شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۰۹۹۷
تاریخ انتشار: ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۹:۴۲
شوشان - غلامرضا جعفری:

نجیب محفوظ را در ادبیات جهان عرب، آقای رمان و روایت و قصه می دانند. تنها کسی که تاکنون توانسته از میان جامعه مسلمانان جهان جایزه نوبل ادبیات را به خانه ببرد.

محفوظ در حدود ۱۰ نمایشنامه نوشته و جالب آنکه بیشتر این نمایشنامه‌ها در سال ۱۹۶۷ نوشته شده اند، سالی که در حافظه سیاسی مردم مسلمان و به طور ویژه مردم مصر سال تلخ شکست نامگذاری شده است.

نجیب محفوظ در اثر رویدادی چنین عظیم که فضای ذهن و زبان بسیاری از مردم منطقه را متاثر کرده بود؛  هنر تئاتر را برای بیان دردها و رنج های باقی مانده از این دوره، برازنده تر دید و در جستجوی معنایی تازه سفری را با تئاتر آغاز کرد؛ معنایی تازه تا انسان را در مواجهه با حس پوچی و بیچارگی همراه و یار باشد.

جهان نمایشنامه‌های تک پرده ای نجیب؛ روایت نبردی انسانی و ابدی میان خیر و شر است. روایتی از رویدادی مبهم که گره اصلی متن است و او در بیشتر نمایشنامه هایش، حل این گره را به عهده مخاطب می گذارد.

 نجیب محفوظ را نمی‌توان فقط راوی دنیای مردانه دانست اما در نمایشنامه هایش مرد، قهرمان قصه است و زن محرک همه اتفاقات و رویدادها.

درمیان کتابخوانان ایرانی نجیب محفوظ چهره‌ای شناخته شده است اگرچه همه کتاب‌های او ترجمه نشده، اما برخی از آثار برجسته این نویسنده ممتاز جامه پارسی پوشیده و با این همه متن های نمایشی این نویسنده تاکنون ترجمه نشده بود و این نخستین بار است که نمایشنامه های نجیب محفوظ در دسترس فارسی زبانان قرار می‌گیرد.

این کتاب که از سوی نشر حکمت کلمه و به ترجمه نگارنده منتشر شده؛ حاوی دو نمایشنامه است به نام‌های 《میراث》و 《مرگ و زندگی با اوست》در قالب کتابی به نام هم این نمایشنامه ها.

در نمایشنامه《مرگ و زندگی با اوست》قهرمان به خواسته محبوبه‌اش توجهی ندارد؛ زن قصه از مرد می‌خواهد که متجاوزان به زمین اجدادی‌اش را رها کند و زندگی را بچسبد؛ اما مرد نبرد را انتخاب می‌کند و به سوی دشمنش می‌رود. با آغاز نبرد اما قهرمان قصه می‌فهمد که تنهاست و از صداهای دور و بر خبری نیست.

نمایشنامه《میراث》اما به گونه‌ای دیگر است؛ هرچند که در نهایت ماجرا تغییری نیست. قهرمان میراث به خودش ایمان دارد و آنچه می خواهد. پسری است برای پدری صالح وصاحب کرامات، وارثی که میخانه دار است و عاشق زنی که به همراه آورده تا ماترک پدر صالح را تصاحب کنند.
 زن و مرد اما به محض رسیدن به ارث، با مهندسی دزد مواجه می‌شوند، دزدی که آنان را دست و پا بسته و مال باخته رها می‌کند؛ تصویری از چهره آن روز اجتماع و ساختار حاکم.

بی شک این نمایشنامه‌ها متاثر از فضای اجتماعی آن دوره مصر است، متن هایی پر از ابهام و کنایه و رمز، با معناهایی مختلف و قابل تفسیر و تأویل.

نجیب محفوظ را در آثار نمایشی متاثر از تئاتر ابزورد،پوچی و یا آوانگارد اروپایی می‌دانند. برخی از منتقدان به طور ویژه او را متاثر از اوژن یونسکو و ساموئل بکت خوانده اند؛ البته نشانه‌های چنین تاثیری در نمایشنامه‌های او دیده می‌شود.
شاید یکی از مهمترین نشانه‌ها؛ شخصیت های بدون نام در نمایشنامه‌های او باشد، همان اسلوب یونسکو در بیشتر نمایشنامه‌هایش که نشان می دهد سوژه خود قهرمان است و مکان و زمان و شخصیت‌های دیگر، هدفی به جز پرداخت رویداد ندارند.

نشانه مهم دیگر که نجیب محفوظ را به ساموئل بکت می‌رساند؛ روایت امر مجهول و ناشناخته است. درنمایشنامه‌های محفوظ گاه نفس رویداد، امری ناشناخته و مجهول است. کوتاهی عمومی متن‌های گفتگو [دیالوگ] در نمایشنامه‌های نجیب، نشانه دیگری است از فضای ذهن و زبان او و تاثیر یونسکو در نمایشنامه‌هایش.

 در نهایت آنکه طعم قصه‌ها و روایت‌های نجیب محفوظ؛ این نویسنده رمان ها و داستان های درخشان، شبیه طعم زندگی این روزهای ماست و خواننده ایرانی می‌تواند بخشی از خود را در این قصه ها و نمایشنامه ها بیابد. همچنانکه نجیب محفوظ می‌گوید: چیزی به نام رویداد هنری نداریم؛ آنچه هست اتفاقی است سیاسی و اجتماعی در قالبی هنری.

مجله فرهنگی ابزورد/
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار