شوشان ـ جعفر دیناروند :
جهان هر لحظه در حال تغییر و تحول است.اختراع های جدید،شکل زندگی انسان ها را متغیر می سازند.با کوشش های علمی آدمی است که تکنولوژی وارد زندگی می گردد.رفاه طلبی انسان از یک سو و نیازمندی های متعدد از سویی دیگر باعث می گردد تا انسان اطلاعات جدیدی در باره محیط اطراف خود داشته باشد.آگاهی انسان از آن چه دارد، ضرورتی است که امکان نادیده گرفتن ان وجود ندارد.
خانواده ها نیز به شکل جدیدی ایجاد می شوند.انتظارات فرزندان روز به روز بیشتر می شوند.در این میان، نقش والدین نیز در دادن آگاهی های مورد نیاز، پررنگ تر می گردد.بی خبری از تحول جهانی و منطقه ای قابل تصور نیست.
این یعنی،انسان نیازمند به دانستن است.فرزندانی که تازه وارد زندگی می شوند از تحول به دورند لذا ضرورت دارد تا همپایه با همنوعان خود، از تغییرها آگاه گردند.
از طرفی، آموزش رسمی، وظیفه خود را قبل از ورود افراد به مراکز، تعیین می نماید و لذا می داند تا چه اندازه تلاش نماید اما خانه و خانواده است که می بایست قبل از شروع تحصیل رسمی، برای آگاه ساختن فرزندان خود، اقدام نماید.نا آگاهی فرزندان، ضربه مهلکی به آن ها وارد می سازد.
شاید برای بسیاری از افراد ساکن در مناطق روستایی و دور دست، هضم این نیازمندی چندان ساده نباشد.ان ها خود را در حلقه بسته ای می بینند که در ان تغییر چندان نماد ندارد.
طبیعی است که ورود به دنیای جدید، بدون آگاهی، ورود بدون دید است.شکست های احتمالی برای افرادی که تحت آموزش والدین خود قرار نگرفته اند به مراتب، بیشتر از سایر انسان هاست.
اهمیت آموزش درون خانواده به حدی است که آن را زیر بنای موفقیت های آینده درسی فرزندان ذکر می کنند.شروعی درست برای ادامه ای صحیح تر در خانه و به وسیله اولین معلمان فرزند، انجام می گیرد.نبود آموزش خانه ای به وسیله والدین، نوعی خلا مصنوعی است که ایجاد می شود.
از طرفی دیگر،والدین در باره آموزش فرزندان در درون خانه باید به چند نکته مهم توجه داشته باشند.
الف:زندگی فرزندان مشابه والدین نیست و مانند آن ها رقم نمی خورد.نیازمندی های آن ها هم به همان شکل والدین نیست لذا باید این نیاز ها را قبل از هر اقدامی، شناخت.
ب:دنیای اطراف در حال تغییر است و هر لحظه متغیرتر می گردد.متابعت از پیشرفت ها و هماهنگی با آن ها برای دور نماندن از مسیر، باید مورد توجه قرار گیرد.
ج:خواسته های فرزندان و افزایش تدریجی آن ها امری طبیعی و قابل تحمل است.والدین بکوشند تا این خواسته ها را شناسایی و در جهت آگاه ساختن فرزندان در این باب، تلاش نمایند.
د:برآورد نیاز ها با زور و اجبار و تحمیل نظر، امکان پذیر نیست.باید با یادگیری در این باب فعالیت نمود.والدین بدانند که رفع نیازهای فرزندان برابر با سلامتی روانی آن هاست.
ذ: فرزندان، همه، به یک شکل خواسته ها و نیازهای خود را بروز نمی دهند.بنابراین دارای تفاوت های فردی هستند.آگاه نمودن آن ها باید با همین معیار صورت گیرد.تساوی دانستن آن ها در امر آموزش، نوعی نا آگاهی از تفاوت هاست.
