شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۵۷۰۹۴
تاریخ انتشار: ۰۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۴
 موسم انتخابات نزديك است و رسانه‌هاي جريان موسوم به «دلواپسان» دلواپس‌تر از هميشه. رنگ و بوي دلواپسي آنها اين‌بار جنس انتخاباتي دارد و از جنس تكاپو براي رسيدن به قدرت. بر اساس اين نگاه است كه بايد سناريو اين طيف سياسي را در چند مرحله بررسي كرد. پلان اول: رسانه‌اي كردن نام يك چهره اصولگرا به عنوان گزينه مطرح در انتخابات ۹۶.

مطرح شدن نام كساني مانند سردار قاسم سليماني يا علي لاريجاني را بايد در اين راستا ارزيابي كرد. اين طرح با اعلان رسمي و صريح اين شخصيت‌ها مبني بر عدم ورود به انتخابات، غير عملي شد. پلان دوم، وارد كردن محمود احمدي‌نژاد به عرصه سياست و ترتيب دادن سفرهاي انتخاباتي بود كه اين نقشه هم پس از «نهي ورود رئيس‌جمهور سابق به انتخابات» نقش بر آب شد. در اين شرايط، پلان سوم طراحي و اجرا شد و آن، اين بود: ايجاد تشتت و چنددستگي در جناح حاميان دولت از طريق «كانديداسازي از ميان مردان كابينه دولت روحاني» يا «تقابل مردان رئيس‌جمهور با رئيس‌جمهور».

ظريف، صالحي، جهانگيري و... ؟!

نخستين گزينه‌اي كه در از دل سناريوسازي ابزارهاي تبليغاتي دلواپسان بيرون آمد نام «دكتر ظريف» وزير امور خارجه دولت يازدهم بود كه به دليل چهره خندان و مهارتش در رايزني و مذاكره با غرب، چنان محبوبيتي در ميان مردم يافت كه خيال خام رقابت افكني در كابينه دولت را در سر برخي پروراند كه ظریف رقيب جدي‌اي براي رئيس‌جمهور خواهد بود تا راي او را بشكند و شايد! از دل اين چنددستگي حاميان دولت، نامزد جريان مخالف دولت بيرون ‌آيد.

با تكذيب قاطع كانديداتوري وزير امور خارجه دولت اعتدالگراي يازدهم، نام «علي اكبر صالحي» معاون رئيس‌جمهور و رئيس سازمان انرژي اتمي، شد تيتر خبرهاي رسانه‌هاي وابسته به دلواپسان. نامه رئيس سازمان انرژي اتمي مبني بر «قصد نداشتن براي ورود به انتخابات» اما تنور داغ گمانه زني‌هاي رسانه‌هاي مخالف دولت را سرد كرد، اما اين سبب نشد كه پلان سوم آنها منتفي شود. مطرح شدن نام اسحاق جهانگيري به عنوان گزينه‌اي كه اصلاح‌طلبان به سمتش تمايل دارند، تا بدين جا آخرين تلاش دلواپسان براي «گزينه‌سازي‌هاي درون دولتي» است؛ تلاشي كه منطقا و عقلا راه به جايي نمي‌برد و حتي اگر ليست گزينه‌سازي آنان بشود «مثنوي هفتاد من كاغذ» نتيجه‌اي را عايدشان نمي‌كند. علاوه بر اين بايد يادآور شد كه مردان دولت هم مي‌دانند كه در صورت ورود به ميدان رقابت با روحاني، هم پاستور را از دست مي‌دهند و هم جايگاهشان در دولت دوازدهم را. اين باور همچنين در ميان اصلاح‌طلبان وجود دارد كه عبور از روحاني يعني شكست در انتخابات. بنابراين به نظر مي‌رسد حربه و استراتژي نخ‌نماشده «كانديداسازي» دلواپسان تنها و تنها يك مزيت دارد و آن «وحدت آفريني» در جناح اصلاح‌طلبان و حاميان دولت است و بس.

پلان آخر؟!

اگر دلواپسان به اين نتيجه برسند (احتمال قريب به يقين به اين نتيجه رسيدند) كه پلان سوم آنان بي‌ثمر است به سراغ طرح‌هاي جديدي روي مي‌آورند كه محتمل‌ترين آنها، شايعه پراكني درباره اختلافات درون جناحي اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان است؛ نقشه‌اي كه مدتي است آغاز شده و ضمن دنبال كردن اين هدف، اين شائبه را به جامعه القا می‌نمايد كه اساسا اصلاح‌طلبان و حاميان دولت در انتخابات پيش رو، ميلي به روحاني ندارند و به عبارتي قصدشان عبور از رئيس‌جمهور دولت يازدهم و عنايت به نامزدي از ميان اصلاح‌طلبان است. اين پلان را اگرچه نمي‌توان آخرين نقشه دانست، اما به حق مي‌توان آن را نقطه اميد آناني خواند كه دل در گرو انتخابات آينده دارند و در اين مسير از هيچ اقدامي فروگذار نخواهند كرد.

برچسب ها: تفرقه ، پاستور
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار