عربستان سعودی از قدرت نامتقارن ایران در منطقه نگران است

این کارشناس سیاسی جهان اسلام در تبیین ریشه های تجاوز رژیم آل سعود علیه مردم بی دفاع یمن اظهار داشت : جنگ عربستان علیه یمن دارای منشاء داخلی است .خانواده سلطنتی در راستای انحراف افکار عمومی اعم از داخلی و خارجی از سرکوب هایی که در دورن این کشور جریان دارد این جنگ را به راه انداخته است.زیرا رژیم ال سعود دچار پوسیدگی و فروپاشی از درون شده است.

وی اضافه کرد : پس از تجاوز گسترده هوایی عربستان سعودی به خاک یمن در قالب "توفان قاطع”، برخی از دولت های عرب منطقه و همچنین کشورهای غربی به خصوص آمریکا ضمن مشروع دانستن این تجاوز آن را در راستای حمایت از دولت به اصطلاح قانونی عبد ربه منصور هادی، رئیس جمهور متواری یمن، دانسته و بر ضرورت مقابله با نیروهای مردمی و انصارالله تاکید نمودند. اگرچه این دولت ها سعی دارند تا تحولات سرزمینی یمن را صرفا نزاع داخلی جلوه دهند و به بهانه استقرار ثبات و امنیت اقدام به مداخله نظامی در آن کشور نمایند، واقعیت آنستکه ریشه های بحران کنونی و تجاوز به یمن را باید در موقعیت خاص این کشور درنقشه ژئوپلیتیک جهانی جستجو کرد.

سیلاوی افزود : کمک انسان دوستانه و حمایت جمهوری اسلامی از مردم یمن نه براساس شاخص مذهبی و نه اغراض سیاسی است بلکه جمهوری اسلامی طبق رهنمودهای مقام معظم رهبری و قانون اساسی که نشات یافته از اسلام ناب محمدی (ص) از هر مظلومی در جهان حمایت می کند و برای ما مذهب و ملیت در کمک به مظلوم ملاک نیست .

اما دشمنان در صدد هستند که این حمایت را رنگ و بوی مذهبی بدهند تا در حوزه رسانه و افکار عمومی جهان و منطقه تجاوز نظامی خود را توجیه کنند.خوب است به تحلیل ارائه شده از سوی یک اندیشکده صهیونیستی دقت کنیم که هدف آن برجسته سازی تقابل مذهبی در منطقه بویژه میان جمهوری اسلامی و عربستان می باشد.

در تحلیل این مرکز آمده است :«مناقشات و کشمکش‌های امنیتی و سیاسی کنونی میان این دو کشور روابط تاریخی پیچیده و همچنین دشمنی عمیق ایدئولوژیکی میان این دو کشور را تقویت می‌کند. در واقع رقابت‌های ایدئولوژیکی میان این دو کشور حول محور موضوعاتی چون رقابت بر سر اصالت و مشروعیت اسلامی، درگیری‌های موجود میان اسلام شیعی و اسلام سنی- وهابی عربستان (و اکراه تاریخی این کشور از قبول اسلام شیعی) قرار دارد. همگرایی و تلاقی این رقابت عمیق تاریخی و ایدئولوژیکی و همچنین رقابت بر سر منافع سیاسی و ژئواستراتژیک میان این دو کشور می‌تواند به خوبی گویای استراتژی و منافع ایران و عربستان در سوریه و نقش این دو کشور در دامن زدن به درگیری‌های فرقه‌ای در سراسر منطقه باشد»

همچنین در این نشست ،دکتر علی خدادادی مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان خوزستان به بیان چگونگی و اهمیت ارسال کمک های بشر دوستانه به مردم مظلوم یمن و حرکت کشتی نجات و سرنوشت محموله آن پرداخت و گفت : از آغاز تجاوز نظامی به شهرهای مختلف کشور یمن از سوی عربستان سعودی و ایادیش، تلاش های فراوانی به منظور ارسال کمک های بشردوستانه به مردم مظلوم یمن از سوی جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته، ولیکن در روزهای اخیر عربستان سعودی به انحاء مختلف مانع رسیدن این کمک های بشردوستانه به مردم زجر کشیده یمن شده است، که از جمله می توان به جلوگیری از فرود هواپیمای حامل کمک های بشردوستانه جمهوری اسلامی ایران به مردم یمن یاد نمود.هرچند در ابتدا جنگنده های دولت عربستان سعودی سعی داشتند با تهدید هواپیمای حامل کمک های انساندوستانه، آن هواپیما را از نشستن در فرودگاه صنعا منصرف نمایند، اما به دلیل پافشاری خلبان شجاع آن هواپیما، آن تهدیدات کارساز واقع نشد.

دکتر خدادادی افزود : بدین لحاظ هواپیماهای جنگی عربستان سعودی در اقدامی تأسف بار، برای جلوگیری از تحقق اهداف انسان دوستانه با بمباران فرودگاه صنعا مانع نشستن هواپیمای حامل کمک های بشروستانه در فرودگاه مزبور شدند.پس از ۵۰ روز حملات گسترده نظامی، با توجه به شروع آتش بس شکننده در چند روز اخیر جمهوری اسلامی محموله ۲۵۰۰ تنی کمک های بشردوستانه شامل حامل اقلام امدادی و غذایی بوسیله کشتی "ایران شاهد” تحت عنوان "کشتی نجات” برای مردم آسیب دیده و زجرکشیده یمن ارسال کرده است که امیدواریم تا روز ۳۱ اردیبهشت بدون مشکلی به مقصد برسد .

البته پس از اعلام حرکت کشتی مزبور، زمزمه هایی از سوی کشور عربستان سعودی مبنی بر ممانعت از پهلو گرفتن این کشتی در بندر حدیده (به بهانه لزوم بازرسی از کشتی) به گوش می رسد.به نظرمی رسد عربستان سعودی با طرح ادعای واهی مشکوک بودن کشتی حامل کمک های بشردوستانه به ارسال سلاح به یمن بدنبال ممانعت از رسیدن این کمک های انساندوستانه به مردم یمن است و تلاش می نماید با تبلیغاتی نمودن ادعای واهی خویش، افکار عمومی جهانیان را از آگاهی یافتن نسبت به حقیقت ماجرا منحرف سازد.

مدیرعامل جمعیت هلال احمر خوزستان افزود : البته اگر این کشتی بدون مانعی در کنار سواحل یمن پهلو بگیرد می تواند فضای جدیدی را برای ارسال کمک های بیشتر به مردم یمن ایجاد کند به همین خاطر حرکت این کشتی برای ما و دنیا مهم تلقی شده است.زیرا واقعیت امر "توسل به زور و تجاوز ارضی عربستان سعودی علیه حق حاکمیت، تمامیت ارضی، استقلال سیاسی کشور یمن” است. در حالیکه حقوق بین الملل توسل به زور را برای حل و فصل اختلافات، به موجب مقررات کنوانسیون لاهه ، پیمان لوکارنو ، پیمان بریان ـ کلوک ،منشور سازمان ملل متحد و همچنین برخی دیگر از معاهدات بین المللی منع نموده است. علاوه بر این تجاوز عربستان سعودی موجب کشته و زخمی شدن تعدادی زیادی از غیرنظامیان بالاخص کودکان، زنان و سالخوردگان در یمن شده است.

بدین لحاظ مقامات دولت عربستان سعودی به واسطه این فجایع هولناک انسانی مرتکب جنایت جنگی در یمن، از طریق نقض فاحش حقوق مخاصمات مسلحانه شده اند. چرا که رعایت حقوق مخاصمات مسلحانه بین دولت های درگیر در مخاصمه لازم اجراء است. از آنجا که متأسفانه در این ایام شاهد نقض گسترده برخی قواعد و اصول حقوق بین الملل بشردوستانه از سوی عربستان سعودی در یمن هستیم.