ر:آموزش، تابع شرایط سنی و جنسی است.گرچه فرزندان دارای نیازهای مشترکی هستند اما این اشتراک ها، منبع فعالیت محسوب نمی گردند.فرزندان در دوره های رشد باید به همان شکل آموزش ببینند.آموزش نوزاد با کودک، متفاوت است.
پس، والدین، فرزندان را برای ورود به جامعه، آماده می نمایند.بدیهی است که ورود آن ها باید همراه با دانستن باشد.رها کردن در درون جامعه متلاطم و افت و خیز دار، کاری عبث و بیهوده است.
پس،زندگی نوعی شانس نیست که فرزندان با همان دید به آن وارد شوند.والدین مسئول آگاه نمودن فرزندان به خصوص دختران هستند.ناآگاهان در درون جامعه، زودتر از دیگران در دام های گسترده گرفتار می شوند.
وفق دادن شخص با تغییرها و سازگاری با آن ها نیز تنها با آگاه نمودن فرزندان امکان پذیر است.باید دنیای تکنولوژی و ارتباط و نماد های آن را به فرزندان، آموزش داد.آن ها باید کامل، آماده و سر حال، پا در دنیای متغیر امروزی بگذارند.دانستن بهترین سلاح برای توفیق بر ناملایمت هاست.
بتابراین، اهمیت و ضرورت آموزش در خانه به حدی است که نبود آن را بزرگ ترین نقص تربیت ذکر می کنند.نباید زندگی را نوعی آزمایش و خطا دانست.ابتدای تولد تا مرگ برای همه، نوعی آموزش را خواستار است تا به وسیله آن بتوان با دنیای مورد نیاز ارتباط برقرار کرد.بهانه هایی مانند مشکل اقتصادی و درگیری های زندگی، توجیهی برای عدم آموزش محسوب نمی گردد.
استفاده از وسایل و امکان ها و نیز چگونگی ارتباط با همنوع باید در دستور کار آموزشی والدین قرار گیرد.با ذکر یک نکته که منظور از آموزش، تحمیل نظر اخلاقی نیست بلکه نوعی یاد دادنی است که فرزند با استفاده از آن، در باره ادامه زندگی، تصمیم گیری می کند.دیدی روشن وآگاهانه که در طی زمان، از طریق والدین، برای فرزندان، مهیا شده است.
ما نیازمند آموزش هستیم.باید آگاهانه پا در جاده گذاریم.گرچه بدون مطالعه هم می توان ورود یافت اما نوعی ریسک خطرناکی که، ممکن است همراه با صدمه باشد.والدین باید فرزندان را یاد دهند تا بدانند، در مواردی خاص، چه عکس العملی انجام دهند.
دنیای بدون آموزش برای فرزندان خطرناک است.والدین بکوشند تا طی مراحل مختلف زندگی، آن را به انجام برسانند.آگاه نمودن فرزندان از انواع خطرها، انحراف، کجروی ها، موانع، راه درست، ارتباط انسانی، محافل رشد دهنده، مجالس ناصحیح، دوستان نا باب و همچنین رفیق های خوب و مورد اطمینان و در نهایت طریقی از زندگی که باعث گردد تا آن ها به همت آگاهی ها، راه درست را طی و به مقصود اصلی برسند.
والدین اموزش را نوعی همراهی در موفقیت بدانند.ان را فعالیتی مهم در توفیق آینده در نظر گیرند.روی آن حساب باز کنند.آن را منبع آگاهی دادن و آگاه ساختن تلقی نمایند.بکوشند تا از آن، به عنوان یک وظیفه در موفقیت، ارزیابی نمایند.ضرورت ان را مانند مرگ و زندگی بدانند.اهمیت آن را به شکلی ترسیم نمایند که بدون آن نوعی نقص در تربیت یابند.والدین، آموزش را بخشی از فعالیت های شبانه روزی خود تلقی نمایند.آموزش دارای هدف های بزرگی است