شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۳۷۸۱
تاریخ انتشار: ۰۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۷:۰۵
شوشان/ جمال درویش 

تجربه نشان داده که وقتی یک دولت مردمی در کشور ما زمام کار را بدست میگیرد چون بواسطه مردمی بودن و اعتقاد به آزادی بیان اجازه انتقاد داده می شود از همین ناحیه مورد حمله مخالفین خود قرار میگیرد و بهترین سلاح مخالفین دولت هم معیشت مردم است .

 نه بنده و نه هیچ فرد آگاه دیگری نمی تواند مدعی شود که شرایط اقتصادی کشورمان تغییر محسوسی کرده است . قاعدتا آنچه که مردم عادی کوچه و بازار احساس می کنند ملاک قضاوت است نه دو دو تا چهارتای اهل فن و اساتید علم اقتصاد و احساس مردم عادی هم در طول این 37 سال هیچ تغییری نکرده است.

مخلص کلام اینکه از فردای پس از 13 آبان ماه 1358 و آغاز تحریم ها و سپس آغاز جنگ تحمیلی این مردم هر روز صبح که به بازار رفته اند نرخ اجناس را رو به افزایش دیده اند نه کاهش. در دوران دفاع مقدس هم این فقط اجناس کوپنی بود که کمی ثبات قیمت داشتند الباقی اجناس همچنان به سیر صعودی خود ادامه می دادند و در این بین هیچ فرقی نمی کرد جناب میر حسین موسوی رئیس دولت باشد یا آقای هاشمی رفسنجانی یا آقای خاتمی یاآقای احمدی نژاد یا آقای روحانی در هرحال تورم و گرانی بوده اما  نکات پنهانی وجود دارد که بی توجهی به آنها ما را از مسیر انصاف دور میکند.

 1- در دوران دفاع مقدس چون کیان کشور تهدید میشد میان آحاد مردم فقیر و غنی ،ملی و مذهبی ،دولتی و غیر دولتی یک پیمان نانوشته ای شکل گرفت که همه کمک کنند تا اول شر دشمن متجاوز  دفع شود لذا به دولت اجازه داده شد که مایحتاج اولیه مردم را با پرداخت سوبسید به قیمت ارزان تامین نماید حتی فقهای محترم شورای نگهبان که مخالف دولتی بودن بازرگانی خارجی بودند.

 وقتی مقاومت مهندس موسوی و حمایت امام راحل از ایشان و نیز حمایت مجلس از دولت را دیدندبا قید موقتی بودن این برنامه موافقت کردند که دولت بازرگانی خارجی را به دست بگیرد اما فقط تا پایان دفاع مقدس . با آنکه در  دوره میر حسین موسوی کسی دولت او را از بابت گرانی اجناس زیر سوال نبرد معذالک او نیز منتقدین خود را از بین مجتهدین و بعضی از علمای اقتصاد داشت و دولت او را به گرایشات سوسیالیستی متهم می کردند .

 2- در دوره هاشمی رفسنجانی جنگ 8 ساله با خرابی های بسیار به پایان رسید و هاشمی با یک دولت بدهکار به بانک مرکزی و سازمان تامین اجتماعی و... و اقتصادی مشرف به موت و انتظارات بالای مردم متالم، زمام امور را به دست گرفت در حالی که قیمت نفت به طور متوسط 4 دلار بود . هاشمی  از حمایت امام (ره)به خاطر رحلت آن حضرت محروم بود  اما بواسطه شخصیت کاریزمایی که تا آن زمان داشت از حمایت ارکان نظام برخوردار بود او نام دولت خود را سازندگی گذاشت و تصمیمات خطرناکی گرفت تصمیماتی که هزینه سنگینی برای شخص او داشت .

دوستداران هاشمی یکباره با چهره یک شیخ تکنو کرات متمایل به غرب که اطراف او را مشتی تحصیلکرده های اروپا و آمریکا گرفته بودند  روبرو شدند او سیاست تنش زدایی با کشورهای غربی را که تا دیروز حامیان صدام بودند در پیش گرفت و مبادرت به اخذ وام از آنان (صندوق بین المللی پول) کرد  اقدامات خطرناک بعدی او سیاست تعدیل  ،  حذف یارانه بعضی از کالاها، فروش خدمات ادارات دولتی به ملت ! بود هاشمی همه این اقدامات خطرناک را انجام داد تا پول لازم برای سازندگی کشور را تامین کند و با هر اقدامی بخشی از کاریزمای خود را از دست میداد اینکه برنامه سازندگی او اساسی ، زیر بنایی و خالی از اشکال نبود و عجولانه و بی برنامه انجام می شد بماند ولی  مردم فقط شاهد یک چیز بودند گرانی اجناس و سختی روز افزون معیشت .

