حسام کریمی: یکی از معضلات عدیده هرم تصمیمگیری جبهه اصلاحات که از ناحیه آن در این سالها، ضربات مهلک و فلجکنندهای خورده و خسارات جبرانناپذیری را متحمل شده، نداشتن یک «پلنB» یا طرح جایگزین استخواندار و هموزن با برنامه اولیه و اصلی در گرانیگاههای انتخاباتی است.بزرگان تصمیمگیرنده در جبهه اصلاحات، همواره بهخصوص طی 15سال اخیر تمامی برنامههای عملیاتیشان در میدانگاه نبردهای انتخاباتی را در قالبی واکنشی، نسبت به شرایطی که محیط سیاسی و بازیگران قدرتمند جناح مقابل بر ایشان تحمیل میکنند، شکل دادهاند. البته که به این جنس کنشگری سیاسی اصلاحطلبان، نقدهای فراوانی وارد بوده و هست، اما گویا گوش شنوایی در آن دیار برای شنیدن این انتقادهای دلسوزانه وجود نداشته و ندارد.
با وجود آنکه اصلاحطلبان نشان دادهاند به شکل خارقالعادهای مستعد وفق گرفتن با تمامی شرایطی هستند که از طرف مقابل بر آنها تحمیل میشود و در همان شرایط اسفبار هم دست به برنامهریزی با حداقل ظرفیتهای موجود خود میزنند، اما طرف مقابل هم به مراتب نشان داده که استاد برهمزدن تمام چارچوبهای بازی، حتی در دقیقه 90 است!
این موقعیت دراماتیک را هم در انتخابات 84 پس از بررسی مجدد صلاحیت دو کاندیدای اصلاحطلب با درخواست حدادعادل از رهبری، شاهد بودیم و هم در گذر ثانیههای تلخ و راکد پس از رد صلاحیت آیتالله هاشمی رفسنجانی، نظارهگر بودهایم.در هر دو مورد فوق، اصلاحطلبان به عینه ثابت کردهاند که در عمل و در مقام اجرا فاقد برنامه ثانویه مدون و فکرشده هستند.تنها تفاوت این دو مصداق تاریخی، در نتیجه نهایی بهدست آمده از کوشش انتخاباتی اصلاحطلبان بود.
در یکی، آنان گرفتار باتلاق طمع خود شده و هدایت بازی را برای 8سال تحویل رقیب دادند و در دیگری به واسطه وحدت سلبی که با یکدیگر و با اعتدالیون اصولگرا پیدا کردند، توانستند به نتیجه حداقلی دست پیدا کنند.با توجه به این سابقه تاریخی، باید شرایطی که احتمالا اصلاحطلبان در اردیبهشت 96 و ماههای قبل از انتخابات، با آن روبهرو خواهند شد، را با دقت بیشتری مورد ارزیابی قرار داد.حذف زودهنگام احمدینژاد از عرصه رقابتهای انتخاباتی96 و کمرنگ شدن شانس پیروزی سردار قالیباف، حامیان شیخ حسن روحانی را دچار غرور و سرمستی نابههنگام و زودرسی کرده است. شعفی که معلوم نیست از برای فتح کدام نبرد و پیروزی در کدام رقابت نکرده، ظهور پیدا کرده است!
حال با توجه به زمان باقی مانده تا اردیبهشت96 و با درنظر گرفتن زمزمههای خطرناکی که پیرامون موضوع هولناک رد صلاحیت رئیس جمهور کنونی در بطن طیف رادیکال راستگرایان در حال تقویت است، اعتدالیون و اصلاحطلبان باید خود را آماده رویارویی با هر اتفاق ناگوار و غیرقابل پیشبینی احتمالی از جمله گزاره فوق، کنند تا در روز موعود درمانده از همه جا، رو به گزینههای پرهزینه و کم بازده نیاورند.تکیه بیش از حد بر استفاده بیرویه از کاریزمای رئیس دولت اصلاحات هم از دیگر خطراتی است که بزرگان و زعمای قوم در جبهه اصلاحات باید به آن نگاه آسیبشناسانهای داشته باشند تا اگر در روزهای منتهی به اردیبهشت96، محدودیتهای رئیس دولت اصلاحات، بالاخص محدودیتهای رسانهای وی تشدید شد، در آچمز خودساختهای قرار نگیرند.از طرفی باید توجه داشت که این حریف خسته و درمانده و مستاصل برای زنده نگهداشتن کورسوهای امید خود و باقی ماندن در عرصه رقابت، به هر ریسمانی که بتواند چنگ خواهد زد.
از آخرین تاکتیکهای نظریهپردازان اصولگرا برای جلوگیری از برد قاطع و بیدردسر پرچمدار دولت اعتدال، تلاش برای کاهش میزان مشارکت عمومی در انتخابات است تا به واسطه عدم حضور بخشی از بدنه اجتماعی شبکه رای روحانی(با توجه به عملکرد ضعیف او در بعضی از قسمتهای مورد نظر این طیف) انتخابات را دو مرحلهای کرده و در مرحله دوم به نوعی با بالارفتن شانس کاندیدای واحد احتمالیشان، پیروزی را از آن خود کنند.تا دیر نشده باید دستاندرکاران شورای هماهنگی و شورای مشورتی اصلاحطلبان به اتفاق رهبران اعتدالیون، در پیریزی طرح جایگزین مدونی برای انتخابات ریاستجمهوری 96 اهتمام ورزند و برای به میان کشیدن جامعه هدف گفتمان اصلاحات در عرصه رقابت آتی، برنامه ویژهای تدارک ببینند.