در کربلای 5، دشوارترین کار بود. همه فرماندهان یک طرف بودند و من یک طرف. آقای هاشمی هم میان ما بود. همه فرماندهان مخالف بودند...
سرلشکر پاسدار محسن رضایی امشب در برنامه «تیتر امشب» شبکه خبر درباره ناگفته های جنگ تحمیلی و زوایای پنهان این دوران سخن گفت.
به گزارش «تابناک» و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام همزمان با هفته دفاع مقدس، امشب میهمان برنامه «تیتر امشب» شبکه خبر بود که از ساعت 22:15 از شبکه خبر پخش شد.
فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس در این برنامه پیرامون ضرورت بررسی ابعاد و زوایای ناگفته و پنهان دفاع مقدس و راهبرد نظامی ایران در دفاع مقدس و تحلیل تصمیمات فرماندهان در جنگ تحمیلی و راهکارهای استفاده از الگوی مردمی کردن جنگ در مدیریت امروز کشور سخن گفت.
- جنگ پیچیده ترین رویداد یک کشور است. اداره یک جنگ تجربه دههها حکومتداری نیاز دارد اما ما نه در بعد سیاسی و نه در بعد نظامی چنین تجربهای نداشتیم. هم مقامات سیاسی و هم مقامات نظامی هوش خوبی داشتند. اینها مقامات شجاعی نیز بودند؛ هم مقام معظم رهبری و هم آیت الله هاشمی که از سال 1362 وارد جنگ شدند.
- در سال اول جنگ (بنی صدر) راهبرد نظامی نداشتیم اما از سال دوم جنگ و از عملیات طریق القدس دارای راهبرد بودیم و عملیات به عملیات تا مرز پیشروی کردیم. وقتی به مرز رسیدیم، این بحث مطرح شد که وارد خاک عراق شویم؟ این بحث مطرح شد که اگر آتش بس کنیم در لب مرز، ممکن است مکرراً جنگ و آتش بس رخ دهد و به همین دلیل وارد خاک عراق شدیم.
- بعد از شکست در عملیات رمضان، اختلاف افتاد. ما معتقد بودیم تا سقوط صدام عملیات طراحی کنیم، امکانات کل کشور در اختیار جنگ قرار گیرد و پیشروی کنیم و آقای هاشمی میگفت یک پیروزی به دست بیاوریم و جنگ را تمام کنیم. امام هم نظرشان ادامه جنگ تا سقوط صدام بود اما وقتی خدمت ایشان میرسیدیم، ایشان میگفتند که به شورای عالی دفاع ببرید.
- در عملیات فاو، 75 روز عملیات داشتیم و خیلی از شب ها نخوابیدیم. در عملیات کربلای 5، از زمین و آسمان گلوله می بارید. کربلای 5 بیشترین تلفات را داشت، چون داشتیم به بصره نزدیک میشدیم.
- در والفجر همان مرحله اول که انجام دادیم، دیگر نباید مراحل بعد این عملیات را انجام میدادیم. در کربلای 4، به جای 30 گردان میتوانستیم 15 گردان وارد کنیم. ما از همین اطلاعات، برای عملیات کربلای 5 استفاده کردیم.
- در بحث سیاسی، اگر دوباره بازگردیم حتماً سر مرز پنج، شش ماه جنگ را متوقف میکردیم و باید عراق خسارات ما رو بدهد و مرزهای ایران را نیز به رسمیت بشناسد. این از کم تجربگی ما بود که بدون این توقف وارد خاک عراق شدیم. البته قطعاً بی تاثیر بود اما بعد از جنگ برای پیگیریهای بعدی تاثیرگذار بود.
- در کربلای 5، دشوارترین کار بود. همه فرماندهان یک طرف بودند و من یک طرف. آقای هاشمی هم میان ما بود. همه فرماندهان مخالف بودند و میگفتند کربلای 4 شکست خورده و کربلای 5 هم شکست می خورد. من هم گفتم پیروز میشویم. آقای هاشمی گفت رای گیری کنیم. من به ایشان گفتم اینجا که مجلس نیست؛ من و شما باید تصمیم گیری کنیم. فرماندهان بیرون رفتند و به جمع بندی رسیدیم و آقای هاشمی به فرماندهان گفت تصمیم به حمله است و باید از آقامحسن اطاعت کنید.
- در ماجرای مک فارلین، آقای موسوی از طریق مشاورشان در حال مذاکره بودند و آمریکایی ها که در آن مقطع فهمیده بودند ایران پیروز میشود، بدون اطلاع به صدام و متحدانشان وارد مذاکره شده بودند. ما که متوجه شدیم، یکی از بچه ها را فرستادیم تا تصمیم گیری درستی شود. ما لیستی که به آنها دادیم، توپ 155 میلیمتری بود که در جنگ تاثیر جدی داشت اما آمریکایی ها که فهمیدند اثر این توپ چیست، یک سری قطعات ضدهوایی و یک کیک با طرح کلید و یک انجیل امضا شده آورده بودند.
- در طول جنگ تحمیلی روسها و مصریها به لحاظ تاکتیکی و آمریکاییها به لحاظ راهبردی بیشترین کمک را به صدام کردند.
- در زمان جنگ هیچ فرماندهای از فرماندهان ما به کربلا و نجف نرفت اما بعضی بچه های اطلاعات و عملیات به کربلا و نجف رفته بودند.
- امیدواریم هیچ جنگی پیش نیاید و اگر جنگی پیش آمد، ملت ایران با سرافرازی از آن بیرون آید.
- نظر سردار سرلشکر رضایی بعد از شنیدن نام های همرزمانش:
شهید همت: پرتلاش
شهید زین الدین: مخلص
قاسم سلیمانی: خستگی نا پذیر
آقامهدی باکری : متواضع و محجوب
حمیدباکری: دانشمند ساکن
شهید بروجردی: مسیح
مرتضی قربانی: شجاع
موحد دانش : مبتکر
رحیم صفوی: انسان فداکار و هوشمن
احمدمتوسلیان : مقاوم
شهید حسن باقری: بی نظر
محمدحسین باقری : جوان بااستعداد
غلامعلی رشید : استراتژیست
شهید صیادشیرازی : ارتشی آزاده و بسیجی
محسن رضایی : سرباز ملت ایران و رهبر انقلاب