲۱۷هزارم در دامنه صفر تا يك است. استاني كه۳۵درصد جمعيتش روستايي است ودر بعضي شهرستانها جمعيت روستايي حدود ۸۰درصد است. ناكارآمدي تيم اجرايي استان و فاصله معنادار با منطق اعتدال و اصلاح، در موارد متعددي توسعه نيافتگي را در اين خطه تشديد كرده است. رواج گسترده خويشاوندسالاري و نوچه گماري به افزايش فساد اداري در استان انجاميده است. دوري از تخصص گرايي در مناصب اجرايي استان به تشديد معضلات اجتماعي و امنيتي و... در اين استان منجر شده است. به نظر ميرسد، سياست داخلي از جهات مختلف در دولت اعتدالي، تحت الشعاع بيتوجهي دولت به تحول و بهبود در اين زمينه شده است. ناكار آمدي تيم اجرايي در استان به حدي است كه هر چهار نماينده مردم استان در مجلس، از طرف مردم حوزههاي انتخابيه خواستار تغيير استاندار هستند. بي توجهي دولتمردان به خواست مردم و عدم همراهي دولت و نمايندگان، كه اتفاقا همگي از جبهه حاميان دولت هستند، در ايجاد انشقاق بين حاميان دولت و استمرار توسعه نيافتگي استان نقش آفريني خواهند كرد. اگر اين استان با اين شرايط در بحث توسعه روستايي، نمونه است، آنگاه بايد با عمق بيشتري زنگ خطر را در كل كشور به صدا در آورد. اميد است كه متوليان امر در حفظ اميد ملت حساسيت بيشتري داشته باشند.
* فعال سياسي اصلاحطلب