امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان / اکبر بهاری
گرد و غبار این میهمان ناخوانده جنوب غرب کشورمان که این روزها برای دلخوشی خودمان هم که شده است، ریزگردها می نامیم. ریزگردهای که سال های دوری نیست که در جان و دلمان جا خوش کرده است!! سینه هایمان مالامال پر از ریزگردهای است که روز بروز درشت و درشت گردتر می شوند.
استان خوزستان و چندین استان مرزی دیگر که به لحاظ اقلیم طبیعی، جز مناطق خشک با بیابان های وسیع محسوب می شوند که در مجاورت بیابان های کشورهای عراق و عربستان واقع شده است، چند سالی است که با پدیده و بلای طبیعی گرد و غبار دست و پنجه نرم می کند.
در چرایی پیدایش این پدیده و بروز این بلای طبیعی فرضیات مختلف مطرح می گردد. اما محتمل ترین فرضیه که این مسئله را قوت می بخشد این است که کشورهای همسایه تعمدا و یا انشاا..سهوا در مالچ پاشی بیابانهای اطراف که با وزش اندک بادی امکان زندگی را از استان های مرزی از جمله خوزستان، ایلام، کرمانشاه تا کردستان و آذربایجانغربی سلب می نماید، کوتاهی کرده است که البته باید بروز چندین جنگ ویران گر از سوی مدعیان آزادی و نابودی طبیعت منطقه و عدم تخصیص بودجه بر مالچ پاشی این بیابانها را نیز متذکر گردید. یا برخی بر این اصرار دارند که تغییر نظامات طبیعی از گرم شدن هوا تا خشکسالی موجب گسترش غیر طبیعی بیابانها و از بین رفتن پوشش گیاهی و از طرفی احداث سدهای زیاد همه به سهم خود مزید بر علت گشته اند که ریه های مردم غیور و دلاور مرزنشین کشورمان همنشینی گریز ناپذیری با این گردوغبار داشته باشند.
حال سوال شاید در بحث چرایی این پدیده زیاد التیمام بخش درد و الم این مردم نباشد، چرا که بحث اصلی در مورد راههای پیکار و مقابله با این بلا ست. که در 3 گفتار به آسیب شناسی این پدیده می پردازیم:
الف) آسیب های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی وارده بر پیکر مردم این استان ها
آسیب های وارده از سوی این پدیده بر پیکره نحیف این استان ها چنان واضح و آشکارست که گاهی باید بر بینایی و قدرت دید مسوولین استان و مسوولین سازمان محیط زیست کشور که متولی اصلی مبارزه با این پدیده هستند ،شک و احساس نگرانی کرد.
استان خوزستان دارای منابع عظیم زیرزمینی و رو زمینی غنی میباشد که این پتانسیل ها و این فرصت ها برای هر سرمایه گزاری کعبه آمال می تواند باشد متاسفانه سرمایه و حال و روزش روزبروز پیر و فرتوت می گردد. زیرا عدم حضور سرمایه گزار بعلت ریسک بالا و خطرپذیری بالای آن، این استان را در رده های بالای درصد بیکاری قرار داده است. علاوه براین همواره این انسان سالم است که محور توسعه است. حال آنکه صف های عریض و طویل بیماران تنفسی در ایام حادث شدن این پدیده در جلوی بخش های درمانی خود موید این قضیه هست که سلامت مردم این مناطق بشدت تهدید می گردد. و این موجب فرار بخش عظیمی از نیروی کار متخصص از این مناطق و در نتیجه خالی شدن منطقه از این نیروها گردیده است.
تعطیلی های مکرر و خسارتی که بر پیکره نظام آموزشی، اقتصادی و سیاسی استان وارد می کند، جبران ناپذیر است. تعطیلی واحدهای اقتصادی از جمله بانک و بورسها تا ادارات و مغازه ها و کارخانه ها که به عنوان شریانهای حیاتی هر جامعه مطرح می گردند، لطمات وسیعی به اقتصاد و آموزش مردم وارد کرده اند
خستگی مردم و احساس افسردگی و خانه نشینی های زجرآور و احساس یاس از این مسئله موجب افول تحرکات و جنب و جوش های اجتماعی که به عنوان شاخص پویای و سرزندگی یک اجتماع مطرح است، گردیده است. که این به نوبه ی خود موجب احساس عصبانیت در لایه های پایین اجتماع که علاوه بر متحمل شدن هزینه های سلامت، باید هزینه بیکاری و سایر هزینه های سرسام آور از جمله بهای برق و فیلترهای تصویه هوا را پرداخت نمایند، گردیده است که اصلا زیبنده مردمی که سال های سال زیر توپ و تفنگ دشمن استقامت کرده اند، نیست.
سلامت جسمانی و روانی مردم متاثر از این پدیده بشدت آسیب دیده است و این در حالی است در استانی مثل خوزستان شدت تاثیر این پدیده وقتی با آلودگی های ناشی از پالایشگاه های نفت و گاز همراه می شود مضاعف گردیده و این بی عدالتی به شکل تهدیدی جدی امروز طفلان معصوم بعنوان آیندگان جامعه فردا و سالمندان به عنوان سرمایه های یک جامعه را مورد هدف قرار داده است.
ب) راه های مقابله با این پدیده
سازمان محیط زیست کشور به عنوان متولی اصلی مبارزه با این پدیده بنظر هنوز به عمق فاجعه این پدیده به عنوان یک زیست فاجعه ملی پی نبرده است زیرا که شاهدیم دغدغه اصلی این سازمان پیدا کردن ماده ببر برای یک ببر نری است که با کلی هزینه و ارتباطات پلتیک از کشور روسیه برای احیای یک گونه ببر وارده شده است ، می باشد که البته بعدا مشخص شد این ببر نر بعلت بیماری بیش از چند ماه زنده نیست . حال باید پرسید آیا حیات میلیون ها انسان و گونه های گیاهی و حیوانی ارزش آن را ندارد که این سازمان که حکم معاونت ریاست جمهوری را نیز یدک می کشد، دغدغه یک خود قرار داده و وارد گود شود و با کشورهای همسایه از طرق دیپلماتیک این مسئله را حل نمایید.
چرا که استانی که خط مقدم کشورمان در عرصه ی دفاع از کیان مملکت مان در 8سال دفاع مقدس بوده و باتقدیم هزاران شهید دین خود را ادا کرده است و همچنین بخش عظیمی از درآمد کشور از فروش نفت و گاز این خطه تامین می شود، بنظر می طلبد ریاست محترم جمهور که هر از گاهی دم از تمرکز زادیی و انتقال سازمان ها را مطرح می نمایید این سازمان را به این استان منتقل نمایند تا از نزدیک با درد و آلام مردم که روز بروز تنفس و نفس آرام کشیدن برآنها تنگ تنگتر می شود، آشنا گردند. چرا که شاید هوای بالاشهر تهران مسوولین این سازمان را دچار غفلت قاصره کرده است.هر چند این را این عزیزان خوب یاد گرفته اند که با رسیدن اندک خاکی به هوای تنفسی خود، تهران را تعطیل نمایند.
ج) تسهیلات
در شرایطی که ازطرفی هم با تشدید بی تفاوتی مسوولین وهم تشدید میزان گردو غبارها مواجهه هستیم . مسوولین که به نظر عزم جدی در مقابله و کاهش میزان این ریز و درشت گردها ندارند، این حق مردم این استانها باشد که از برخی تسهیلات بهره مند گردند.
تسهیلات رایگان بهداشتی و درمانی: وزارت محترم بهداشت و درمان باید تسهیلات درمانی رایگان در زمینه بیمارهای تنفسی و پوستی در اختیار مردم قرار دهد. هر چند شاهدیم این وزارت حتی از ارائه بروشورهای هشدار دهنده و آگاهی بخش تا یک ماسک دهان خودداری می نمایید. این طوری است که نیازست این وزارت تسهیلات لازم برای ارائه خدمات در خانه ها را برای سالمندان تدارک ببیند.
تسهیلات اداری : با توجه به سختی شرایط کار در این استانها، بنظر حق مسلم تمامی کارمندان باشد که از تسهیلات سختی کار بهره مند گردد و از مزایای افزون تری از جمله یارانه سلامت برخوردار گردند.و از تسهیلاتی دیگری از جمله ساعت پایین کار اداری و ..نیز منتفع شوند.
تسهیلات پژوهشی: بحث ریشه کنی اساسی این پدیده ضد سلامت نیازمند انجام پژوهشی های جدی و تشکیل کارگروه های علمی و تخصصی در این زمینه است. دانشگاه ها به عنوان موتور علمی باید بدنیال ایجاد رشته های تخصصی در مقاطع تکمیلی برای تربیت مدیران متخصص برای رفع این پدیده باشند. و از تحقیقات و پژوهشهای علمی و عملی از جمله پایان نامه ها حمایت جدی نمایند و بطور منطقه ای با این پدیده هم اندیشی و همفکری نمایند و با دانشگاه های کشورهای منطقه از جمله عراق و عربستان نیز بدنبال ایجاد کارگروه های علمی باشند. که این هم نیازمند است دولت در تخصیص بودجه های کافی و مجزا در این زمینه دقت کافی و وافی نماید.