شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۴۹۹۵
تعداد نظرات: ۵ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۱
محمد كيانوش راد: آشفتگي در اردوگاه اصولگرايان، بسيار عميق و گسترده است/ صداوسيما گاهی موضع گیری های مشخصی علیه دولت دارد/ برخي از چهره‌هاي اصولگرا به صراحت نسبت به تبري جستن از احمدي‌نژاد مبادرت مي‌كنند
جناح اصولگرايان با نزديك‌تر شدن به فضاي انتخابات سال ۹۶ از تريبون‌هاي مختلف نشان مي‌دهند كه سرگرداني ناشي از مساله ...

 جناح اصولگرايان با نزديك‌تر شدن به فضاي انتخابات سال ۹۶ از تريبون‌هاي مختلف نشان مي‌دهند كه سرگرداني ناشي از مساله قحط الرجالي در اردوگاه اين جريان، هر لحظه درحال پررنگ‌تر شدن است. از طرفي ديگر، برخي اين عدم اجماع اصولگرايي را تحت عنوان رسوخ بي‌اعتمادي بين رهبران اين جريان معنا مي‌كنند و اين خود زنگ خطري براي آينده سياسي اين طيف سياسي محسوب مي‌شود. محمد كيانوش راد، فعال سياسي اصلاح‌طلب معتقد است: بيشترين هجمه‌ها به دولت از سوي دلواپسان مديريت مي‌شود و اين امر برگرفته از شكست سنگيني است كه مردم به آنها تحميل كردند. او درباره برخورد رئيس‌جمهوري با اين هجمه‌ها به «آرمان» گفت كه آقاي دكتر روحاني بايد از زبان قابل فهم‌تري براي ارتباط با مردم استفاده كند تا بتواند از حمايت بيشتري در بهار ۹۶ برخوردار شود. در ادامه گفت‌وگو با «محمد كيانوش راد» را مي‌خوانيد:

چرا اصولگرايان به دنبال برائت از احمدي‌نژاد هستند؟

آقاي احمدي‌نژاد به عنوان پديده‌اي در صحنه‌اي سياسي مطرح شده كه اصولگرايان احساس مي‌كنند در حال حاضر هرگونه نزديكي به رئيس دولت سابق، از نظر حيثيتي و هويتي براي آنها هزينه‌هاي بسيار منفي به دنبال خواهد داشت. در نتيجه به نحوي اعلام تبري از او را راهي براي بازسازي جناح اصولگرا مي‌دانند. حال اينكه برخي از چهره‌هاي اصولگرا به صراحت نسبت به تبري جستن از احمدي‌نژاد مبادرت مي‌كنند.

اين عمل في‌نفسه يك حركت رو به جلو است و نشان‌دهنده آن است كه اصولگرايان بر ارزش‌ها و چارچوب‌هاي فكري خود اصرار دارند تا به عنوان يك جريان واقعي و موثر در جامعه، به فعاليت‌هاي خود ادامه دهند. در حال حاضر، تنها اعلام برائت از احمدي‌نژاد از سوي اين جريان به معناي جدايي لفظي از او است. اما اصولگرايان باید با حركت‌هاي اثباتي، در جهت طرح ديدگاه‌ها و نيز مصاديق مورد حمايت خود اقدام كنند تا اين برائت لفظي، نمود عملي پيدا كند.

حتي اين مساله را مي‌توان با درز شدن مواضع دو جريان بزرگ در جامعه ايران يعني اصولگرايان و اصلاح‌طلبان به وضوح مشاهده كرد كه مي‌تواند در ارزيابي‌ها و ارائه طرح‌ها و برنامه‌ها توسط دو جناح، تاثيرگذار باشد. في الحال اين اقدام اصولگرايان بهترين اتفاق براي شفاف‌تر شدن فضاي سياسي كشور است. در اين مجال پيشنهاد مي‌كنم كه اصولگرايان با انتخاب استراتژي‌هاي درست و عاقلانه، برنامه‌هاي خود را براي اداره كشور به مردم معرفي كنند.

با اين جدايي اصولگرايان از رئيس دولت دهم، سبد راي احمدي‌نژاد شامل چه طبقاتي از اجتماع مي‌شود؟

آنچه مسلم است، در جامعه ايران شكاف‌هاي قابل توجهي وجود دارد كه هر كنشگر سياسي كه نسبت به اين شكاف‌ها آگاهي لازم داشته باشد مي‌تواند در جلب آراي مردم موفق‌تر عمل كند. از جمله اين شكاف‌هاي موجود، شكاف عميق طبقاتي است كه در گذشته به عنوان شكاف بالا و پايين از آن نام برده مي‌شد. درحال حاضر، فاصله‌هاي مختلفي را بين طبقات اجتماعي مشاهده مي‌كنيم كه معمولا حاميان رفتارهاي پوپوليستي، با ارائه برنامه‌هاي احساسي و مبتني بر حرف‌هاي كلي و عوام گرايانه، مي‌توانند با تجميع چنين آرايي از شرايط بهتري برخوردار شوند. اتفاق ناپسندي كه در چند دهه اخير در كشور ما رخ داده، متزلزل شدن بخش متوسط اجتماعي است. حال آنچه را كه يك دولت توسعه گرا باید دنبال كند، بحث كاهش فاصله بين طبقات پايين به بالاست كه بايد با تقويت بخش متوسط اجتماعي، به اين مهم دست يافت. اين طبقه توانايي آن را دارد كه نسبت به مطالبات گوناگون اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي حساس‌تر عمل كند. متاسفانه طبقه متوسط در چند دهه اخير، دچار آسيب‌هاي جدي شده و اين فاصله در واقع با پر رنگ‌تر شدن طبقه بالا و پايين خود را بيشتر نشان داد. اما در اين باره حركت‌هاي پوپوليستي در جامعه ايران مي‌تواند فعال‌تر شود. در اين ميان، وظيفه دولت آن است كه با ايجاد سيستم‌هاي حمايتي و رونق كسب و كار، اهرم‌هاي در دست سياستمداران پوپوليست و احساس گرا را تا حد زيادي كنترل كند.

فكر مي‌كنيد با شكاف ميان اصولگرايان و احمدي‌نژاد، راي اصولگرايان و احمدي‌نژاد شكسته‌تر خواهد شد؟

با توجه به نقش سنت از يك طرف و نقش روشنفكران و دانشگاهيان به عنوان مراجع قابل اعتناي اجتماعي از طرف ديگر و خصلتي كه جامعه توده‌اي ايران دارد؛ به دست گرفتن كنترل شكاف بالا و پايين در جامعه را تا حد زيادي با موانعي مواجه مي‌سازد. به عنوان مثال، صرف تكيه بر طبقات پايين، در حالي كه نهاد‌هاي سنتي جامعه با متوليان چنين شعارهايي همسو نباشند، شانس موفقيت را براي افرادي مانند احمدي‌نژاد كمتر مي‌كند. به بيان ديگر، افرادي همچون رئيس دولت سابق به ميزاني كه با نهاد‌هاي سنتي و مراجع ذي نفوذ اين طبقه همراه باشد، مي‌تواند به خوبي از اين ابزار استفاده كند اما هنگامي كه اين نهادها و از سوي ديگر، نهاد‌هاي روشنفكري، معلمان و دانشجويان او را همراهي نكنند، چنين شعارهايي در جامعه ايران بازتاب وسيعي پيدا نخواهد كرد. بدين‌ترتيب، اگر رئيس دولت سابق بدون اتكا به جريان اصولگرايي وارد صحنه رقابت‌هاي انتخاباتي شود، همان طبقه‌اي كه او تصور مي‌كند نمايندگي آنها را برعهده دارد، احمدي‌نژاد را به گوشه‌اي پرتاپ خواهند كرد. اين موضوع ارتباطي به شعارهاي به ظاهر حامي گرايانه او نيز نخواهد نداشت.

ارتباط دولت آقاي روحاني با اين طبقاتي كه معرفي كرديد را چگونه مي‌بينيد؟

البته بر اساس آن چيزي كه در گذشته مطرح شده، در سال ۹۲ آقاي دكتر روحاني در بخش‌هاي روستايي با اقبال خوبي روبه رو شد. اما به طور عام مي‌تواند در جامعه شهري با فراهم كردن شرايط منسجم اقتصادي و ارائه تسهيلات مناسب به اين طبقه و در كنار آن، پرداختن به برنامه حمايت‌هاي اجتماعي بيمه‌اي و حمايت از بيكاران، نگاه طبقه پايين اقتصادي جامعه را بيشتر از گذشته به خود جلب كند. دركنار تمامي اين موارد، نبايد از سياه‌نمايي‌ها و تخريب‌هاي بسيار جدي كه دلواپسان نسبت به دولت آقاي روحاني انجام مي‌دهند، چشمپوشي كرد. بلكه دولت بايد در اين خصوص هوشيارانه عمل كند. اما مساله بسيار حائز اهميتي كه آن را بارها از تريبون‌هاي مختلف شنيده‌ايم، اين است كه رئيس‌جمهور مي‌بايست با ادبيات قابل فهم‌تري با توده‌هاي اجتماعي سخن بگويد تا بتواند اطمينان اين بخش را به خود جلب كند.

با اين تفاسير، ظاهرا لحن و بيان آقاي روحاني نتوانسته ارتباط كافي را با تمام طبقات اجتماعي برقرار كند!

به هر حال، در اين بخش آقاي روحاني تنها در حال بيان ديدگاه‌هاي خود و دولت است اما او نيازمند آن است كه بخش رسانه‌اي دولت در اين جهت با توان بيشتري عمل كند تا بتواند با ايجاد ارتباط گسترده‌تري، نظرات مردم را بيش از گذشته به دولت تدبير و اميد معطوف نمايد. نكته قابل تامل آن است كه ابزار بسيار تاثير‌گذاري همچون صداوسيما در اختيار آقاي روحاني نيست و اين موضوع نشان مي‌دهد كه صداوسيما براساس سياست‌هاي خاص خود نسبت به دولت‌ها برخورد مي‌كند. گاهي حتي شاهد آن هستيم كه صداوسيما به يك نهاد حزبي تبديل شده و موضعگيري‌هاي مشخصي عليه دولت‌ها دارد. اما اين بدان معنا نيست كه دولت با توده‌هاي مردم ارتباطي ندارد! بلكه به اين معناست كه دولت باید توجه خاص‌تري را در اين مورد انجام دهد.

با وجود فقدان دسترسي دولت به صداوسيما، دولت مي‌تواند از چه ابزاري براي ارتباط با مردم استفاده كند؟

امروزه وجود ابزارهاي مدرن در دنياي مجازي، سبب شده كه مردم در برابر قدرت‌ها مقاوم‌تر شده و مانع تك‌صدايي شوند. به عبارت ديگر، مي‌توان گفت كه نمي‌توان همانند گذشته از ابزار صدا و سيما به صورت مطلق و يكپارچه استفاده كرد. به‌طوري كه با ورود فضاي مجازي به زندگي مردم، هر فردي يك رسانه را با خود همراه دارد. در اين باره، دولت مي‌تواند با فعال كردن تيم‌هاي رسانه‌اي خود و با ارائه آمارهاي بسيار مشخص از تغييراتي كه در طول دولت‌هاي گذشته به وجود آمده، قابليت‌هاي خود را به مردم عرضه كند. به‌طور مشخص، دولت مي‌تواند با نشان دادن وضعيتي كه در تغيير قيمت‌ها مخصوصا در نرخ ارز، خدمات بهداشتي درماني، ارزش پول ملي و طلا ايجاد شده، صداقت خود را به مردم نشان دهد. آقاي دكتر روحاني بايد با عدد با مردم سخن بگويد. عدد و رقم براي مردم ملموس‌ترين چيزي است كه آنها احساس مي‌كنند. تمامي طبقات اجتماعي، حتي پايين‌ترين آنها هم هنگامي كه با عدد و رقم و تغييرات انجام شده رو به رو مي‌شوند، وجدان آنها مي‌تواند قضاوت‌هاي روشني انجام دهد.

به عقيده شما، عدم معرفي كانديداي مطرح از سوي اردوگاه اصولگرايان، نشان از بي‌اعتمادي به وجود آمده بين سران اين جريان است؟

آشفتگي در اردوگاه اصولگرايان، بسيار عميق و گسترده است. در حال حاضر، اصولگرايان از چهره‌هاي تئوريك و اثر‌گذاري كه مورد اجماع اكثريت اين جناح باشد، برخوردار نيستند. آنها از شخصيت‌هايي همچون رئيس دولت اصلاحات، دكتر عارف و چهره‌هاي كه به صورت غير آشكار در ذهن مردم قرار گرفته‌اند، تهي بوده و به همين دليل در سطح رهبري جناحي، دچار خلأ اساسي شده‌اند. آنها فاقد يك رهبر مشروع و كاريزماتيك همچون جناح اصلاحات هستند كه اين فقدان سبب شده به لحاظ تئوريك داراي ابهامات و مشكلاتي بسيار زيادي شوند. وجود پديده‌اي به نام آقاي احمدي‌نژاد، بيشتر از گذشته به اين آشفتگي و بي‌اعتمادي دامن زده است.

در اين شرايط، اولويت اصلي براي اصولگرايان آن است كه براي اينكه از زير سايه برخي از نهاد‌هاي فراجناحي بيرون آمده و شخصيت مستقل سياسي خويش را به ظهور و بروز برسانند، از شخصيت‌هايي همچون آقايان ناطق نوري و علي لاريجاني كه اصولگراياني منصف و اعتدالي شناخته مي‌شوند، بهره گيرند تا بتوانند با پرچمداري اين جريان، از پراكندگي و آشفتگي موجود در اين طيف تا حد ممکن بكاهند.

