برای خودش هم جای سوال بود. چرا او؟ اینها چه کسانی بودند؟ با خودش گفت: هنرپیشههای نقش اول فیلمهای وسترن برایشان این اتفاقات میافتد.
شوشان: مرد جوان برای چندمین بار تلاش کرد. تمام قدرتش را در پاهایش جمع کرد و به در صندوق عقب ضربه زد.
برای خودش هم جای سوال بود. چرا او؟ اینها چه کسانی بودند؟ با خودش گفت: «هنرپیشههای نقش اول فیلمهای وسترن برایشان این اتفاقات میافتد.»
او داخل صندوق عقب خودرویش توسط چند مرد ناشناس زندانی شده بود. برخلاف تصورش ناگهان در صندوق عقب باز شد. درنگ جایز نبود. با حرکتی سریع خودش را از خودروی در حال حرکت به بیرون انداخت. نگاهی به اطراف انداخت و با دیدن اولین خودروی گذری دستش را جلوی آن تکان داد و با هر تلاشی بود توانست خودرو را متوقف کند. باید هر چه زودتر موضوع را به پلیس گزارش میداد، او را ربوده و خودرویش را به سرقت برده بودند.
به گزارش شوشان ، مدتی قبل مرد جوانی به یکی از کلانتری های استان خوزستان رفت و از مردان مسلحی که او و خودرویش را ربوده بودند شکایت کرد. او به پلیس گفت: من راننده تریلر هستم و از اندیمشک سنگ به شهرستان شوش بار می زنم. کارم همیشگی ام است و تا به حال نیز چنین اتفاقی برایم رخ نداده بود، اما امروز اتفاق عجیبی رخ داد.
چند کیلومتری از اندیمشک دور شده بودم که ناگهان خودرویم پنچر شد. البته بعدا متوجه شدم پنچری ماشینم عمدی است. کنار جاده نگه داشتم تا پنچری بگیرم که ناگهان یک خودروی سمند که از مدتی قبل مرا تعقیب می کرد، کنار خودرویم نگه داشت. سه مرد مسلح از خودروی سمند پیاده شدند و به طرفم آمدند. آنها با تهدید اسلحه مرا واردار کردند تا در صندوق عقب سمند بروم و بعد در را رویم بستند. دقایقی بعد ماشین به راه افتاد. داخل صندوق عقب حبس شدم. نمی دانم چه بلایی سر ماشینم آوردند، اما در گیروداری که داشتند مرا سوار ماشین می کردند متوجه شدم دو نفر از آنها به سراغ ماشینم می روند.
در راه چند بار تلاش کردم در صندوق عقب را باز کنم. آنقدر با پا به در صندوق عقب زدم که بالاخره توانستم در را در حالی که ماشین در حال حرکت بود باز کنم و از آن بیرون بپرم. با دیدن اولین خودرو، توانستم با کمک سرنشینانش خودم را به اینجا برسانم.
به دنبال شکایت مرد جوان بلافاصله طرح مهار اجرا شد و منطقه وقوع جرم تحت کنترل درآمد. بررسی ها در این رابطه ادامه داشت تا این که ساعاتی بعد کارآگاهان پلیس موفق به کشف بار تریلر و خود تریلر در دو محل جداگانه شدند، اما از سارقان خبری نبود. از سویی کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی با کمک چند رقم که راننده از شماره پلاک خودروی سمند سارقان برداشته بود موفق به شناسایی صاحب خودروی سمند شدند.
با شناسایی صاحب خودرو مشخص شد او سمند را مدتی قبل فروخته است. در نهایت کارآگاهان دریافتند خودروی سمند چند بار به صورت قولنامه ای خرید و فروش شده است. سرانجام با تحقیقات شبانه روزی صورت گرفته آخرین مالک خودرو شناسایی و دستگیر شد. در بازرسی از مخفیگاه متهم دستگیر شده اسلحه، خشاب، افشانه و کارت سوخت خودروی سرقت شده به دست آمد.
سرهنگ خواجوی، رئیس پلیس آگاهی استان خوزستان در این باره می گوید: «با کشف مدارک و سلاح هایی که متهمان حین سرقت استفاده کرده بودند، همچنین مواجهه مرد دستگیر شده با مالباخته و شناسایی از سوی او، اطمینان حاصل شد راننده سمند در این سرقت دست داشته است. متهم نیز به آدم ربایی برای سرقت بار تریلر اعتراف کرد و با صدور قرار موقت بازداشت شد.»
حالا از جون این بنده خدا چی می خواستند؟
احتراما بصورت اتفاقی متن فوق را خواندم.
در پاراگراف آخر، کلمه "سلاح هایی" درست نیست بهتر است از کلماتی چون "سلاحی" یا اسلحه هایی" استفاده شود. کلمه سلاح جمع مکسر اسلحه میباشد و دوباره نمیتوان جمع بسته شود. با پوزش از جسارتی که کردم.