در این میزگرد همچنین حجت الاسلام و المسلمین شمیری از کارشناسان فرهنگی و سیاسی منطقه و از مبلغان حوزه بین الملل در بیان ریشه های بحران کنونی یمن گفت : بحران داخلی یمن که از سال ۲۰۰۴ و با موضع گیری شیعیان زیدی یمن علیه آمریکا و اسرائیل آغاز شد و طی آن بسیاری از شیعیان یمن، اعم از زیدی و اثنی عشری به شهادت رسیدند، اکنون وارد مرحله جدیدی شده است، مرحله ای که عربستان، القاعده و آمریکا به صورت متحد علیه شیعیان می جنگند. کارشناسان سیاسی معتقدند که جنگ ششم صعده، حاصل نشست های محرمانه بین رئیس جمهور یمن و هیئتی از کنگره آمریکا به ریاست جان مک کین نامزد سابق ریاست جمهوری این کشور، در اوایل ماه آگوست گذشته است.

حجت الاسلام شمیری اضافه کرد: در این میان عربستان سعودی به عنوان همسایه اصلی یمن همواره سعی کرده تا نقش برادر بزرگتر را در قبال این کشور ایفا کند، به همین دلیل مجاورت استان شیعه نشین صعده با شیعیان عربستان، منشأ نگرانی ریاض از تأثیر حوثی ها بر آنان شده است. مقامات عربستان تصور می کنند که اقدامات حوثی ها، از لحاظ مذهبی بر عربستان تاثیر گذار است، چرا که در این کشور طایفه بزرگی از شیعیان وجود دارد. مقامات ریاض از این واهمه دارند که چنانچه حوثی های یمن به پیروزی دست یابند، شیعیان عربستان به حرکت در آیند و خواستار احیای حقوق پایمال شده خود شوند.مقامات عربستان سال ها با رونق مدارس سلفی و وهابی در سراسر یمن و به ویژه جنوب این کشور و حمایت های مالی از برخی سران عشایر، قبایل و شخصیت های یمنی، به دنبال نفوذ و سلطه بر یمن هستند و حتی برخی مناطق مرزی در شمال یمن را به استان های مجاور خود الحاق کرده اند.

این مبلغ حوزه بین الملل در بازخوانی حوادث پیشین در یمن و نقش آفرینی عربستان در برخی مناطق یمن همچون استان صعده اظهار داشت : به طور کلی جنگ صعده با وارد شدن علنی عربستان به جنگ با مردم این منطقه، ماهیت جدیدی به خود گرفته، به ویژه اینکه، هزاران نفر از روستاهای همجوار با صعده از شهروندان زیدی و اسماعیلی از این محورها تخلیه شده و مقامات نظامی عربستان به دنبال یک کمربند امنیتی تخلیه شده در داخل یمن و منطقه صعده  نیز هستند. از سوی دیگر نظام های حاکم عربی حافظ منافع آمریکا و غرب، از عربستان سعودی در جهت سرکوب شیعیان الحوثی حمایت می کنند و در همین راستا دولت مصر، اردن و کویت به ریاض اطمینان دادند، که در درگیری با شیعیان الحوثی از وی پشتیبانی خواهند کرد.

در میان غبار خون و آتش جنگ صعده می توان تصویر اهریمنی جنگ روانی عربستان سعودی، دول عربی و ایالات متحده آمریکا برضد کشورمان را نیز مشاهده نمود. برهمین اساس، دولت عربستان بارها، بدون اینکه حتی مدرکی را ارائه دهد، ایران را به دست داشتن در جنگ داخلی آن کشور و حمایت از الحوثی ها متهم کرده است. از سوی دیگر، چندین ماه پیش، وسایل ارتباط جمعی نزدیک به آل سعود در عربستان، درمورد افزایش نفوذ ایران در منطقه دریای سرخ، که آن را خط قرمز امنیت خود می دانند، هشدار داده بودند. در واقع ریشه های این جنگ روانی عربستان در برابر ایران را باید در جایی ورای مرزهای یمن و در درون اختلافات ساختاری وهابیون با ایدئولوژی اسلام شیعی انقلابی کشورمان جستجو کرد.حجت الاسلام شمیری در پایان گفت : نفوذ جمهوری اسلامی ناشی از گفتمان اسلام اعتدالی است .گفتمان اسلام اعتدالی نقطه قوت ایران است.باید در گفتمان رسانه ای براساس خطوط مشخص شده از سوی مقام معظم رهبری حرکت کرد .بطور نمونه مصاحبه آقای یونسی پیامدهای بسبار منفی بر گفتمان جمهوری اسلامی در منطقه گذاشت.

دکتر ظریفی مدرس دانشکده خبر نیز در این میزگرد گفت : رویکرد بازیگران بین المللی در زایش بحران کنونی امر محسوس ومشهود است. در باور بازیگران بین المللی، انتخاب عبد ربه هادی منصور، نتیجه ی تلاش فرستاده ی سازمان ملل به سفارت آمریکا بود. لذا وی به جای علی عبدالله صالح، به قدرت رسید.

این امر نشان می دهد که آمریکا نسبت به یمن و تسلط بر باب المندب به عنوان یکی از مهم ترین تنگه های دریایی،‌ توجه ویژه ای دارد. اکنون هم نگاه آمریکا و فرستاده سازمان ملل تقریبا نزدیک به هم است. سفارت آمریکا در صنعا، یکی از مهم ترین بازیگران صحنه سیاسی یمن است و تلاش می کند بر این کشور تسلط کامل داشته باشد که این نفوذ و تسلط، به صورت فوقانی و از طریق رهبران است.علاوه براین، عربستان همواره خود را در نقش یک مدافع تمام عیار اهل سنت تعریف کرده و نسبت به کاهش نقش سنی ها در عراق، لبنان و یا کشورهایی؛ مانند یمن حساس و نگران است.

ظریفی گفت: فرستادن کشتی هلال احمر حامل کمک های حقوق بشر دوستانه هژمونی آل سعود در منطقه را برهم زده است.مدت هاست که سیاست های کلی سعودی در منطقه و جهان اسلام شکاف های عمیقی برداشته است. هیچگاه مانند امروز فرصتی برای اثبات حقانیت مواضع ایران در قبال سعودی دست نداده بود. 

این استاد دانشگاه می افزاید: اتفاق جده حیثیت آل سعود را در میان کشورهای اسلامی خدشه دار کرد . اتفاقی که در فرودگاه جده عربستان رخ داد یک حادثه سازمان دهی شده بود. رفتارهای ماموران در فرودگاه نشان از سیاست عربستان سعودی است. هرگونه برخورد با کشیتی هلال احمر ایران برای آل سعود بازنده بودن را به دنبال دارد. 

ظریفی گفت: اگر از ورود این کشتی جلوگیری کند دیگر رژیم آل سعود نمی تواند مدعی باشد که این کشتی حامل اسلحه است و در این میان ادعاهای ایران نیز به اثبات می رسد. رژیم آل سعود درصدد است که کشتی هلال احمر ایران به هر نحوی به مقصد نرسد. آنها یکی از عوامل ادامه جنگ را دخالت ایران می دانند اما ارسال کمک های بشردوستانه از سوی ایران بازی را به سود ایران به اتمام می رساند. این کشتی در عمان مورد بازرسی قرار گرفته است و به سعودی اجازه نمیدهیم که مجددا آن را بازرسی کنند. 

ظریفی گفت: جنگ و کشتن زنان و کودکان بی دفاع در ماهی که جنگ در آن حرام اعلام شده است فضای را برای آل سعود در افکارعمومی کشورهای اسلامی به شدت تیره و تار کرده است. رژیم آل سعود مجبور است که از این رفتارهای ددمنشانه خود دست بردارد. و نشستی که برای حل بحران یمن در این کشور برگزار شده بود را بدلیل عدم حضور انصارحزب اله در آن بی تاثیر بوده است.

وی ادامه داد: سیاست های خارجی آمریکا از سال 1357 همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در منظقه دستخوش لجام گسیختگی شد. آمریکا نتوانست برای ایران جایگزینی برای پهلوی دوم برگزیند نا امنیت منطقه را به زعم خود به او تفویض کند. در همه این سالها منطقه دچار بحران های مهمی شد. در 4 سال اخیر نیز شاهد نهضت بیداری اسلامی در برخی از کشورهای اسلامی بودیم. این تحولات منطقه را دچار زایش نوینی در ساختار سیاسی خود کرد. مجموع این تحولات عکس خواسته های آمریکا بود. بر این اساس وارد عمل شدند تا نگذارند این تحولات در ساختار حاکمیتی کشورهای حوزه خلیج فارس تاثیر بگذارد.

ظریفی افزود: بنابراین آغازگر بحران سوریه شدند. با ورود تروریست های بین المللی در سوریه و دخالت نیروهای خودسر از دیگر کشورها ، اداره امور از دست آمریکا خارج شد. این نیروها در ادامه به عراق نیز حمله کردند. در این میان سعودی با هماهنگی با آمریکا خود را وارد این معرکه کرد. رژیم آل سعود با کنار گذاشتن سیاستمدارهای کهنه کار خود راه جدیدی را در بحران منطقه در پیش گرفته است. به نظر می رسد آمریکایی ها با سیاست سعودی در عربستان موافق نیستند. آل سعود با اتخاذ این سیاست کودکانه در یمن به جایی نمی رسد. 

وی در خصوص کشتی هلال احمر حامل کمک های مردمی ایران به یمن نیز گفت: اگر عقلانیتی در ساختار سیاسی عربستان سعودی باقی مانده باشد مانع کمک رسانی و بشردوستانه این کشتی به مردم مظلوم یمن نخواهد شد.

امید حلالی مدیر مسئول روزنامه فرهنگ جنوب نیز در ادامه این میزگرد گفت: تحولات منطقه خاورمیانه را که به بیداری اسلامی تعبیر می شود را می توان به دو دسته از کشورهای که با حاکمیت نظامی و سلطنتی تقسیم میشوند را ازریابی کرد. کشورهایی که دارای ساختار حاکمیتی نظامی بوده اند مانند لیبی ، مصر و تونس دچار تغییر ساختار شدند. بحران یمن را باید در کنار سایر بحران های منطقه ارزیابی کرد. 

وی به ارسال کمک های حقوق بشردوستانه به یمن از سوی ایران اشاره کرد و گفت: در این میان ماجرای کشتی هلال احمر نیز حائز اهمیت است. این کشتی می تواند محل چالش دو کشور شود. و به نوعی موازنه ایران و سعودی وارد جنگ نیابتی شود. 

حاج ابراهیم عچرش در بیان دلایل حمله عربستان به یمن گفت : شاید یکی از علل یورش نظامی عربستان به یمن ،کنترل بر گذرگاه های استراتژیک دریایی است؛ یمن از سمت شرق و جنوب توسط دریای عرب، خلیج عدن و تنگه سوق الجیشی باب المندب محصور می باشد. با توجه به این موضوع که این مناطق اشاره شده، مدخل ورودی به دریای سرخ و دسترسی به دریای مدیترانه می باشند و نهایتا آسیا را از راه دریا به دو قاره آفریقا و اروپا متصل می کنند، از منظر استراتژیک، تجاری و همچنین به لحاظ جریان انرژی از اهمیت فوق العاده ای برخوردارند. در طول سده های هیجدهم و نوزدهم بریتانیا، به عنوان قدرت برتر دریایی، تلاش نمود تا این منطقه را تحت کنترل خود قرار دهد و از سده بیستم تاکنون نیز ایالات متحده آمریکا به طور مستقیم و غیر مستقیم این وظیفه را عهده دار شده است.

در راستای منویات خود، به دلیل قرابت جغرافیایی و اهمیت ویژه تنگه باب المندب و همچنین در چارچوب اهداف منطقه ای آمریکا، عربستان تلاش دارد مانع از دسترسی و تسلط نیروهای انصارالله بر این شاهراه استراتژیک جهانی شود. همکاری های متقابل و اعلام اعطای کمک های تسلیحاتی و اطلاعاتی کاخ سفید به نیروهای نظامی عربستان سعودی در همین ارتباط ارزیابی می شود. حضور اخیر نیروی دریایی ایران در آب های یمن در کنار قدرت یابی روز افزون انصارالله در مناطق غربی آن کشور، بر جدیت حاکمان ریاض و واشنگتن جهت کنترل این منطقه افزوده است.

عچرش افزود : همنوایی ریاض با تل آویل؛ تقارن تحولات منطقه ای با تغییر رویکرد سیاست خارجی ایران در دهه گذشته، بستری فراهم نمود تا دو دشمن دیرینه یعنی عربستان و اسرائیل در چارچوب اصل "دشمن دشمن من دوست من است” به یکدیگر نزدیک شوند و سیاست های پنهان و آشکاری را علیه تهدید مشترک یعنی ایران اتخاذ نمایند. اگرچه عربستان به دلیل شرایط خاص جغرافیایی و همچنین پرستیژ سیاسی، به عنوان رهبر غیر رسمی کنونی جهان عرب، با فعالیت های فرامرزی ایران در شبه جزیره به شدت مخالف است، مقامات تل آویو نیز توسعه نفوذ ایران در جهان عرب و اتصال شیعیان یمنی به هلال شیعی و محور مقاومت را تهدید جدی علیه منافع ملی و امنیت خود محسوب می کنند.

در پایان باید گفت که عربستان سعودی از قدرت نامتقارن ایران در منطقه نگران است.این کارشناس مسائل سیاسی راه حل نهایی بحران یمن را مذاکره دانست و اضافه کرد: یقینا حل مسئله یمن در چهارچوب مذاکرات رقم خواهد می خورد اما تمام تلاش های غرب در راستای افزایش فشارها توسط عربستان بر مردم انقلابی یمن و انصارالله، بدین جهت است که آنها را مجبور به مذاکراتی با رویکرد پذیرش خواسته های خود کنند.

حجت الاسلام و المسلمین عظیمی نیز گفت :  در حال حاضر شعیان یمن حدود ۴۰-۳۵ درصد از جمعیت ۲۶ میلیون نفری کشور را تشکیل می دهند. حوثی ها و گروه انصارالله که از شیعیان زیدی هستند تلاش دارند با پیروزی بر تکفیری ها و طرفداران منصور هادی حاکمیت خود را بر کل یمن توسعه داده و موقعیت خود را تثبیت نمایند. با توجه به اینکه عربستان نیز دارای شیعیان زیدی است که در مرز مشترک با یمن ساکن هستند، امکان تاثیری پذیری آنها از شیعیان همسایه جنوبی وجود دارد. جنگ های مرزی سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۰۹جهت سرکوب حوثی ها، که منجر به تلفات زیادی برای عربستانی ها شد، ناشی از دغدغه جدی حاکمان ریاض در همین ارتباط می باشد. همچنین با توجه به تهدیدات امنیتی ناشی از تحولات یمن بر کل شبه جزیره، در مجموع رهبران سعودی به این نتیجه رسیده اند تا بابهره برداری از قدرت سخت امنیت شبه جزیره را حفظ نماید. حتی اگر این اقدامات مداخله جویانه نظامی آن ها برخلاف حقوق بین الملل و اصل حاکمیت مردم بر سرنوشت خود باشد.

این مدرس دانشگاه در ادامه اظهار داشت : حوثی ها و جنبش انصارالله به دلیل الگوگیری اولین رهبر آن ها، شهید حسین الحوثی، از انقلاب اسلامی در حقیقت حرکتی "اسلامی-شیعی-زیدی” را در یمن پایه گذاری کردند. بر همین اساس و همچنین با توجه به سیاست های ضد اسرائیلی-آمریکایی این گروه، در طی سالیان گذشته ایران از اقدامات آن ها پشتیبانی به عمل آورد که نهایتا با حمایت عربستان از حکومت وقت، علی عبدالله صالح، منازعات داخلی یمن به جنگ نیابتی تبدیل شد. سرنگونی حکومت منصور هادی، که مورد حمایت سعودی ها قرار دارد، و نهایتا پیروزی جنبش انصارالله، که می تواند شرایط را برای را نفوذ بیشتر جبهه مقاومت حیات خلوت عربستان فراهم کند، مقامات سعودی را مجاب نموده تا جهت کنترل اوضاع یمن اولویت ویژه ای قائل شوند.با وجود همه تبلیغات فریب کارانه سعودی ها مبنی بر دفاع از مرزهای خود و حمایت از رئیس جمهور مخلوع یمن ، مردم بیدار منطقه خام این گونه تبلیغات نخواهند شد. قطعا این تجاوزات به ضررعربستان خواهد بود و به زودی از اینکه آلت دست دولت های غربی و رژیم صهیونیستی شده اند پشیمان می شوند.

حجت‌الاسلام‌ عظیمی با اشاره به بیداری مردم وجبهه های مقاومت منطقه گفت: مردم منطقه می دانند که در پشت پرده ماجرا، رژیم صهونیستی بیشترین نقش را ایفا کرده و تمامی این کشتار ها و تجاوزات برای از بین بردن روحیه خود باوری و استعمار ستیزی انقلابیون است.یکی ازدلایل کشتار وحشیانه مردم یمن ترس ازصدورانقلاب اسلامی و رشد فزاینده تفکرانقلابی در بین ملت های منطقه است چرا که دولت های استعماری و رژیم صهیونیستی بخوبی براین نکته واقفند که حرکت مردم آزادی خواه یمن، این کشور را به عراق دوم تبدیل کرده و اهداف انقلاب اسلامی ایران مبنی بر استکبار ستیزی و عدالت خواهی را محقق می سازد.کشورهای غربی از این مسئله غافلند که این تحرکات انقلابی حاصل تابش انوار الهی بر قلوب مردم و ریشه در ضمیر آزادی خواهی و حق طلبی ملت های منطقه دارد و چنین حرکت هایی نه تنها با وحشیگری و قتل عام پایان نمی پذیرد بلکه روز به روز بر عزم واراده ملت ها تا حصول پیروزی نهایی اضافه خواهد کرد. تجربه نشان داده ملت های آزاد اندیش و انقلابی منطقه هیچ گاه با دولت های خود همراه نبوده و فریفته دسیسه ها و تبلیغات دروغین دول خود نشده بلکه با وحدت و انسجام تنها در مسیر رسیدن به اهداف و آرمان های خود گام برداشته اند.

عظیمی با تاکید بر حمایت جمهوری اسلامی از مردم یمن گفت : این حمایت براساس شاخص های مذهبی و سیاسی نیست بلکه ناشی از منطق جمهوری اسلامی در دفاع از همه ملت های مسلمان و آزاده جهان است.

 

در این میزگرد نعیم حمیدی مدیرپایگاه خبری عصرما با تحلیل دلایل تجاوز نظامی عربستان به یمن گفت : نسیم بیداری اسلامی که منطقه خاورمیانه را در سال های اخیر در نوردیده بود، یمن را نیز دستخوش تحولات چشمگیری نمود که برآیند آن تغییر حاکمیت و برکناری علی عبدالله صالح در سال ۲۰۱۲ از پست ریاست جمهوری بود. با آغاز به کار منصور هادی و متعاقبا نارضایتی برخی از گروه ها، به خصوص انصارلله، از وضعیت مدیریت کشور دردوره گذار و همچنین ناخرسندی آن ها از تقسیم قدرت در دولت موقت، یمن وارد دور جدیدی از بی ثباتی شد که نتیجه آن آغاز جنگ داخلی و تسلط انصارلله و حوثی های شیعه مذهب بر برخی از مناطق از جمله صنعا، پایتخت کشور، می باشد.

اما، با توجه به عدم رضایتمندی برخی از کشورهای منطقه ای و غربی از نتایج تحولات جاری یمن، آن ها تلاش نموده اند تا به هر صورت ممکن منازعات داخلی این کشور را در جهت منافع خود تغییر دهند. عربستان، به نمایندگی از متحدین، براساس دکترین "تحمیل خواسته” عملیات هوایی گسترده ای را برای تخریب زیر ساخت های یمن آغاز نمود تا زمینه جهت ورود احتمالی نیروهای زمینی درخاک همسایه جنوبی تسهیل شود. روشی مشابه آن چیزی که رژیم صهیونیستی در تجاوزات خود در سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۱۴ علیه حزب الله و غزه اتخاذ کرده بود؛ ولی در نهایت با ناکامی مواجه شد.اگرچه سهم یمن از توزیع قدرت جهانی بسیار ناچیز بوده و تاثیرگذاری آن بر تحولات منطقه ای و جهانی درخور توجه نمی باشد، با این وجود موقعیت ژئوپلیتیک ویژه این کشور بر اهمیت آن در معادلات قدرت منطقه ای و جهانی افزوده است. با استناد به رویکرد نظری ژئوپلیتیک، می توان دلائل تجاوز نظامی عربستان به خاک یمن را در چهار مورد اساسی دانست.

حمیدی افزود : البته عربستان نمی تواند ظهور جبهه مقاومت اسلامی و گسترش جنبش بیداری اسلامی را در کنار مرزهای خود تحمل کند لذا در جهت حفظ حیات خود و مهار بحران درونی ،تجاوز نظامی به یمن را در دستور کار خود قرار داد.از سویی باید بدانیم که عربستان از سوی آمریکا ماموریت دارد تا کمربند امنیتی رژیم اشغالگر قدس را حفظ کند .زیرا هم اکنون و با پیوستن یمن به جبهه مقاومت امنیت اسرائیل از سمت و سوی تنگه باب المندب بشدت شکننده شده است پس عربستان این ماموریت نیابتی را پذیرفته تا از امنیت اسرائیل حفاظت کند اما بابد بدانیم که در آینده نزدیک شاهد انفجار درونی در عربستان توسط مردم آن کشور خواهیم بود.

 

سوارنژاد  گفت: نمی توان بدون مطالعه در تاریخ یمن و مدنظر قرارندان موقعیت سیاسی و جغرافیایی آن دخالت رژیم آل سعود را در این کشور مورد واکاوری قرار داد. از جمعیت 23 تا 26 میلیونی که برای یمن تخمین زده اند حدود 60 درصد سنی ، 35 درصد شیعه زیدیه و 5درصد شیعه دوازده امامی هستند. علی عبدالله صالح جزو شیعیان زیدی بود. ولی در زمره لاییک. زمانی که شیعه از سعده به صرف صنعا امده است آل سعود احساس خطر کرده است. خصوصا بعد از اینکه شیعیان دارای تشکل شدند و در ماه محرم در صنعا به عزاداری باشکوهی دست زدند عربستان وارد عمل شده است.

سوارنژاد بیان داشت:  در یک جمع بندی کلی می توان اظهار نمود؛ شرایط ژئوپلیتیکی یمن موجب شده است تا یک ائتلافی با محوریت آمریکا- عربستان و اسرائیل شکل بگیرد که هدف غایی آن سرکوب حرکت های انقلابی مردم یمن و ایجاد یک حکومت دست نشانده می باشد و این کار به منظور یافتن توان در جهت تامین منافع هر سه محور که نماینده طیف های غربی، عربی و صهیونیستی می باشند، صورت می گیرد. این موضوع را نباید از ذهن دور نگه داشت که تجاوز نظامی عربستان به یمن تا حدودی منبعث از جنگ داخلی قدرت و نیز تثبیت جایگاه رهبری جدید در داخل کشور می باشد. مضاف بر اینکه همزمان ملک سلمان استمرار و تقویت رهبری عربستان را در جهان عرب دنبال می کند. با رجوع به حافظه تاریخی می توان استدلال نمود در صورت اقدام به عملیات زمینی، نیروهای سعودی در باتلاق یمن گرفتار خواهند شد.