با اين توضيحات، چقدر محتمل مي‌دانيد كه اصولگرايان مثل سال ۹۲ تركيبي عمل كرده و با چند كانديدا در صحنه انتخابات سال ۹۶ حاضر شوند؟

اصولگرايان هم از لحاظ ذهني و فلسفي و هم به لحاظ سازماني و تشكيلاتي دچار نوعي آشفتگي هستند. سر و سامان يافتن اصولگرايان در اين زمان كوتاه، كار بسيار مشكلي است. اما تنها شانسي كه مي‌تواند اصولگرايان را در شرايط فعلي نجات دهد، آن است كه در جبهه اصلاح‌طلبان چند دستگي اتفاق بيفتد و اين آغاز يك اشتباه تاكتيكي از سوي جبهه فراگير اصلاح‌طلبان در جامعه ايران خواهد بود. اصلاح‌طلبان بايد بدانند مساله اصلي كه باعث تداوم جريان اعتدال و اصلاح‌طلبان مي‌شود، تكيه بر وحدت و حركت جبهه‌اي حول محور قانون اساسي و تكيه بر اصل حاكميت مردم در جمهوري اسلامي ايران است.

چرا بيشترين حمله‌ها نسبت به دولت از سوي بدنه‌ تندرو اصولگرايان صورت مي‌گيرد؟

رفتار اصولگرايان افراطي را صرفا در اين چارچوب مي‌توان در دو مرحله ارزيابي كرد. در مرحله اول كاملا روشن است فردي كه شكست خورده يا اينكه احساس مي‌كند در آينده نزديك به موفقيتي دست پيدا نخواهد كرد، سعي مي‌كند با برهم زدن بازي، اصل موفقيت رقيب را دچار مشكل كند. در مرحله ديگر، او مي‌كوشد براي حفظ هويت خود و ممانعت از ريزش بيشتر نيروهاي هوادارش، با ايجاد تضاد با جريان رقيب، حتي در جايي كه جريان رقيب دست به اقدامات درستي مي‌زند، به حفظ نيروهاي خود در فضاي رقابتي مبادرت كند. در وضعيت ايده آل بهتر آن است كه اصولگراياني كه برنامه‌هاي دولت را مغاير با ديدگاه‌هاي فكري خود مي‌دانند، به انتقاد و حتي مخالفت با دولت بپردازند، اما شايد بهتر باشد در جايي كه پاي منافع ملي به ميان مي‌آيد، براي حفظ تشكيلات و نيروهاي خود، به سياه نمايي و تخريب دست نزنند. اين نوع رفتار، نه مبتني بر قبول قواعد بازي بلكه مبتني بر منافع ملي جمهوري اسلامي خواهد بود.

به نظر شما، عملكرد دو فراكسيون نزديك به دولت در مجلس، مي‌تواند در انتخابات بهار ۹۶ كمكي به آقاي روحاني كند؟

فراكسيون‌ها بر اساس شعارها و مواضعشان، شكل مي‌گيرند. صرف نظر از اختلافات تشكيلاتي، اگر اين فراكسيون‌ها بخواهند بر مبناي روش اعتدالي اقدام كنند، حتي در قالب دو فراكسيون، مشكل چنداني را در آينده براي حمايت از دولت ايجاد نخواهند كرد. اگر چه وحدت اين دو فراكسيون، مي‌تواند از قوت بيشتري برخوردار باشد. با اين حال، اگر هدف اين دو فراكسيون اصلاح و اعتدال باشد، رويارويي آنها تا حد زيادي غير قابل انتظار است. اما اينكه در برخي از تصميمات داخلي مجلس اختلاف نظر داشته باشند، مشكلي ايجاد نمي‌كند و برآيند نهايي آن، حمايت از دولت خواهد بود.

مطالب مرتبط
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۵
comment
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۶
comment
0
0
comment روحانی در خوزستان محبوبیتی نداره شاید قبلا داشت اما با تغییر استاندار و دو رویی هایی که با مردم خوزستان کردن در رابطه با انتقال آب کارون کار را برای رای نیاوردن در خوزستان تمام کرد..
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۷:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۷
comment
0
0
comment آقای کربلایی این دو بهم زنی جنابعالی را در استان خوزستان به جایی نخواهد رساند .در انتخابات مجلس در خوزستان گند زدی .
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۸
comment
0
2
comment بابا یکی به ایشون ی پست بده
ول کنه
هر روز ما سایت شوشان رو باز میکینم عکس ایشون هست
باشه همه میدونن میشناسن
بسه دیگه
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۹
comment
0
0
comment شوشان جان
تو رو خدا بسه
تا کی ایشون حضور دارن
با شوق روئیت مطالب شما وارد سایت میشیم
ایشون خسته کرده ما رو
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۲۲
comment
0
0
comment برای آب چه برنامه ای دارید؟
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار