روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، کشورعراق با اتکا به تجهیزات لجستیکی و پیشرفته جنگی خود به مرزهای جنوبی ایران یورش برد و در فاصله ای کم بسیاری از تاسیسات شهرهای آبادان و خرمشهر و سایر شهرهای مرزی را ویران و مردم بسیاری را به خاک و خون کشید. مقاومت خودجوش و مردمی در خرمشهر و آبادان، پیشروی دشمن را مهار کرد تا اینکه امام خمینی (ره) به جوانان متعهد ایران فرمان جهاد داد و آنان با ساده ترین سلاح های جنگی به مقابله با دشمن تا بن دندان مسلح رفتند.
آن روزها ایران تازه انقلاب کرده به فکر استحکام پایه های حکومت تازه شکل گرفته اش بود و متاسفانه شرایط دولت وقت به ریاست بنی صدر به گونه ای نبود که آمادگی کاملی برای مقابله با تجاوز به خاک کشور داشته باشد. بنی صدر با اتکا به این جمله که «جنگ قواعد خود را دارد و عراق به کشور حمله نخواهد کرد» تمام هشدارهای عراق برای حمله به کشور را نادیده گرفت تا اینکه در روزی که هیچ آمادگی در ایران برای مقابله با دشمن وجود نداشت عراقی ها بدون هیچ مانعی در عرض مدت کوتاهی به شهرهای ایران رسیدند و اگر مقاومت جوانان و نوجوانان انقلابی آن روزهای شهرهای مرزی نبود، عراق در عرض چند روز حتی به اهواز به عنوان مرکز استان مهم استراتژیک خوزستان هم می رسید.
آن سال کسی به مدرسه نرفت
در حالیکه مردم آبادان و خرمشهر و سایر شهرهای مرزی با کشور عراق در تب و تاب حضور فرزندانشان در کلاسهای درس به مناسبت اول مهر ماه بودند و بچه ها در رویای استفاده از کیف و کفش و لباسهای نو برای آغاز سال تحصیلی جدید لحظه شماری می کردند، جوخه های مرگ عراق یک روز قبل از آغاز فصل بازگشایی مدارس با فرمان صدام، هجومی سراسری به شهرهای مرزی را آغاز کردند.
آن روز بچه هایی که امروز مردانی ۴۰، ۵۰ ساله هستند به جای استفاده از کیف و کفش و لباس نوی خود برای رفتن به مدرسه با پای پیاده به سمت جاده آبادان به اهواز رفتند تا با مشقت فراوان خود را از دست بمباران بی امان شهرها از سوی دشمن تا بن دندان مسلح بعثی نجات دهند و در این مدت بدترین روزهای خود را تجربه کردند، روزهایی که به آنها جنگ زده و مهاجر و این قبیل نامها لقب دادند.
آن سال اغلب دانش آموزان شهرهای مرزی ایران به علت سرگردانی در شهرهای مختلف ایران، موفق به حضور در مدرسه نشدند و یک سال از بهترین سالهای عمر خود را به دور از مدرسه و کلاس درس گذراندند و خیلی از آنها دیگر حتی رغبتی برای ورود به مدرسه و تحصیل پیدا نکردند و این امر بی شک یکی از عواملی است که ضربه ای جبران ناپذیر به توسعه و پیشرفت شهرهای جنگی زد.
ساعات ابتدایی هجوم
عمده ترین یگان های زمینی ارتش که از همان نخستین روز نبرد (۳۱ شهریور ۵۹) با ارتش عراق درگیر شدند، لشکر ۹۲ زرهی خوزستان در منطقه جنوب و لشگر ۸۱ زرهی کرمانشاه در منطقه غرب بودند. در این روز در تبادل آتش میان طرفین، توپخانه نیروی زمینی مستقر در آبادان، کارخانه تولید گاز فاو در عراق را به آتش کشید. همچنین مواضع دشمن در امتداد ساحل جنوبی اروندرود زیر آتش سنگین نیروهای خودی قرارگرفت.
برخلاف انتظار ستاد کل فرماندهی ارتش عراق، یگان های لشکر ۹۲ زرهی با استعداد رزمی خود در مقابل نیروهای عراقی شجاعانه ایستادگی کردند و ارتش عراق مجبور شد نیروهای بیشتری وارد خوزستان کند. دشمن پس از تصرف خونین پاسگاه فکه در مقابل دفاع دلاورانه یک گروه رزمی از تیپ ۳۷ زرهی شیراز، به مواضع گروه رزمی ۳۷ مستقر در تپه ماهورهای فکه حمله می کند. اما با آتش دقیق و مقاومت شدید دلاورمردان ارتش مواجه و مجبور به عقب نشینی می شود.
در همین روز گروه های رزمی ارتش جمهوری اسلامی ایران از جمله گروه ۱۳۸ پیاده از لشکر ۲۱ و یک گروه رزمی از تیپ ۸۴ خرم آباد نیز به صفوف مدافعان ارتش اسلام می پیوندند.
پالایشگاه آبادان اولین هدف بمباران
یکی از کارکنان پالایشگاه آبادان در مورد هجوم دشمن به این پالایشگاه گفت: آن زمان پالایشگاه آبادان که ظرفیت روزانه ۶۳۰ هزار بشکه نفت در روز را داشت یکی از بزرگترین پالایشگاه های کشور بود و طبیعی بود که دشمن از آن به عنوان اولین هدف تهاجمی استفاده می کند و این چنین شد و در شامگاه روز سی و یکم این پالایشگاه مورد حمله قرار گرفت و تعداد فراوانی از همکاران ما به خیل عظیم شهیدان پیوستند اما برای من جالب و حیرت انگیز این بود که با وجود بمباران شدید این پالایشگاه هیچ یک از کارکنان آن ترسی از جنگ و بمباران نداشتند و تا روز آخر جنگ عملیات این پالایشگاه در جریان بود ضمن اینکه برخی از تجهیزات را که نمی توانستیم با پدافند غیرعامل حفظ کنیم به سایر نقاط کشور منتقل کردیم.
غلامرضا بغلانی نیز در مورد حال و هوای آغاز جنگ در خرمشهر می گوید: هنوز ۱۹ ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که صدام ناقوس جنگ را به صدا در آورد، ما هم که هنوز از پیروزی انقلاب خوشحال بودیم و توانسته بودیم با چوب و سنگ در خرمشهر علیه رژیم شاه قیام کنیم تحمل هجوم دشمن بیگانه به خاک خود را نداشتیم و یادم می آید در همان روز اول با برخی از همفکرانم به دنبال اسلحه بودیم تا در مقابل هجوم دشمن به شهر مقاومت کنیم ولی اسلحه ای یافت نمی شد، تا اینکه گفتند در یکی از مناطق خرمشهر با تحویل شناسنامه تفنگ برنو می دهند، ما هم این کار را کردیم ولی این تفنگ آنقدر قدیمی و پوسیده بود که حتی ۱۰ تیر هم با آن شلیک نکردم و مجبور شدیم در پشت جبهه به دفاع بپردازیم.
۴۸۰ شهید غیر نظامی تا روز سوم جنگ
طبق آمار موجود در روز سوم هجوم دشمن به کشور تعداد شهدای غیرنظامی به ۴۸۰ نفر اعم از زن و مرد و کودک رسید در حالیکه بسیاری دیگر دچار جراحت شدند و ساختمانهای شهرهای جنوبی خوزستان به کلی تخریب شد. بسیاری از انبارها و تاسیسات طعمه حریق شده بودند و اغلب ادارات بدون تخلیه امکانات و اسناد تعطیل شده بود و هر از چند گاهی یکی از آنها دستخوش حمله دشمن می شد.
هدف اصلی تصرف خوزستان بود
معاون هماهنگ کننده سپاه ولی عصر(عج) خوزستان در همین زمینه در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: حمله یا تجاوز رژیم بعث عراق به جمهوری اسلامی ایران برابر طرحی بود که در وزارت امور خارجه انگلیس تهیه شده و مقرر شد که با این طرح دولت و رژیم بعث عراق به جمهوری اسلامی ایران حمله و بخش های عظیمی از خاک کشور را اشغال کند.
سرهنگ عبدالناصر ندایعلی افزود: گر چه عراق عملیات خود را در طول یک هزار و ۶۰۰ کیلومتر مرز مشترک با ایران و سه سپاه آغاز کرد ولی تلاش عمده قوای بعثی، استان خوزستان بود. برابر طرحی که در وزارت خارجه انگلیس تصویب شده بود می خواستند استان خوزستان را ظرف یک هفته به اشغال درآورده و به عنوان جمهوری آزاد ایران نامگذاری کنند و بعد از یک سال آن را به طور رسمی به کشور عراق ضمیمه کنند.
وی افزود: عراق حمله خود را در ۳۱ شهریور رسما و به طور علنی آغاز کرد و صدام با حضور در تلویزیون معاهده ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد و گفت هیچ تعهدی نسبت به اجرای آن نداریم. با وجود اینکه در سال ۱۳۵۳ که سران کشورهای اوپک در الجزایر جلسه داشتند خود صدام هم به عنوان معاون رئیس جمهور عراق حضور داشت و آن را امضا کرده بود.
سرهنگ ندایعلی تصریح کرد: بعد از پاره کردن آن معاهده صدام با شلیک اولین گلوله توپ به خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران جنگ و تجاوز را آغاز می کند. خوزستان که به عنوان تلاش اصلی نیروهای بعثی بود از پنج محور، شلمچه برای تصرف خرمشهر و آبادان، محور کوشک برای تصرف اهواز، طلائیه برای تصرف هویزه، چذابه برای تصرف بستان، حمیدیه و سوسنگرد و محور فکه برای تصرف شوش، محور پل نادری برای تصرف اندیمشک و دزفول مورد تهاجم قرار گرفت.
معاون هماهنگ کننده سپاه ولی عصر(عج) خوزستان عنوان کرد: تمام محاسبات و برآورد وضعیت ها توسط عراق خیلی خوب انجام شد ولی سه عامل باعث شد تا رژیم بعث عراق از این تهاجم گسترده خود ناامید شده و نتیجه ای نگیرد. یکی اینکه در برآوردهای خودش روحیه انقلابی مردم ایران را پیش بینی نکرده بود، رهبری امام راحل و میزان بالای تبعیت مردم از این بزرگوار و سوم حضور به موقع و کارساز نیروهای مردمی در این دفاع بود.
دشمن نتوانست به خرمشهر ورود کند
وی افزود: صدام فکر می کرد مردم ایران از وی دفاع می کنند ولی این سه عامل باعث شد تا نیروهای مردمی در شلمچه و دروازه های خرمشهر ۳۴ روز مقاومت کنند و دشمن نتواند به خرمشهر ورود پیدا کند.
سرهنگ ندایعلی اضافه کرد: در منطقه هویزه شهیدان علم الهدی و حامد جرفی با جمع آوری مردم بومی آنچنان دفاعی از شهر و منطقه کردند که اصلا دشمن تصورش را هم نمی کردند. دشمن دو بار سوسنگرد را تصرف کرد ولی هر بار با مقاومت مردمی روبرو و سوسنگرد آزاد می شد.
معاون هماهنگ کننده سپاه ولی عصر(عج) خوزستان بیان کرد: وقتی رژیم بعث عراقی از چذابه که وارد شد وقتی به حمیدیه رسید مردم در محور تپه های الله و اکبر و مسیر ورودی طلائیه مقاومت کردند و پشت دروازه های حمیدیه مقاومت سختی را مشاهده کرد.
وی گفت: دشمن راهی به غیر از پذیرفتن شکست عملیات نداشت و با این مقاومت دشمن باید می پذیرفت که در برآوردها و حمله موفق نبوده ولی در آن اهداف اولیه ماند. دشمن در برآوردهای اولیه یک جنگ چند روزه را پیش بینی کرده و هرگز نمی دانست جنگ فرسایشی می شود.
معاون هماهنگ کننده سپاه ولی عصر(عج) خوزستان خاطرنشان کرد: دشمن جنگ سریع را پیش بینی کرده و انتظار داشت ظرف یک هفته تا ۱۰ روز تمام شود ولی وقتی مقاومت های مردمی را دید به ناچار جنگ فرسایشی را پذیرفت. همچنین وزیر امور خارجه اسبق آمریکا هم در برآوردها و پیش بینی های خود اعلام کرده بود که عراق ظرف ۱۰ روز پیروز می شود.
ایران حمله کننده و یا آغازگر جنگ نبود
سرهنگ ندایعلی تصریح کرد: فلسفه دفاع مقدس این است که ایران حمله کننده و یا آغازگر جنگ نبود بلکه فقط در جنگی که به کشور تحمیل شد بر حسب وظیفه اقدام به دفاع کرد. آن عملیات هایی که طی اجرا به دشمن حمله کردیم همه در راستای دفاع از کشور بود و باید از خاک کشور حفاظت می کردیم.
