شوشان - دکتر حسن دادخواه :
از میان گروه ها، احزاب و جمعیت های سیاسی که تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در پی برافکندن رژیم سلطنت و ساختن حکومت دلخواه خویش در ایران بودند و سالیانی با هدف رسیدن به این مهم، رنج ها بردند، بالاخره روحانیان، بنا به جایگاه دینی و گستره فعالیت فرهنگی و مذهبی، رهبری و کادر اصلی هدایت انقلاب را در دست گرفتند و پس از پیروزی انقلاب، ارکان نظام جمهوری اسلامی را با حضور خویش و بر پایه آنچه مبانی و اصول اسلامی می دانستند، بنیان نهادند.
جدای از بحث دامنه دار و اختلاف برانگیز امکان تشکیل دولت اسلامی در دوران غیبت حضرت حجت(عج)، امام خمینی (ره), با اعتقاد به ولایت فقیه و امکان تشکیل دولت اسلامی و به پشتوانه جایگاه مرجعیت و پیشینه مبارزاتی خویش، عملا به عنوان معمار و بنیانگذار شکلی از حکومت بر پایه اعتقادات دینی، در قالب نظام جمهوری اسلامی در ایران شناخته شدند.
از فردای پس از پیروزی انقلاب، دور از انتظار نبود که اختلافات داخلی و چانه زنی برای حضور هر چه بیشتر در قدرت، موجب نزاع و حذف گروه هایی از انقلابیان دیروز خواهد شد.
از سوی دیگر، سیاست خارجی جمهوری اسلامی که بر پایه اصول و باورهای دینی روحانیان و کادر رهبری پایه گذاری شده بود، آغاز دوران پر تنشی را با برخی دولت ها و کشورهای بزرگ و کوچک، به همراه داشت.
نظام نو پای جمهوری اسلامی، دهه اول برپایی خود و پس از آن را در میان آمیزه ای از اختلافات درونی و روابط پر فراز و نشیب بیرونی تاکنون پشت سر نهاده و با آن همراه بوده است.
به رغم دریایی از اختلافات داخلی و بیرونی، دولت ها و مردم ایران به پشتوانه داشته های اقتصادی و فرهنگی توانسته اند با همه دشواری ها، مسیرهای سخت و ناهمواری را پشت سر بگذارند و توفیقات بزرگی نیز به دست بیاورند.
بررسی و سنجش این موضوع که در صورت اتحاد کامل داخلی و روابط آرام تر و سازگاری منطقی، می توانستیم به چه پیروزی ها و دستاوردهای بزرگ دیگری برسیم، موضوع دیگری است که در این یادداشت به دنبال آن نیستم.
در دو دهه اخیر و پس از پایان جنگ میان ایران و عراق، مردم ایران و افکار عمومی فرصتی یافتند تا در فضای آرام و طبیعی، تامل و گذری بر برنامه ها و اهداف و سیاست های کلان نظام جمهوری اسلامی ایران داشته باشند و نسبت آن را با آنچه که به چشم دیده و تجربه کرده بودند، دریابند.
تجربه دو دهه حد فاصل ۱۳۵۷تا ۱۳۷۷، گروه هایی از نخبگان و سرآمدان و بلکه مردم ایران را به لزوم بازنگری و تغییر و تحول در پاره ای از روندها و روش ها و سیاست ها ترغیب نمود.
به رغم دو هه کوشش مستمر نخبگان و سرآمدان در حد فاصل ۱۳۷۷ تا ۱۳۹۷، کمترین تغییر و اصلاح حاصل نشد و در همان حالی که مشکلات دیرینه اقتصادی و معیشتی و اختلافات بیرونی با قدرت های بزرگ، همچنان مشکل اصلی مردم بود و چشم انداز روشن و امیدبخشی برای بهبودی آن متصور نبود.
پیش بینی ها حکایت از آن می کرد که دهه نود، دهه ناآرامی خواهد بود و کوه های پنهان از انبوهی مشکلات، یکی پس از دیگری سر بیرون خواهد آورد. به رغم هشدارهای نوشتاری و رسانه ای نخبگان، هیچ تغییر و اصلاح درمان کننده ای چه در امور داخلی و چه در امور بیرونی کشورمان پدیدار نگشت.
بالاخره نارضایتی های پراکنده و خزنده، بنا بر رخداد یک اتفاق پیش بینی نشده، گاهی به اعتراضات گسترده تبدیل شد و صدماتی را به مردم و دولت های وقت بلکه اعتبار نظام جمهوری اسلامی وارد نمود.
به رغم تکرار این اعتراضات، مقامات حکومتی چه در بخش اجرایی و چه در بخش قانونگذاری و بلکه در حوزه و عرصه ای فراتر یعنی روحانیانی که جایگاهی در نظام سیاسی و اجرایی کشور دارند، همچنان از شکل کنونی و وضعیت موجود دفاع می کنند و اعتنایی به صداهای معترض و پیشنهاد دهندگان راه های اصلاح و تغییر، ندارند بلکه آنان را در ردیف دشمنان دین و کشور و مردم می پندارند.
روحانیان حاضر در نهادهای رسمی و متصل به حکومت، همواره نگران ایجاد کوچکترین تغییر و اصلاح در وضع موجود بوده است. علت این نگرانی، همانگونه که خود به زبان می اورند، ترس از تبدیل ارزش های دینی به ارزش های بی دینی است؟ آیا ترس و نگرانی ایشان، روی کار آمدن و قدرت گرفتن افراد و گروه هایی است که به میهن و وطن دلبستگی ندارند؟ آیا ترس و دغدغه روحانیان، چیره شدن قدرت های بزرگ و دشمنان ایران بر مقدرات کشور و سرنوشت مردم است؟ آیا آنان، از امکان وابستگی و سست شدن استقلال سیاسی ایران می هراسند؟ آبا دغدغه و نگرانی روحانیان، افول و سست شدن پایه اخلاقی و فرهنگ اسلامی در ایران است؟
به راستی رفع ابهام و تغییر ذهنیت ها برای دو سوی منتقدان و معترضان و روحانیان حامی وضع موجود می تواند به نزدیک شدن نظرات و برقراری دوستی و رفع اختلافات منجر شود.
در هر حال، به نظر می رسد که انجام گفت و گو میان منتقدان دلسوز داخلی و روحانیان حاضر در قدرت، می تواند بن بست مسدود و منجمد اصلاح و تغییر رابسوی باز شدن دریچه های همگرایی و آشتی ملی بگشاید.