هاشمی بعد از 8 سال با کوهی از انتقادات چپ و راست نسبت به سیاستهای اقتصادیش  دولت خود را به آقای خاتمی سپرد 3- سید محمد خاتمی بسیار پر سرو صدا کار را بدست گرفت طوری که انگار قرار است کن فیکون شود آن هم نه در معیشت و آب و نان مردم بلکه در آزادیهای مدنی و حقوق شهروندی آنان گویی دیگر مردم دغدغه معیشت خود را نداشتند و همه بیکاران صاحب شغل  و بی خانه ها صاحب خانه شده بودند طرفدارانش در دل جناح رقیب وحشت انداختند.

 حال آنکه اگر خوب بنگریم درصد اطرافیان خاتمی از نظر گرایش به غرب از  اطرافیان هاشمی کمتر بودند . خاتمی از نظر اقتصادی در شرایط بهتری زمام دولت را به دست گرفت علی الظاهر خرابی های جنگ محو شده و چرخهای تولید به حرکت در آمده بودند خاتمی ایده گفتگوی تمدنها را مطرح کرد و روند تنش زدایی با غرب را شتاب بخشید هرچند علی الظاهر او سیاست اقتصادی مشخصی نداشت و همان برنامه های هاشمی را دنبال میکرد اما با همین مواضع سیاسی دنیا پسند توانست نرخ ارز را تقریبا ثابت نگهدارد علی رغم اینکه در داخل کشور جز مردمی که به او رای داده بودند حامی دیگری نداشت.

 خاتمی بخشی از بدهی های دولت به بانک مرکزی و سازمان تامین اجتماعی را پرداخت کرد گرچه او هم اکنون نیز از محبوبترین چهره های این کشور است ولی در دولت خاتمی نیز روند گرانی اجناس ادامه پیدا کرد و از این ناحیه انتقادات زیادی متوجه دولت او بود تا جایی که رهبری نظام راسا برای کمک به دولت وی در ساماندهی اقتصادی  وارد عمل شدند .

معمایی که در مورد دولت خاتمی باقیست این است که زمانی که وی کلید ساختمان پاستور را به آقای احمدی نژاد داد بالغ بر 160 میلیارد دلار در صندوق ذخیره ارزی موجود بود چرا خاتمی در دولت خودش این پول را برای حمایت از تولید و حل مشکلات واحدهای تولیدی مصرف نکرد و آن را دو دستی در اختیار دولت بعد از خود گذاشت ؟

 4- خوش اقبالترین دولت پس از انقلاب اسلامی دولت آقای احمدی نژاد بود دولتهای نهم و دهم نه مانند دولت آقای موسوی با جنگ روبرو بود ، نه چون دولت هاشمی با خرابیهای جنگ و قیمت بسیار پایین نفت روبرو بود نه مانند دولت خاتمی هر 9 روز یک بحران داشت و از حمایت ارکان نظام محروم بود و نه مانند دولت روحانی در دوران بی سابقه ترین تحریمهای بین المللی کار را بدست گرفت . ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست در دست هم دادند تا آقای احمدی نژاد دولت را مدیریت کند از حمایت صد در صد همه ارکان نظام بر خوردار بود.

 نفت در بالاترین قیمت در طول تاریخ اکتشافش قرار داشت او وارث یک دولت بدون بدهی  یا حداقل بدهی بود شرایط کشورمان در عرصه بین المللی به خاطر 16 سال سیاست تنش زدایی در شرایط مطلوبی قرار داشت خلاصه همه چیز مهیا بود تا ایران گلستان شود اما او نیز مثل اسلافش واز هر نظر خصوصا اقتصادی که موضوع این نوشتار است  صد چندان بدتر  عرصه را ترک کرد دیدگاه علمای اقتصاد بماند همین نرخ مایحتاج مردم کمافی السابق سیر صعودی داشت.

 5- تحریمهای بی سابقه میراث دولت احمدی نژاد برای دولت روحانی بود . ممکن است روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود 11 وعده به مردم ایران داده باشد اما هر شیر پاک خورده عاقلی میداند که خروج کشور از حلقه خفه کننده تحریمها هدف اصلی و اولیه شیخ حسن روحانی بود .

این تحریمهای بین المللی مکانیسم پیچیده ای دارند همان کاغذ پاره ها هر کدامشان هزار پیچ و خم دارند تا گشوده شوند و راه برای نفس کشیدن اقتصاد باز شود مردم عاقل ایران عمر دولت روحانی را 1100روز نمی دانند بلکه حد اکثر 300 روز میدانند زیرا همچنانکه از دولت زمان جنگ انتظار معجزه نداشتند از دولت در تحریم نیز نمیتوان انتظار معجزه داشت . مردم به برکت تکنولوژی ارتباطات و گسترش آگاهی های سیاسی و نیز به خاطر چندین بار گزیده شدن از یک سوراخ آنقدرهوشیار شده اند که دیگر فریب سناریوهای ضد دولتی را نخورند اگر دولت احمدی نژاد  حق دو دوره چهارساله برای برنامه های خود را دارد چرا دولت مظلوم روحانی از این شانس محروم باشد؟
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار