شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۸۸۵۳۳
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۷:۰۴
دکتر حسن دادخواه

در یک سال گذشته برخی از شهرهای کشور شاهد اعتراض های صنفی، شهروندی و رفاهی بود که متاسفانه به دلیل عدم آمادگی در کنترل آنها، دسته ای از این اعتراضات به زخمی شدن یا جان باختن تنی چند از  معترضان و پرسنل نیروی انتظامی انجامید. مقصود نگارنده از عدم آمادگی، معین نبودن نحوه و سازوکار اجرای اعتراض و تاخیر در اطلاع رسانی و شفاف سازی، کوتاهی در توجیه معترضان و پیشخوانی از بروز حرکت های اعتراضی و بالاخره ناآشنایی با شیوه های کنترل اعتراضات است.

بی گمان هر یک از اعتراضات دارای پیش زمینه هایی است. به زبان دیگر، در یک بازه زمانی کوتاه یا بلند، مجموعه ای از عوامل و بسترها، موجب شکل گیری نارضایتی در  میان گروه هایی از مردم شده است.

وظیفه شوراهای راهبردی و مطالعاتی در استان ها و مرکز کشور بویژه در وزارتخانه های اطلاعات و کشور که مسئول برقراری نظم داخلی و امنیت خارجی کشور هستند، این است که از شکل گیری هر آنچه که موجبات نارضایتی عمومی را فراهم می اورد جلوگیری کنند و در همین راستا، گزارشات میدانی و منطبق بر واقعیات جامعه را حتا اگر متفاوت با استنباطات قبلی مقامات باشد، به ایشان بازتاب نماید.

مقامات عالی کشور و نظام باید بر اساس گزارشاتی که از مسئولان پایین دست و شوراهای راهبردی دریافت می کنند، سیاست های مناسبی را در همه عرصه های جامعه پیش رو قرار دهند.

پرسش اینجاست که با وجود داشتن معاونت های  سیاسی و امنیتی در فرمانداری ها و استانداری ها و وزارت کشور از یک سو و معاونت های اطلاعات در نیروی انتظامی شهرستان و استان و فرماندهی کل و وجود ادارات اطلاعات در شهرستان و استان و مرکز کشور و وجود مراکز صدا و سیما در استان ها،  چرا در امر اطلاع رسانی و شفاف سازی واقعیات و پیشخوانی حوادث و توجیه معترضان آنقدر کوتاهی می شود و تاخیر پیش می اید و  در هر یک از اعتراضات، تعدادی از معترضان و نیروهای انتظامی زخمی و مجروح می شوند و به اموال عمومی صدمه وارد می شود و نظم اجتماعی بر هم می خورد و مقدمات سوء استفاده بدخواهان نظام جمهوری اسلامی فراهم می گردد؟

این در حالی است که پاره ای از اعتراضات ریشه در شایعات و بی خبری مردم از واقعیات و توجیه نشدن و بی پاسخ ماندن پرسش های انان دارد. 

چرا مراکز صدا و سیمای استان ها نسبت به اطلاع رسانی و توجیه معترضان احساس مسئولیت نمی کنند؟ چرا به محض شکل گیری تجمعات، فرماندارها و مقامات محلی از پاسخگویی به مردم و گردآوردن آنان در یک محیط روباز و فراخ و شنیدن انتقادات عاجز و ناتوان شده اند؟

چرا فرماندهان انتظامی شهرستان ها، سربازان جوان را به سراغ مردم معترض و معترضان بزرگسال می فرستند؟

 آیا واقعا وظیفه نیروی انتظامی فقط کتک خوردن و کتک زدن است؟ آیا صرف اینکه مسئولان مربوطه، سوء استفاده افراد قلیل و  فریب خورده در لابلای صفوف مردم معترض را محکوم کنند، به وظیفه خویش عمل کرده اند؟

آیا با نسبت دادن اعتراضات به عمه و دایی فلان پادشاه مخلوع یا فلان کشور همسایه و نادیده گرفتن کوتاهی ها در انجام وظیفه،  مسئولان به رسالت و وظیفه خویش عمل کرده اند؟

وظیفه دانشگاهیان و احزاب و فرهیختگان و کنشگران اجتماعی در جلوگیری از نارضایتی عمومی چیست؟

وظیفه خطیبان و روحانیون معظم و پیشنمازهای مساجد که بیشترین ارتباط را با بدنه جامعه دارند، در بازتاب دادن دردها و رنج های احتمالی مردم چیست؟

کدام یک از شوراهای عالی و کارشناسان و بلندپایگان باید راه های خروج از بحران های محتمل را به سطح هوشیاری برساند؟

چه مقامی مسئول ارزیابی عملکرد  سلسله و زنجیره ای از مسئولان کشوری است؟ 

پاسخ به هر یک از این پرسش ها و مهم تر از آن، کوشش برای بالابردن همگرایی اجتماعی و اعتماد جمعی به یکدیگر و دلسوزی برای آینده کشور و نسل جوان کنونی می تواند موضوعات نشست های تخصصی در محیط های دانشگاهی و حوزوی و تشکل ها و احزاب باشد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار