موضوع تحلیل سیاسی را میتوان یکی از مهمترین موضوعات در عرصه بررسیهای جامعه شناسی سیاسی جدید دانست، اهمیت داشتن تحلیل سیاسی آنچنان است که مقام معظم رهبری در بسیاری از سخنان خود با دانشجویان و جوانان بر آن تاکید کرده است.
شوشان ـ علی ارجمند عین الدین :
تحلیل سیاسی را میتوان توصیف و بررسی پدیدههای مربوط به قدرت و جامعه دانست که با هدف پاسخگویی به چیستی، چرایی و ابعاد وقوع آن پدیده مطرح میشود.
پس اولا؛ تحلیل سیاسی تحلیل پدیده ها و واقعیت های سیاسی و اجتماعی است حالا چه آن پدیده، پدیده روز باشد و چه این که زمان آن گذشته باشد( مثل تحلیل انقلاب اسلامی ایران) ثانیا؛ باید در آن حداقل سه رکن چیستی، چرایی و جوانب پدیده مورد بررسی قرار گیرد.
قواعد تحلیل یک پدیده سیاسی
روش ها یا قواعدی که در تحلیل سیاسی یک پدیده باید مورد توجه قرار گیرد عبارتند از:
قاعده اول؛ داشتن مدارک و اطلاعات صحیح و کامل، در تحلیل سیاسی باید به اطلاعات خام دست اول دسترسی پیدا کرد و الا تحلیلی که مبتنی بر تحلیل دیگری و بدون دسترسی به مدارک و اطلاعات باشد تحلیل سیاسی دست اولی نخواهد بود، گاهی هم تحلیل بر اساس مدارک و اخبار است، ولی آن اخبار گزینشی و ناقص است، در این صورت نیز تحلیل سیاسی ما تحلیل دقیقی نخواهد بود.
قاعده دوم؛ هر پدیده ای که اتفاق می افتد بخشی از یک واقعیت و پدیده بزرگتر است، باید سعی کنیم در تحلیل سیاسی خود به آن پدیده بزرگتر نیز اشراف اطلاعاتی داشته باشیم، برای تقریب به ذهن تصور کنید شما یکبار به تصویری نگاه می کنید و فقط آن تصویر مورد توجه شما می باشد، یکبار آن تصویر را با قاب دور آن از نظر می گذرانید و دفعه بعدی آن عکس و قاب را با فضای دیواری که روی آن قرار گرفته مورد توجه قرار می دهید، حالا فرض کنید می خواهید شیوه های تبلیغی آقای پزشکیان، گزینه اصلاح طلبان را مورد بررسی قرار دهید تا میزان رای آوری ایشان را پیش بینی کنید، در مرحله بعد رفتارهای تبلیغی ایشان را با کارنامه عملی ایشان بررسی می کنید و در گام سوم، جریان اصلاحات و شیوه های تبلیغی آنها در انتخابات های گذشته را بررسی می کنید، مخصوصا شگردهای آقایان سعید حجاریان و حسام الدین آشنا را.
قاعده سوم؛ داشتن جهان بینی و ایدئولوژی مشخص، از آنجا که تحلیل سیاسی توام با نقد و تایید است، تحلیل گر باید اول تکلیف خودش را با باورهای خودش مشخص کند، صرف داشتن اطلاعات سیاسی کافی نیست بلکه باید اندیشه سیاسی مشخصی داشت، فرض کنید شما یک ماشینی پژو پارس دارید، در این صورت اگر ۱۰۰ ماشین جدید به شما نشان دهند ممکن است حتی نام آنها را ندانید، ولی می دانید که آن ماشین، ماشین شما نیست، اگر شما به عنوان یک مسلمان ولایت مدار ولایت را بشناسید و به آن اعتقاد راسخ داشته باشید، به هر میزان، نظام پادشاهی کشورهای جهان را مطالعه کنید با توجه به قواعدی که گفته شد می توانید آنها را نقد کنید بدون این که مجذوب زرق و برق آن نظام ها قرار گیرید، بویژه این که نه تنها اندیشه سیاسی ولایی، بلکه اشراف نسبتا خوبی به اسلام جامع نگر داشته باشیم، در این صورت سطح و عمق تحلیل ها بیشتر و بهتر می شود.
قاعده چهارم؛ توجه به اولویت ها، ما در موضوعات سیاسی و اجتماعی همواره بین دو گزینه بد و خوب قرار نمی گیریم، بلکه خیلی وقتها مجبور به گزینش بین بد و بدتر هستیم، لذا باید توان اولویت بندی مسائل را داشته باشیم.
قاعده پنجم، جزءنگری در عین کلان بینی، فرض کنید خال سیاهی را در صورت کسی می بینید، ممکن است آن خال در صورت او یک زیبایی خاصی داشته باشد، ولی اگر با یک ذره بین قوی به آن نگاه کنیم مشمئز کننده باشد! بسیاری از پدیده های اجتماعی و سیاسی به همین صورت است، مثلا موضوع کودکان کار آزار دهنده است، ولی ایران در این معضل جزو کشورهای سفید است که حتی اخطاری هم از سوی مجامع بین المللی نگرفته است، یا ناوگان هوایی ایران فرسوده است ولی به مدد تکنسین های برتر و متعهد جزو کشورهایی است که کمترین سقوط هواپیمای مسافربری را دارد.
قاعده پنجم؛ توجه به مسائل اخلاقی، مثل داشتن شرح صدر، انصاف، توجه به آبروی افراد و نداشتن سوگیری در تحلیل ها...
تحلیل سیاسی یک مهارت است
در پایان ۱. اگر چه تحلیل سیاسی نیاز به دانش دارد ولی برای داشتن تحلیل سیاسی لازم نیست فرد، تحصیل کرده رشته علوم سیاسی و یا سیاست مدار باشد ۲. تحلیل سیاسی یک مهارت است و لذا هر چه تحلیل بیشتری صورت گیرد و بعد مورد بررسی و ارزشیابی قرار گیرد، به دقت و کیفیت تحلیل های بعدی افزوده خواهد شد.