وی ادامه داد: دشمن وارد خاک ایران شده بود تا از کشور امتیاز بگیرد ولی ایران به هیچ کسی امتیاز نمی دهد. در هر جنگی پادشاهان یک امتیازاتی را به طرف مقابل دادند ولی تنها جنگی که هیچ امتیازی به دشمن ندادیم، دفاع مقدس بود.
معاون هماهنگ کننده سپاه ولی عصر(عج) خوزستان افزود: دشمن کسی بود که آمریکایی ها پشت آن بودند ولی آیا آمریکایی ها اکنون قابل اعتماد هستند؟ امروزه در سوریه ۲ بار آتش بس را می پذیرند ولی آمریکایی ها به ارتش سوریه حمله می کنند. همه این مسائل را امام راحل پیش بینی فرمودند و نظرشان بر این بود که دشمن قابل پیش بینی نیست و باید در خط خودش هم دنبالش بود.
سرهنگ ندایعلی با اشاره به اینکه جنگ عراق خسارت سنگینی را به جمهوری اسلامی وارد کرد، گفت: در این جنگ نیروهای بسیار ارزشمندی را از دست داده و زیرساخت های ما به شدت آسیب دید. حتی بسیاری مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیز برای کشور ما به وجود آوردند ولی ثمره آن باعث شد هیچ وقت هیچ دشمنی حتی فکر حمله به جمهوری اسلامی را در مخیله اش نپروراند.
دوست و دشمن را شناختیم
وی با اشاره به اینکه ایران در جنگ با عراق دوست و دشمن خود را شناخت، بیان کرد: در دفاع مقدس به این رسیدیم که باید روی پای خود بایستیم و به هیچ کشوری نباید وابسته باشیم به همین دلیل با این نگاه امام راحل فرمودند که جنگ برای ما نعمت بود. جدای از اینکه استقلال و خودباوری را به دست آوردیم، به جایگاهی نیز رسیدیم که هیچ کسی جرات تجاوز و یا حمله به خاک جمهوری اسلامی را ندارد. همچنین صنعت دفاعی خود را به خیلی از کشورهای دوست صادر کنیم. اگر در زمینه فناوری هسته ای دشمن و بسیاری از ابرقدرت های دنیا می پذیرند که پای میز مذاکره بیایند از همان دستاوردها و افتخاراتی است که رزمندگان در دفاع مقدس به دست آوردند.
معاون هماهنگ کننده سپاه ولی عصر(عج) خوزستان گفت: دشمن می دانست با کشور و ملتی طرف است که دست و پا بسته نیست و یا اینکه نتواند از خودش دفاع کند. ایران امروز کشوری است که اگر یک تیر به سمت آن شلیک شد او ده ها موشک به سمت دشمن شلیک می کند. بعد از جریان گروگان گیری ۱۰ اسیر آمریکایی به بوشهر سفر کردیم و بنا به اعلام یکی از نیروها، در این جریان خدا می خواست که اقتدار جمهوری اسلامی ایران را به آمریکایی ها نشان دهد. این مسئله هم از برکات مقاومت رزمندگان و همه اقشار نظام جمهوری اسلامی ایران است. دفاع مقدس الحق یک دفاع مردمی شد و همه اقشار از جمله اصناف، دانش آموزان، اساتید دانشگاه، پزشکان، مهندسان و کارگران به تناسب ظرفیت و امکانی که داشت در جنگ حضور پیدا کرد.
سرهنگ ندایعلی با تاکید بر زنده نگه داشتن ایام دفاع مقدی و انتقال آن به همه نسل ها انتقاد کرد: متاسفم که فرزندان خوزستان شهید بقایی، علم الهدی، سوداگر، هاشمی و سایر شهدا را نمی شناسند. تکلیف و وظیفه همه این است که نگذارند شهدا، بزرگان و دستاوردهای دفاع مقدس به فراموشی سپرده شود. فرزندان ایرانی در داخل و یا خارج از کشور باید به گذشته و رزمندگان خود افتخار کنند. فلسفه وجودی اینکه هفته دفاع مقدس را در ابتدای جنگ تعیین کردیم، مقاومت مردمی در دفاع مقدس، نقش برآب کردن موفقیت دشمن در یک هفته و ممانعت از رسیدن به اهدافش است.
منبع : مهر