شوشان - نوید قائدی:
اهواز شهری است با ویژگیهای فیزیکی خاص و کالبدی پراکنده و خسته و ناموزون و پراکندگی جمعیت زیاد که از اقوام مختلف شکلگرفته است.
زیرساختهای شهر مشکل اساسی دارند و شبکه معابر شهری و محلات خارج از الگوی متوازن توسعهای رشد یافتهاند.
جهت ساماندهی این شهر وسیع یا حاشیهنشینی فراوان که درگیر کلکسیونی از مشکلات است میطلبد فردی قوی و توانمند با دارا ویژگیهای اخلاقی و روحی و تخصصی سکاندار این مهم شود تا بتواند بعضی از انتظارت مردمی را که بهاختصار بیان میشوند برآورده نماید.
این فرد قطعاً باید درزمینهٔ دانش (آشنایی بادانش برنامهریزی راهبردی و برنامهریزی شهری، آشنایی بادانش مدیریت (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آشنایی بادانش مدیریت دانش، آشنایی با موضوعات شهری و فرآیندهای موجود در شهرداریها) باشد.
درزمینهٔ توانایی دارای (توانایی نگارش متون و اسناد، توانایی تشریح وضعیت و حالات، توانایی ارائه ایدههای نو (کمّی و کیفی)، دارا بودن تجربه مرتبط با موضوع) باشد.
درزمینهٔ مهارت باید دارای (مهارت تدوین برنامه، مهارت تفکّر نکتهسنج، مهارت تحلیل دستگاهها، مهارت تدوین برنامههای راهبردی، مهارت تجزیهوتحلیل موضوعات و فرآیندها، مهارت مکاتبه، مهارت مذاکره، مهارت گوش دادن فعالانه، مهارت ارتباط دوستانه و دقیق با محیط (در سطح شورا، شهرداری و شهر) را دارا باشد.
درزمینهٔ نگرش دارای (صداقت، قابلاعتماد، وجدان کاری، مسئولیتپذیری، رویکرد استراتژیک و دستگاهی، دینباوری در عمل و نه در شعار، مصونیت از نگاههای قومی و قبیلهای و حزبی، دارا بودن نگاه ملی مدیریت دانش کنار عملکرد شهری، معتقد به خرد جمعی و بهرهگیری از توانمندیهای جمع) را دارا باشد.
این فرد با دارا بودن توانمندیهای فوق باید با بتواند اهداف ذیل را پیگیری و اجرایی نماید تا شاید این شهر در قطار توسعه قرار گیرد: یکی از بزرگترین انتظارات مردم اصلاح ساختار شهرداری و سپردن مسئولیت به نیروهای متخصص و متعهد و پاک دست است.
خصوصاً در بعضی معاونتها و سازمان که کلیه کارکردهای آنان تخصصی است و شهر اهواز طی سنوات گذشته از بیتدبیری و عدم تخصص مدیران شهرداری کم آسیب و ضرر ندیده است.
پس جناب کتان باف باید در یک فرصت تعریفشده سیستم را اصلاح و به دنبال نیروهایی اجرایی و متخصص باشند و قطعاً در این میان مشورت با مشاورین ذیصلاح و مورد اعتماد ایشان ضروری است چون بهتنهایی از عهده چنین کار سنگینی بر نخواهد آمد (نیاز به رصد و شناخت همهجانبه دارد).
دومین موضوع مهم حذف ریختوپاشهای غیرضروری در شهرداری اهواز و سازمانهای تابعه و تعیین تکلیف بدنه حجیم و متورم شهرداری است که باید با کاهش کمی بر تحرک و پویایی این سیستم سنگین و فرسوده افزود.
سومین مورد قوی کردن ابعاد نظارتی در قالب فیزیکی و سامانهای است و باید بر نحوه ارائه خدمات شهری مانند حملونقل، پسماند و فضای سبز و.... بهدقت نظر داشت زیرا همین امکانات موجود شهرداری هم در مدار و چرخه صحیح فعالیت نیست و نیروها و پیمانکاران زیادی از نبود سامانههای دقیق نظارتی سوءاستفاده مینمایند.
چهارمین مورد اصلاح سازمان مالی شهرداری و شفافسازی و بررسی همهروزه هزینه ها و درآمدهای شهر است که قطعاً باید به دنبال راهکارهایی جهت افزایش درآمدهای پایدار شهرداری باشد.
این شهر باوجود انواع صنایع که دوره شهر قرارگرفتهاند وجود سازمانهای مختلف نفت و گاز و خطوط ترانزیت درونشهری و.... باید حقوحقوق شهرداری را بپردازند که تاکنون از آن تیره رفتهاند و همچنین موضوع ممیزی دقیق املاک شهری ضروری است و باید تکلیف شوند و عده زیادی هستند که تاکنون از زیر بار پرداخت عوارض شانه خالی کردهاند قابلذکر است تحقق درآمدهای شهرداری تا رقم دو هزار میلیارد تومان در سال آینده بهشرط داشتن برنامه و اهداف دقیق و پیگیری بهراحتی امکانپذیر است و شایسته نیست کلانشهری که در قعر صناع و نفت و گاز قعر است بودجه محقق شده آن هفتصد میلیارد تومان باشد.
پنجمین مورد تعریف و بهکارگیری انواع سامانههای الکترونیکی در تمامی ابعاد مدیریتی جهت ارائه خدمات به شهروندان است تا مراجعات به شهرداری کاهش و شفافیت نرخ ارائه خدمات مشخص گردد.
ششم داشتن برنامه صحیح و مدون در دو حوزه حملونقل عمومی و ترافیک و جمعآوری پسماندهای شهری است که متأسفانه اهواز در این حوزهها جز ضعیفترین شهرهای کشور است.
هفتم داشتن برنامه مدون چهارساله با تقویم زمانی مشخص که بر اساس الگوی محله محوری طراحیشده باشند.
تا کالبد شهری و شهروندان در آن دیدهشده باشند حرکت گردد، در الگوی محله محوری در ترمیم و ارائه خدمات باید توزیع و ارائه خدمات بهتساوی بین محلات تقسیم گردد و این شکاف بین حوزههای شهری کاهش یابد تا رضایت نسبی شهروندان حاصل گردد.
هشتم تعریف چندین پروژه شاخص عمرانی در حوزههای گوناگون است تا بهعنوان آبرو و اعتبار شهر اهواز گردند.
شایانذکر است اهواز از نبود یک مجموعه تفریحی که شایسته مردم شهر باشد رنج میبرد. نهم داشتن برنامه جهت جلب مشارکتهای مردمی و سرمایهگذاران کشوری و خارجی با ایجاد اطمینان و رضایتمندی آنان در پروژههای شاخص و تعریفشده که خیر آن به عموم مردم و شهر برسد و بتواند رتبه و توان خدمات شهری را ارتقا دهند نه اینکه در کارهایی بیارزش و خرد مانند سنوات گذشته خلاصه گردند که واقعاً ارزش نام بردن ندارند.
دهم و آخرین مورد ارتقای سطح فرهنگ و آموزشهای شهروندی است که اگر چنین نباشد شهرداری در اجرای تمامی برنامههای خود دچار مشکل خواهد بود، قابلذکر بعد از گذشت حدود شش سال از پروژه بلیت الکترونیک مردم محلات مختلف برخوردهای مختلفی با این خدمت دارند و تعداد زیادی از شهروندان حاضر به کارت زدن نیستند یا در بسیاری از محلات جمعآوری پسماند بهصورت ابتدایی مانده و رهاشده است.
مطالب زیاد و فرصت کم است مگر نه میشد مصادیق بیشتری را ذکر کرد و موضوعات را شکافت و پیشنهادهای کارشناسی جهت برونرفت از موضوعات مطرح کرد.