چرا خوزستان و قوم بختیاری از اسطوره کردن مشاهیر خود سرباز می زنند؟ این مظلومیت از کجا ناشی شده است؟ متاسفانه ما "جمیله بو پاشا" ی الجزایری را بهتر از مبارزان خودمان از جمله "بی بی مریم" می شناسیم!
حبیب اله بهرامی شهنی : وقتی تلفن همراهم زنگ زد و صدای "عبداله نژاد" را شنیدم که می گفت: هنوز خوابی؟ ساعت 9:30 دقیقه ی صبح را نشان می داد.
با صدایی گرفته گفتم: معلومه که خوابم. دم دمای صبح خوابیدم.
"عبداله نژاد" خبر از برگزاری کنگره ی بزرگداشت سردار شهید علی مردان بختیاری در شهرستان مسجدسلیمان داد و گفت: خودرویی از شهرداری اهواز گرفتیم و داریم خبرنگاران را برای تهیه خبر و گزارش کنگره می بریم شهرتون.
گفتم: من که دیگه کار خبری نمی کنم.
گفت: تو نمی خواد خبر تهیه کنی. دوست داریم شما هم بامون باشی.
مدتی از شهرم (اولین ها) که به مرور زمان تا به امروز به آخرین ها تنزل یافته است، بی خبر بودم و دوست داشتم در تعطیلات نوروزی سری به زادگاهم بزنم...
وقتی "عبداله نژاد" گفت: نیم ساعت دیگه بیا فلکه سنگر، برخاستم و شال و کلاه کردم و از ملی راه تا فلکه سنگر را- که راهی هم نبود- پیمودم...
وقتی رسیدم، شروع کردم به پاک کردن عینک "ریبون" ام که رنگ زرد آفتاب را کم رنگ کنم که "عبدالرحمن نیک سرشت" معروف به استاد "نیک" با کلاسوری زیر بغل اش رسید. گرم صحبت شدیم که مینی بوس شهرداری جلوی مان ایستاد و سوار شدیم و راننده حرکت کرد...
"علی میلاسی" از نشریه ندای جنوب- "علیرضا عبداله نژاد" و "عبدالرحمن نیک سرشت" از فرهنگ جنوب و پایگاه خبری شوشان- "عبیات" و "عبدالوهاب کروشاوی" از خبرگزاری مهر و عصر کارون و "میثم برون" از شهرداری اهواز و هکذا از اهالی مطبوعات، سرنشینان خودرو را تشکیل می دادند.
در طول راه این "نیک" بود که از منبر سخنرانی پایین نیامد تا این که برای صرف ناهار در جلوی رستوران بهین پیاده شدیم.
"نیک" از هر دری سخن گفت. از شهرداری و شورای شهر. از مطبوعات و صدا و سیما. از حاج محسن که می خواست خبرنگاران برای تهیه و انعکاس خبر و گزارش این کنگره در مسجدسلیمان حضور یابند و از شعرهایی که سروده بود و حالا برای یادآوری می خواند. به ویژه از "تام سایر" در "نفتون"!
"عبداله نژاد" گفت: بچه ها! دوجا ناهار دعوتیم. اولی فکر کنم رستوران نفت بود یا جای دیگر که گویا "محمدرضا مکوندی" دبیر کنگره هماهنگی کرده بود دومی هم از طرف "افشین حیدری " مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان در رستوران بهین در سه راهی سی برنج.
بچه ها تصمیم گرفتند که میهمان "حیدری " باشند و برای این که به راحتی بتوانند به مقصد برسند راهنمایی راننده را- که تا به حال به مسجدسلیمان نرفته بود- به من سپردند...
هنوز چند دقیقه از حضورمان در رستوران نگذشته بود که ابتدا "حیدری "مدیرکل میراث فرهنگی و سپس "یکی دیگر از بچه های مطبوعاتی که سر رسید و ناهار را در کنار هم صرف کردیم. جای شما خوانندگان عزیز، سبز...
پس از صرف ناهار، به طرف محل برگزاری کنگره واقع در بی بیان- ورزشگاه گلف مسجدسلیمان - حرکت کردیم. "
یک کیلومتر مانده به محل برگزاری همایش، چند افسر نیروی انتظامی با ایجاد موانعی، به ظاهر از عبور هر خودرویی جلوگیری می کردند. جلوی موانع ایستادیم و مینی بوس هم پشت سرمان ترمز کرد. یکی از افسرها جلو آمد "نیک" نمی دانم سلام کرد یا نه، اما "حیدری" را مدیرکل میراث فرهنگی معرفی کرد و گفت: مینی بوس پشت سرمان، خبرنگاران هستند.
افسر رفت و در کنار دو افسر دیگر ایستاد و چیزی گفت و یکی دیگر آمد و ما باز خودمان را معرفی کردیم اما این بار از راننده ی ما خواستند که خودرویش را کناری پارک کند تا مینی بوس خبرنگاران به داخل برود. یکی از افسران گفت: بگذارید خبرنگاران داخل بروند. افراد زحمتکشی هستن...
"حیدری" از خودرو پیاده شد و نزد افسرها رفت اما آن ها می گفتند باید فرمانده ی شان اجازه ورود سواری را بدهد و از "حیدری" می خواستند با فرمانده تماس بگیرد. اما مگر ما شماره ی فرمانده را داشتیم؟! خود افسرها ها هم شماره ای برای تماس ارایه ندادند...
به ناچار من و "حیدری" و "نیک" از خودرو" پیاده شدیم و نشستیم توی اتوبوس و آنگاه با برداشته شدن یکی دو تا از موانع راه برای ورود اتوبوس و حرکت به سوی محل کنگره باز شد...
با خود گفتیم: با این سختگیری هایی که از ورود خودروی مدیران کل و حتا مقام های پایین تر جلوگیری می کنند در جلوی زمین برگزاری کنگره نباید خودروهای چندانی وجود داشته باشد اما هنگامی که از پیچ جاده گذشتیم تا چشم کار می کرد خودروهای رنگارنگ و نیز جمعیت مشتاق در اطراف محل برگزاری کنگره و حتا بر روی دامنه و قله ی کوه ها دیده می شدند. جمعیت که قابل شمارش نبودند اما خودروها بیش از یک صد دستگاه بودند.
البته یکی از همراهان گفت: به این خاطر از ورود خودروی سواری حامل مدیرکل میراث فرهنگی استان جلوگیری کردند، این بود که شنیدم یکی از افسران می گفت:"حتا یه خسته نباشید هم به ما نگفتن" ما که در صندلی های عقب نشسته بودیم و شیشه های خودرو هم بالا بود تا باد کولر بیرون نرود نمی توانستیم سلامی کنیم و فقط دست مان را به عنوان سلام بالا بردیم اما سلام و خسته نباشید دهانی چیز دیگری است...
در نهایت جلوی مکان برگزاری کنگره رسیدیم و از مینی بوس پیاده شدیم.
"حیدری" را یک آقایی گرفت به حرف ولی بقیه ی ما داخل زمین رفتیم. 30-40 متری مانده به جایگاه ایستادیم که "حیدری" بیاید و با همدیگر به میان جمعیت نشسته برویم که دیدیم همهمه ای صورت گرفت و عده ای از کنار ما به سوی در ورودی دویدند. عکاسان و تصویربرداران شروع کردند به گرفتن عکس و تصویر...
"حاج محسن رضایی" دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با لباس بختیاری و "عبدالحسن مقتدایی" که بیش تر وقت ها چهره اش متبسم است از کنار ما گذشتند با این حال دستم را که دراز کردم دست حاج محسن را لمس کرد تا به او خوش آمد بگوید. شاید هم هر دوی مان به هم خوش آمد گفتیم هر چند که در شهرمان، ما باید به دیگران خوش آمد بگوییم...
بی اختیار یا شاید هم با اختیار، من و همراهان دنبال این دو عزیز راه افتادیم تا جلوی جایگاه رسیدیم. این قدر جلوی جایگاه شلوغ بود که اگر هر کسی به فکر خودش نبود کسی به فکرش نبود! یکی از چند صندلی پلاستیکی که رو هم قرار داشت و یک آقایی داشت به مسوولان می داد، برداشتم و در همان ردیف نخست و چند صندلی مانده به صندلی های پلاستیکی"رضایی" و "مقتدایی" نشستم. "نیک" و "میلاسی" و "عبیات" و "عبداله نژاد" هم پشت سر من نشستند و "کروشاوی" هم شروع کرد به گرفتن عکس. اما خود افرادی که کارت بر روی سینه داشتند آن قدر بی شمار بودند که اجازه ی نفس کشیدن به آدم را نمی دادند...
در بدو ورود مسوولان، آن هایی که در جلوی جایگاه به ردیف ایستاده بودند این قدر تیر در کردند که چند بار احساس کردم پرده ی گوش هایم پاره شدند! هوا هم که گرم بود و خورشید، دل آفتابی اش را بر فضای کنگره می پراکند و در نتیجه نیاز به نوشیدن آب خنک ضروری می رسید اما فقط چند بطری آب معدنی روی میزی در جلوی میهمانان مخصوص کنگره خودنمایی می کرد و به تشنگان هم چشمک می زد!
هنوز مجری در حال دادن شعارهای کنگره بود که آیت ا... موسوی جزایری نماینده ولی فقیه در استان خوزستان و امام جمعه اهواز و همچنین سیدخلف موسوی شهردار اهواز با هیات همراه آمدند و مورد استقبال گرم برگزارکنندگان کنگره و شهروندان قرار گرفتند. البته در این کنگره قاسم سلیمانی استاندار چهارمحال و بختیاری، حجت الاسلام امینی امام جمعه مسجدسلیمان، جلیلی نماینده مردم مسجدسلیمان- لالی- اندیکا و هفتکل در مجلس- اردشیر صالحپور از استادان دانشگاه تهران- دست اندرکاران صدا و سیمای مرکز خوزستان، رامی علاسوند- زیبا صالحپور و آذر زمانپور از اعضای شورای شهر اهواز، فرزین حاتمی کاکش مدیر روابط عمومی شهرداری اهواز و برخی از شخصیت های بختیاری و دست اندرکار در دولت فعلی از استان های خوزستان، چهارمحال و بختیاری- اصفهان و لرستان حضور داشتند.
* بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای همایش نکوداشت شیرعلیمردان خان بختیارى
پس از تلاوت آیاتی چند از کلام ا... مجید و سرود جمهوری اسلامی، بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای همایش نکوداشت شیرعلیمردان خان بختیارى از بلندگوهای کنگره پخش و آیین نکوداشت شیرعلیمردان خان بختیارى آغاز شد:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
کار بسیار به جایى است که ما چهرههاى سالم و برجسته را در میان بخش هاى مختلف اقوام کشورمان جستجو و معرّفى کنیم؛ ظلم بزرگى است که انسان قبول کند شخصیّتهایى فداکارىهایى کردند و برجستگىها و امتیازاتى از خودشان نشان دادند و چهرهى این ها مغفول بماند و فداکارى این ها و مجاهدت این ها ندیده گرفته بشود. همینطور که دوستان بیان کردند، بختیارىها و عموماً لرها - که در مناطق وسیعى از کشور حضور دارند و زندگى می کنند - جزو بهترین و باوفاترین اقوام ایرانى بودند. البتّه یکى از امتیازات کشور ما، تنوع اقوام و قومیّت ها و مانند این ها است؛ و الحمدلله همه هم همینجورند، یعنى انسان وقتى نگاه می کند، اقوام مختلف ایرانى با هم همبستگى و چسبندگى و ارتباط و اتّصال و توادُد به معناى واقعى دارند؛ در طول تاریخ هم همینجور بوده، زمان ما هم بحمدالله بهطور کامل همینجور است. خب، هر قومى خصوصیّتى دارند؛ ما بختیارىها و لرها را به صداقت، به صفا، به شجاعت، به غیرت شناختیم. این ها در قبال عقاید اسلامى و عقاید مذهبى و عقاید تشیّع، بسیار پایدار و داراى پافشارى و پایمردى بودند در طول زمان و زمان خود ما هم همین محسوس بوده و این را دیدیم. به سادات چقدر احترام می گذارند، به خاندان پیغمبر چه قدر احترام می گذارند، به طور مطلق به روحانیون [چقدر احترام می گذارند]؛ حالا فرمودند(۱) که شخصیّتهاى علمى آن جا معروف نشدهاند؛ لکن من که چند سال قبل از این رفتم شهرکرد،(۲) آنطور که در ذهنم هست، آنجا با برخى از روحانیون لر و بخصوص بختیارى آشنا شدیم و این ها گفتند و کسانى را هم از شخصیّتها اسم آوردند؛ منتها مظلومیّت این قوم همین است که حتّى شخصیّتهاى روحانىشان هم شناخته شده نیستند، معروف نیستند؛ خب این ها بایستى جستجو بشود و تلاش بشود. و حالا که شما بحمدالله در این جریان قرار گرفتید، خوب است که کار را ادامه بدهید و بگردید واقعاً شخصیّتها را پیدا کنید، منتها آنچنان که هستند؛ یعنى دقّت بشود که شخصیّتسازى نشود. همانطور که جنابعالى(۳) اشاره کردید کاملاً درست است، خوانین بختیارى همه یکجور نبودند؛ بله، آمدند اصفهان و آن کارهاى بزرگ انجام گرفت، امّا همه یکسان نبودند. مهم ترین برجستگى علیمردانخان حضور در جنگ بختیارىها در مشروطه نیست - آنوقت یک جوانى بوده، هجده نوزده سال یا بیست سالش بوده - مهمترین کارش مبارزهى با رضاخان است که بعد هم دستگیر شد و بعد هم اعدام شد به دست رضاخان. او ایستادگى کرد. البتّه اشاره کردند آقاى رضایى، مادر او - بىبى - ضدّ انگلیسى و ضدّ بیگانه بوده؛ واقعاً این هم نشاندهندهى این است که چگونه تربیت مادر، شخصیّت فرزند را اصلاً شکل می دهد؛ یعنى این مادر توانست این بچّه را اینجور بار بیاورد که یک شخصیّت برجستهاى بشود. تجلیل از شخصى مثل علیمردانخان و مادر او و شخصیّتهایى از این قبیل که مبارزه کردند با استبداد و با رضاخان و با سلسلهى پهلوى، کار شایستهاى است، کار خوبى است و جهتگیرىهاى این ها هم روشن بشود؛ این پرچم «لاالهالاالله»اى که گفتند،(۴) به نظر من چیز مهمّى است که معلوم باشد که این ها کسانى بودند که با عقاید دینى و با احساسات برخاستهى از عقیدهى دینى و تأیید شدهى بهوسیلهى عقاید دینىشان مبارزه می کردند و می جنگیدند.
امیدواریم انشاءالله خداوند به شماها توفیق بدهد. مراقب باشید تفکیک بشود بین آن کسانى که صادقانه، خالصانه، براى خدا در مبارزات حقیقى و آنچه می شود آن را جهاد نامید شرکت کردند، با آن کسانى که نه، اغراض دیگرى داشتند. بههرحال امیدواریم که گذشتگان خدوم و ارزشمندى که در همهى بخش هاى کشورمان بودند، انشاءالله خداوند با اولیائش محشور کند، درجات شان را عالى کند، گناهانشان را بیامرزد؛ و شماهایى را که هستید توفیق بدهد که انشاءالله بتوانید آن عقبافتادگىهاى قبلى را جبران کنید؛ و انشاءالله بتوانید از علماى بزرگ، از شخصیّتهاى برجسته، کسانى را در بین این مجموعه معرفى کنید. بله، در منطقهى بروجرد و آن مناطق لرستان، شخصیّتهاى برجسته و بزرگى از لُرها وجود داشتند، انشاءالله در بین بختیارىها هم ما همین را شاهد باشیم. انشاءالله موفّق و مؤیّد باشید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) امام جمعهى شهرستان مسجدسلیمان
۲) ۱۳۷۱/۷/۱۵
۳) همان
۴) آقاى محسن رضایى
***
* بختیاری ها همیشه مبارز بودند و از استقلال کشور دفاع می کردند
پس از پخش بیانات رهبر معظم انقلاب از بلندگوهای کنگره، گروئی فرماندار مسجدسلیمان خوش آمد گفت و آن گاه دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام پشت تریبون قرار گرفت و سخنانی ایراد کرد.
سردار محسن رضایی ابتدا مراتب تشکر و قدردانی خود را از مقام معظم رهبری به خاطر بیانات محبت آمیز و شیوا در خصوص قوم بختیاری اعلام کرد. به ویژه آن که ایشان فرمودند: "بختیاری ها جزو بهترین و باوفاترین اقوام ایرانى هستند"
وی همچنین از حضور نماینده ولی فقیه در استان و استانداران خوزستان و چهارمحال و بختیاری و دیگر مسوولان تشکر کرد و گفت: بختیاری ها همیشه مبارز بودند و از استقلال کشور دفاع می کردند. آن ها پیش از انقلاب در صف نخست دفاع از ایران قرار داشتند و پس از انقلاب اسلامی هم در صف نخست دفاع از کشور و اسلام بودند و هستند.
وی تصریح کرد: در هیچ دورانی سراغ نداریم که بختیاری ها از ایران و اسلام و دین و مذهب در مقابل دشمنان دفاع نکرده باشند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، شهید شیرعلیمردان بختیاری را یکی از مبارزان بزرگ بختیاری در تاریخ ایران برشمرد و از دوران حسین قلی خان بختیاری تا امروز سخن گفت و افزود: این ایل خان بزرگ بختیاری توانست طایفه های هفت لنگ و چهارلنگ را منسجم و متحد کند و قدرتی واحد را در محدوده خود به وجود آورد به گونه ای که ظل السلطان که در اصفهان حاکم بود تحت لوای او حکومت می کرد و مناطقی همچون یزد و اصفهان را نیز فتح کرد و بر آن ها حکومت کرد.
وی گفت: در دوره ی قاجاریه بخش اعظمی از کشور را بختیاری ها اداره می کردند. استانداران یزد و کرمان بختیاری بودند ولی حسادت ها و مخالفت ها موجب شد که ناصرالدین شاه دستور قتل حسین قلی خان را صادر کند. پس از کشته شدن او، سردار اسعد در آن منطقه قیام کرد و توانست در انقلاب مشروطه نقش تاریخی خود را ایفا کند.
وی گفت: این غیرت بختیاری ها بود که از زاگرس و البرز گذشتند و پادگان اصفهان را تصرف کردند و تا تهران تاختند و در دروازه بهجت آباد تهران با در گیری 7 ساعته توانستند با آزاد کردن مجلس شورای ملی آن را تقدیم ملت ایران کنند.
* همیشه صدای آزادی از لوله تفنگ بختیاری بیرون می آید
رضایی تاکید کرد: همیشه صدای آزادی از لوله تفنگ بختیاری بیرون می آید. اگر بختیاری ها در لحظه های حساس این کشور حضور نمی یافتند اکنون سرنوشت کشور ما جور دیگری رقم می خورد.
وی افزود: بعد از سردار اسعد، شیرعلی مردان خان، جوانی غیرتمند در خانواده ای مبارز اعلام وجود کرد. مادر او "بی بی مریم" از زنان قدرتمند و مبارز بختیاری بود که تشکیل لشکر داد و به مبارزه با روس ها و سپس انگلیسی ها پرداخت و نجف آباد را آزاد کرد.
* آنانی که از زنان دفاع می کنند چرا از "بی بی مریم" دفاع نمی کنند؟!
وی تصریح کرد: آنانی که از زنان دفاع می کنند چرا از بی بی مریم دفاع نمی کنند؟! این مشاهیر حتی در بین اقوام عرب نیز وجود دارد. به عنوان نمونه باید از ام علیه دختر شیخ سلمان یاد کرد که با انگلیسی ها در خوزستان به مبارزه پرداخت.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: چرا خوزستان و قوم بختیاری از اسطوره کردن مشاهیر خود سرباز می زنند؟ این مظلومیت از کجا ناشی شده است؟ متاسفانه ما "جمیله بو پاشا" ی الجزایری را بهتر از مبارزان خودمان از جمله "بی بی مریم" می شناسیم! درباره ی بوپاشا در الجزایر چند کتاب نوشته شده تا او را به جامعه بشناسانند. شخصی که در زمان استعمار فرانسه یک یاری دهنده بود.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام عنوان کرد: چه قدر زیبا رهبر معظم انقلاب فرمود: بر شما لازم است قهرمانان تاریخ فراموش نشوند و به مردم معرفی شوند.
* من افتخار می کنم که یک بختیاری ام
رضایی گفت: زنان ما شیرزنانی بودند که در کوه های بختیاری شانه به شانه ی مردان شان علیه استبداد می جنگیدند و من افتخار می کنم که یک بختیاری ام و لباس بختیاری می پوشم و افتخار می کنم از نسل مردان و زنانی هستم که اشخاصی همچون شیر علی مردان خان و شهید بهنام محمدی را پرورانده اند.
وی گفت: شیر علی مردان خان مدت 5 سال با رضاشاه جنگید و در مناطقی از شمال خوزستان و چهار محال بختیاری تشکیل حکومت داد. او با پرچم های اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علی ولی الله وارد شهرکرد شد و به مردم آزادی داد. از جمله لباس هایی را که رضا شاه، مردم را از پوشیدن محروم کرده بود، برگرداند و در عوض اعلام کرد: مردم کلاه های پهلوی را کنار بگذارند و به همین خاطر در بین روحانیون از اعتبار و محبت خاصی برخوردار شد.
رضایی افزود: رضا شاه از چهار طرف از جمله فارس و اصفهان و یزد و خوزستان به شیر علی مردان حمله کرد اما نتوانست وی را شکست دهد. لذا از هواپیماهای جنگی استفاده کرد. علی مردان برای این که آسایش مردم به خطر نیفتد از شهر عقب نشینی کرد و به کوه ها پناه برد اما سرانجام دستگیر و به تهران فرستاده شد.
وی گفت: شیرعلی مردان خان انسانی جنگجو، با استعداد و قوی و توانمند بود. منش و رفتارش در زندان مثال زدنی و شاخص بود و تا روزی که او را در زندان تهران به دار آویختند بر این منش پایبند بود و با کار خویش ثابت کرد که بختیاری ها مثل شیر در دامنه زاگرس زندگی خواهند کرد.
* حقیقت اسطوره ها به مردم شناسانده شوند
وی افزود: من از روشنفکران، شاعران و تاریخ نویسان بختیاری تقاضا می کنم افرادی همچون علی مردان ها را فراموش نکنند و در مورد آن ها قلم بزنند. من از کسی درخواست بزرگ نمایی ندارم، فقط می خواهم حقیقت این اسطوره ها را به مردم بشناسانند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه ی سخنان اش به نام گذاری سال 93 اشاره کرد و گفت: نیت رهبر معظم انقلاب از این نام گذاری این است که اقتصاد و فرهنگ بدون یکدیگر معنا نمی دهند و همواره با هم خواهند بود.
* نیاز به تحول اقتصادی و فرهنگی داریم
رضایی تاکید کرد: در انقلاب اسلامی، اقتصاد و فرهنگ ما ضعیف باقی مانده و لذا نیاز به تحول اقتصادی و فرهنگی داریم که باید بومی و دینی باشد.
رضایی تصریح کرد: بختیاری ها در همه ی زمینه ها به ویژه اقتصاد و فرهنگ جا برای پیشرفت دارند. از استانداران انتظار می رود به وضعیت مردم استان های خود توجه ویژه ای داشته باشند و ان شاا... با یک جهش فرهنگی به ندای رهبر معظم انقلاب لبیک بگوییم.
این گزارش حاکی است: سرودخوانی توسط "علی تاجمیری" و "کورش اسدپور" و شعرخوانی توسط "روشن سلیمانی" و شاهنامه خوانی از دیگر برنامه های بزرگداشت سردار شهید علی مردان بختیاری بود.
منبع: وبلاگ بچه نفتون
جای سیدحمید حسن زاده خالی بود