شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۳۲۴۲۴
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۵
درنگی بر مطالب منتشر شده جمال درویش و لفته منصوری در باب سیل اخیر خوزستان/ پایانی بر مونولوگ / پرسش و پاسخ های علمی و رفتاری عاری از تنش
دیالوگ و گفت و گویی که احترام به یکدیگر و پرسش و پاسخ هایی علمی و عاری از تنش خصوصیت بارز آن بود.

شوشان: فراگیر شدن شبکه های مجازی و سایت ها ، پایانی بود بر تک گویی و مونولوگ مسئولین. دیگر همچون گذشته مردم صرفا " گوش و چشم " در برابر سخنان مسئولین و اتفاقات جامعه نیستند بلکه هر یک بسان رسانه ای عمل می کنند و در سایت ها و شبکه های مجازی با ارسال نقدها و عکس ها واکنش نشان می دهند.

دیگر مثل گذشته نیست که اتفاقی بیفتد و مردم چشم به جعبه جادویی بدوزند تا یک طرفه خبرها را بشنود بلکه خود تبدیل به یک منبع خبری می شوند ؛ گاهی موثق و زمانی نیز غیرموثق.  حجم استقبال ایرانی ها از تلگرام و شبکه های واتساپی نشان دهنده یک چیز بیشتر نیست ؛ مردم از مونولوگ و یکجانبه گرایی خسته شده اند و نمی خواهند در برابر اتفاقات منفعل باشند. 

توسعه دیالوگ یعنی گفتگوی دو طرفه و ارتباط دیالوگی ، لازمه اش این است که از طرق مختلف رسانه ها باب بحث و گفتگو را جا بیندازند. ستون صدای مردم روزنامه ها که از دیرباز منعکس کننده درد دل های شهروندان بود تلاشی در این جهت بود که اکنون این فضا در اختیار شبکه های مجازی و سایت قرار گرفته است . 

سیل اخیر خوزستان و حاشیه ها و اتفاقات پیرامون آن ، دیالوگی را بین جمال درویش مشاور استاندار و لفته منصوری فعال اجتماعی در پایگاه خبری شوشان برقرار کرد ؛ دیالوگی که منجر به انتشار چندین مطلب در شوشان و استقبال زیاد کاربران شبکه های اجتماعی و شهروندان شد.  دیالوگ و گفت و گویی که احترام به یکدیگر و پرسش و پاسخ هایی علمی و عاری از تنش خصوصیت بارز آن بود.

پایگاه خبری شوشان نیز بی هیچ جانبداری و صرفا برای اطلاع و قضاوت مردم ، مطالب را منتشر کرد و اینک نیز در اینجا یک بار دیگر مطالب آورده می شود:


اولین مطلب منتشر شده لفته منصوری در 27 فروردین 

* سیل زده ایم یا سیاست زده؟!

 ورود آب به میزان 7500 مترمکعب در ثانیه به سد دز و خروجی 4500 مترمکعب در ثانیه از سرریزهای آن سد در 50 سال گذشته همراه با طغیان رودخانه‌های دز و کارون بی‌سابقه است! این بخشی از هشدار مدیرکل مدیریت بحران استانداری خوزستان است. همچنین بنا به گفته یکی از کارشناسان فردا صبح کارون در مقطع اهواز شاهد عبور 2700 مترمکعب آب در ثانیه است؛ که این برای وضعیت کارون دبی زیادی است و احتمالاً در برخی نقاط به پارک ساحلی نفوذ خواهد کرد.

در حالی‌ که مسئولان و مردم خود را برای مدیریت این بحران طبیعی آماده می‌کنند ذهن برخی از ما گمانه زنی هایی از جنس «سیاست زدگی» برای این هشدارها و اطلاع‌رسانی صداوسیما و رسانه‌ها طراحی می‌کند. در این شرایط که مردم باید به مسئولان خود اعتماد کنند چرا برخی از افراد در پی این‌گونه سناریوها هستند؟ دقت کنید:

ضرورت توجه
پشت صحنه بزرگنمایی خبر طغیان آب در خوزستان

متاسفانه داریم برای مافیای انتقال اب از سرشاخه های کارون خبر رسانی و خوراک خبری ایجاد می کنیم و در تعجبم از سیمای خوزستان که چطور شده امروز اینقدر به روز شده این ها بزرگنمایی خبر طغیان چیزی جزء تایید انتقال آب نیست. پر  شدن رودخانه ها سیل نیست.. و  این حق آب طبیعی رودخانه کارون هست که بخاطر تجاوز به حریم رودخانه و از بین رفتن نصف حجم آن ، اب بحالت سیلاب جلوه میدهد.

در دو روز اخیر تقریبا همه شبکه های اجتماعی اعم از رسانه و شبکه های مجازی تبلیغات گسترده ای درباره ی وقوع سیل در خوزستان را پوشش دادن و موضوع را بسیار بسیار خطرناک و جدی اعلام کردن بطوری که همه نهادها بصورت آمادباش در آمدند.
برای مقابله با اندک باران لطیف بهاری!

ای کاش زمانی که تالابهای شادگان و هورالعظیم و زمین های حاصل خیز کشاورزی مردم براثر سدسازی و انتقال آب نابود شد کسی وضعیت بحرانی اعلام می کرد. ای کاش زمانی که بزرگترین فجایع زیست محیطی و انسانی که بر اثر گردغبار ایجاد شد، مسول یا مقامی کاری می کرد. ای کاش زمانی که بارانهای اسیدی بر سر مردم نازل شد خبری اعلام می شد.

ماوراء این تبلیغات سدی و یا طرح انتقال آبی نهفته است.که بعد ترساندن مردم و سناریو سازی برای رفاه حال مردم همیشه در صحنه ی خوزستان اجرا خواهد شد.

تاب‌آوری سیستم اجتماعی را در برابر مخاطرات سیل دز و کارون پایین نیاورید! اگر اعتماد مردم به مسئولان کاسته شود مقاومت آن‌ها برای جذب مخاطرات سیل و تطبیق با شرایط در حال تغییر پایین آمده و پی آمدهای اجتماعی و روانی در سطح جامعه ایجاد خواهد شد. از خدای بزرگ در شب آرزوها می‌خواهیم به مسئولان و مردم قدرت تسلط بر شرایط محیطی عنایت بفرماید و کشاورزان به‌ویژه صاحبان مزارع ماهی و کشتزارهای حاشیه رودخانه‌ها صبر و بردباری عنایت کند.


اولین مطلب منتشر شده جمال درویش در 28 فروردین

آیا واقعا سیل بزرگ نمایی شده است؟

چند روز پبش جایی نشسته بودم با تنی چند از دوستان گفتگو می کردیم که باز توپخانه مخالفین دولت براه افتاد و قصدشان این است که مانند دوران آقای خاتمی که اول با سیل تبلیغات چهره هایی مثل آقایان هاشمی و خاتمی و حتی آیت الله هاشمی شاهرودی! را که آن زمان رییس قوه قضاییه بود در اذهان عمومی سیاه کردند تا زمینه را برای احمدی نژادشان آماده کنند حالا هم با همان فرمول قبل به جنگ این دولت آمده اند تا در این یک سال باقیمانده چهره درخشان دولتی را که در بدترین شرایط تاریخی آمد تا کشور را از بحرانی عظیم نجات دهد و داد در اذهان عمومی سیاه جلوه دهند که اولا برجام (همان نوزاد سه ماهه را عرض می کنم) چرا کاری نمی کند .

 ثانیا هرچه کمبود و خرابی هست ناشی از ضعف این دولت می دانند و خنده دارتر از همه اینکه حوادثی مثل سیل را هم زیر سر دولت و تقلاهای مقامات دولتی را هم نه خدمت به مردم جنوب غرب کشور بلکه مزدوری برای اصفهانی ها برای بردن آب کارون عنوان می کنند!

یاللعجب عمق کینه را ببینید شدت مخالفت ها و عنادهای سیاسی را ملاحظه کنید بنده هر چند می دانم علت این تحلیل ها نه دلسوزی برای مردم استان است و نه حتی روحیه علمی و واقع گرایی بلکه فقط سوء استفاده از یک حادثه طبیعی به منظور اهداف و اغراض شخصی و گروهی است نظبر آنچه که در واقعه ریز گردها در سال 93 گذشت اینک همان افرادی که ریز گردها را بهانه کرده بودند سیل را نبز بهانه خوبی میدانند تا عقده گشایی سیاسی کنند اما چون اکثریت مردم استان انشاءالله مطیع حق هستند مطالبی را به عرض می رسانم سوال اول چرا دریچه های سد دز را پبش از بارندگی های سیل آسای اخیر باز نکردند تا آب به تدریج تخلیه گردد؟

سوال دوم  ساختمان های تفریحی کنار کارون چقدر در برون رفت آب می تواند موثر باشد؟
سوال سوم آیا واقعا سیل بزرگ نمایی شده است؟
سوال چهارم آیا حضور وزیر نیرو و معاون وزیر کشور با انتقال آب کارون به اصفهان ربطی دارد؟
سوال پنجم چند نفر در این حادثه جان خود را از دست داده اند؟

پاسخ 1- یکی از وظایف وزارت نیرو حفاظت از آب های شیرین تحت الارضی و فوق الارضی است بنده شاهد هستم که چقدر درجلسات بین مدیران آب و برق استان و مدیران کشاورزی و شیلات بر سر کیفبت و کمیت مصرف آب بحث و گفتگو هست در همین چند روز گذشته تحلیل زیبایی ارایه شد که چرا باید برای پرورش 3/2 تن ماهی در حوضچه ها برای هر هکتار 100000 متر مکعب آب مصرف شودحال آنکه در کشورهای شرق آسیا با 10000 متر مکعب آب 30  تن ماهی پرورش داده می شود یا دایما از آبیاری قطره ای در کشاورزی به جای شیوه سنتی غرق آبی صحبت می شود و این مطالب از سوی مدیران وزارت نیرو طرح می شود که بیش از همه دغدغه آب های شیرین را که سال به سال ذخایرشان ته میکشد را دارند خوب در چنین حالتی آیا با یک اطلاعیه هواشناسی که بارها دیده ابم چندان هم دقبق نیست باید دریچه های سد دز باز میشد؟

عقل سلیم می گوید زمانی باید دریچه های سد را گشود که خطری مردم را تهدید میکند اگر پیش از این دریچه ها باز می شد و باران هم نمی بارید باز این جماعت مدیریت استان را به باد حمله میگرفتند که چرا با یک اطلاعیه هواشناسی میلیون ها متر مکعب آب شیرین را رها کردید ؟ 2- آیا ما باید چشم مان را بر روی این همه جزیره که در مسیر آب کارون بر اثر رسوبات طی ده ها سال ایجاد شده است ببندیم و فکر کنیم این چند ساختمان که برای رفاه حال مردم و تفریح آنها در استانی که همه از نبود تفریگاه دم می زنیم و همه این ساختمان ها در حالت عادی خارج از آب قرار دارند مانع برون رفت آب است؟!

 3 - کسانی که میگویند بزرگ نمایی شده است نمی دانند 367 روستای ما در معرض سیل قرار گرفتند تذکرات پی در پی مدیران به مردم برای نجات جان مردم است نه بزرگ نمایی این کمال بی انصافی است که اطلاع رسانی را بررگ نمایی تلقی کنیم اینگونه تحلیل کردن فقط از سیاست بازان بر می آیدکه هیچ تعهدی در قبال حقیقت ندارند اگر اطلاع رسانی نمی شد و هشدارهای پی در پی داده نمبشد و کسی حتی بک نفر از بین میرفت همبن افراد فریاد می زدند که خون او بر گردن مدیران است.

4 - این دیگر از آن حرف هاست. عزیزان یک هفته نه ولی یک ماه دبگر هبچ اثری از ابن آب در بیابان های گرم ما نخواهد بود و باز کارون عزیز که اکنون چون جوانان پر نشاط می غردو میخروشد به پیرمردی نحیف خواهد ماند که نای راه رفتن ندارد وزبر نیرو فرق بین سیلاب و آب معمولی رودخانه را بهتر از بنده و جنابعالی میفهمد پس مطمان باش حضورش هیچ ربطی به انتقال آب به اصفهان ندارد انصاف هم خوب چیزیست.

5 - تا کنون هیچ گزارشی از تلفات جانی ناشی از سیل به ستاد بحران استان مخابره نشده اگر شما در این مورد خبری دارید با ذکر نام و نشانی دقیق بگویید. و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.


دومین مطلب منتشر شده لفته منصوری در 27 فروردین

* ستون اعتماد به مسئولان ترک برداشته نه سد دز!

استاد شفیعی کدکنی رباعی زیبایی دارد که گویی درباره وضع و حال روزمره‌ی ما خوزستانی‌ها سروده است:
عمری‌، پیِ آرایشِ خورشید شدیم‌
آمد ظلماتِ عصر و نومید شدیم‌
دشوارترین‌ شکنجه‌ این‌ بود که‌ ما
یک‌یک‌ به‌ درونِ خویش‌ تبعید شدیم‌

استاد شفیعی کدکنی در این شعر به زیبایی فراز و فرود توقعات و انتظارات در جامعه ما را نشان می‌دهد. نتیجه این امید صبحگاهان و یاس شبانگاهان خزیدن به درون و انزوای اجتماعی است. انزوای که پی آمد آن فقدان ارتباطات و اعتماد اجتماعی است که خود از کمبود سرمایه اجتماعی[1] حکایت می‌کند.

از تماس تلفنی و دستور ریاست محترم جمهوری اسلامی از استانبول به معاونش گرفته تا حضور دبیر کل جمعیت هلال‌احمر و وزیر نیرو در روستاهای سیل‌زده و ده‌ها خبر از تدابیر، هشدارها، آماده‌باش، اقدامات، مصاحبه‌ها، پیگیری‌ها و جلسات پی‌درپی مسئولان اتاق بحران که در صداوسیما و رسانه‌های رسمی انعکاس یافته، حکایت از سلسله اقداماتی است که بعد از رحمت و شفقت الهی به مردم؛ بنا به مصاحبه امروز مديركل مديريت بحران استانداري خوزستان: «سيلاب در استان کنترل‌شده است»؛ و خدایا صد هزار بار شُکر بر این لطف و عنایتت.

اما در این‌ سو گفته می‌شود: که 30 درصد از ارتفاع سد دز به دلیل انباشت رسوبات فضای ذخیره آب را کم کرده و لذا این میزان آبی نبود که موجب باز شدن دریچه‌های کشاورزی سد دز گردد! پر شدن رودخانه‌ها سیل نیست این حق آب طبیعی رودخانه کارون هست که به خاطر تجاوز به حریم رودخانه و از بین رفتن نصف حجم آن، آب به حالت سیلاب جلوه می‌دهد!

 ای‌ کاش زمانی که تالاب‌های شادگان و هور العظیم و زمین‌های حاصل خیز کشاورزی مردم برا ثر سدسازی و انتقال آب نابود شد کسی وضعیت بحرانی اعلام می‌کرد! در این فصل حجم بارش‌های بهاری و ذوب شدن یخ‌ها موجب می‌شود آب با دبی بالایی به سمت مخزن سرازیر شود.

 این دو مورد مهم جزء اصول لایتغیر قوانین مدیریت ذخیره‌سازی و آبگیری مخزن سد در یک دوره آبی یک‌ساله است. حال با کدام مدیریت وزارت نیرو و سایر دست‌های پشت‌صحنه چنین اتفاق می‌افتد که در اولین ساعات شروع بارندگی اخیر اعلام می‌شود: مخزن سد دز پُر است و جای ذخیره‌سازی ندارد و در رسانه‌های استان خوزستان در روز پنجشنبه 26 /1 /1395 صداوسیما اعلام می‌کند: سد ترک برداشته است!

این فقط دو روایت از یک واقعیت نیست. این دو گزارش از یک رخداد نیست! این دو نگرش به یک حادثه نیست. متأسفانه این‌ یک شکاف گفتمانی عمیق بین مسئولان و مردم است. این حکایت از بی‌اعتمادی به مسئولان و گفتار آنهاست!

«اعتماد در يك جامعه مانند شیرازه‌ای است كه افراد يك جامعه را به هم پيوند می‌دهد و از انفصال و پراکندگی آن‌ها جلوگيري می‌کند. در بررسي انحرافات و مسائل اجتماعي، اعتماد مقوله‌ای حائز اهميت است؛ و ریشه‌ی بسياري از مسائل و انحرافات دريك جامعه را می‌توان در بی‌اعتمادی افراد به يكديگر و بی‌اعتمادی به ساختار سياسي جامعه، پیدا کرد.» (قدوسی، 1394)

«وقتي در جامعه‌ای منابع به‌ صورت ناعادلانه در بین گروه‌های مردم توزيع شود و این نابرابري در طول زمان استمرار پيدا كند، شكاف بين دوطبقه‌ی غني و فقير هر روز بيشتر می‌شود و طبيعي است كه در این شرايط قوانين و ساختار سياسي جامعه زير سؤال رفته و نوعي بی‌اعتمادی اجتماعي را در افراد تقويت می‌کند. بی‌اعتمادی به ساختارهاي سياسي جامعه منجر به تضعيف تعهد اجتماعي و کمرنگ شدن هويت اجتماعي و ملي می‌شود. گذشته از آن، بی‌اعتمادی به‌تدریج به سطح روابط ميان فردي كشيده می‌شود و حاصل اين امر انزوای اجتماعي است.» (همان)

«اعتماد مفهوم كانوني نظريات كلاسيك جامعه‌شناسی و نيز محور اصلي تئوری‌های نوين سرمایه‌ی اجتماعي و زمینه‌ی تعاملات و روابط اجتماعي است. نتايج بسياري از مطالعات اخير در سطح کشور حاکی از کاهش سطح نسبي اين متغير در نزد اقشار مختلف اجتماعي است.»(ارمكي،1383: 100)

شکاف گفتمانی که ظرف دو روز اخیر در بین رسانه‌های رسمی و مجازی رخ‌نمایی کرده نمونه‌ای از کاهش نسبی اعتماد اجتماعی به مسئولان است. من دیروز در یادداشت «سیل‌زده‌ایم یا سیاست زده؟!» نوشتم: تاب‌آوری سیستم اجتماعی را در برابر مخاطرات سیل دز و کارون پایین نیاورید! اگر اعتماد مردم به مسئولان کاسته شود مقاومت آن‌ها برای جذب مخاطرات سیل و تطبیق با شرایط در حال تغییر پایین آمده و پی آمدهای اجتماعی و روانی در سطح جامعه ایجاد خواهد شد.

 «شرايط تاريخي و ساخت قدرت عمودي و آمرانه در ایران شرايطي به وجود آورده است كه می‌توان آن‌ را "فرهنگ سياسي تابعيت" قلمداد نمود. در فرهنگ سياسي تابعيت، رفتارهاي افراد تركيبي است از فرصت‌طلبی، انفعال و کناره‌گیری، اعتراض سرپوشيده و ترس. چنين فرهنگي توانايي افراد را در همكاري و اعتماد به يكديگر تضعيف می‌کند.»(ارمكي،1383: 105)

جناب آقای استاندار حال که به حول و قوه الهی سیلاب خوزستان مهار شد؛ الحمدلله دیوار سد که از نوع بتنی دو قوسی جداره نازک با ارتفاع 203 متر ساخته‌شده سالم است؛ اما ستون اعتماد به مسئولان ترک برداشته است. لذا قبل از بازسازی روستاهای سیل‌زده به فکر جلب اعتماد مردم به مسئولان استان باشید!

بنابراین پیشنهاد می‌دهم روابط عمومی دستگاه‌های اجرایی را موظف کنید بخش عمده‌ی توان و ظرفیت خود را به «اطلاع‌یابی» از سطح جامعه اختصاص دهند تا میزان شکاف گفتمانی با «اطلاع‌رسانی» مسئولان به دست آید. سپس پروسه [نه پروژه] اعتمادسازی را در بلندمدت کلید بزنید! 


دومین مطلب منتشر شده جمال درویش 29 فروردین

استقراء ناقص و تعمیم ناروا

یادداشت دوست خوبم آقای لفته منصوری که نسبت به او ارادت بسیار دارم با عنوان «ستون اعتماد مردم به مسولین ترک برداشته نه سد دز» را در شوشان مطالعه کردم.

 متاسفانه باید عرض کنم حتی برخی از خواص و اهل نظر استنباط درستی از آن یادداشت نداشتند چه رسد به افراد عادی برای مثال پاراگراف های 3و 4 و 5 را که نقل قول از دیگران است، باور نویسنده یادداشت تلقی کرده اند!! حال آنکه به گمان بنده اصل سخن نویسنده با جمله این فقط دو روایت ... در پاراگراف  6آغاز می شود پیشنهاد می کنم حاشیه ای بر این عروه الوثقای کوچک نوشته و مبهم زدایی شود زیرا بنده علاوه بر شناخت خود از هر کس در مورد آقای منصوری پرسیده ام پاسخ داده اند : «لا نعلم منه الا خیرا» اما جسارتا ایراد کوچکی در آن یادداشت به چشم می خورد که با شان علمی و ایمانی نویسنده سنخیت ندارد و من نام آن را استقراء ناقص و تعمیم ناروا گذاشته ام.

 توضیح اینکه نویسنده گرامی یادداشت دانسته یا ندانسته مواضع افرادی انگشت شمار و البته پر هیاهو را که از آغاز کار مدیریت حاضر استان (و دولت فعلی مورد حمایت اصلاح طلبان) با آن سر ناسازگاری و عناد! داشته اند مبنای قضاوت خود قرار داده و مدعی شده اند که ستون اعتماد مردم! به مسولین ترک برداشته است.

آیا واقعا اینطور است؟ تا آنجا که من می دانم مردم،مردم واقعی کسانی هستند که بنا به فطرت الهی خود بی غرض و بی مرض شب را تاریک روز را روشن یخ را سرد آتش را گرم نمک را شور و شکر را شیرین حس می کنند نه آنان که فقط آنچه را با امیال شان سازگار است می بینند و هر چه ناسازگار است نمی بنند یعنی نمی خواهند که ببینند.

 امام چهارم (ع) می فرماید : «لا تقل ما تسرع العقول الی انکاره» چیزی را بر زبان میاور که عقل ها برای انکار آن سرعت بگیرند. آیا می توان به زیر آب رفتن هزاران هکتار زمین های کشاورزی و در محاصره سیل قرار گرفتن 367 روستای استان و ورود 1300000000متر مکعب آب باران در مخاذن پشت سدهای استان که تنها بخشی از بارش های چند روز اخیر بود را مشاهده کرد و گفت اینها بزرگ نمایی است؟

آیا تصور می کنید مردم ما کسانی هستند که مقصر بروز گرد و خاک،سیل و زلزله و ... را مدیران دولت فعلی می پندارند؟ هرچند وظیفه مدیران در هر دولتی فراهم کردن تمهیداتی برای پیشگیری از حوادث احتمالی و یا کاهش تلفات جانی و خسارات است اما مردم ما بسیار دقیق و با ملاحظه جمیع جهات به قضاوت می نشینند و خوب می دانند که نه میزان بارندگی های اخیر کم بود ،نه آمدن وزیر نیرو ربطی به انتقال آب کارون به اصفهان داشت نه باز کردن دریجه های سد 53 ساله دز عمدی و برای ایجاد سیل بود و نه خشک شدن تالاب های شادگان و هورالعظیم خوش آیند دولتمردان و مدیران استان بود.

 اینها حرف های مردم نیست این مردم نیستند که به مسولین بی اعتماد شده اند. اینها حرف های کسانی است که دایما در پی بهانه هستند تا به دولت حمله کنند یا مدیر ارشد استان را به باد حمله بگیرند. تعداد این افراد علی رغم سر و صدایی که به برکت مطبوعات الکترونیکی به راه انداخته اند بسیار کمتر از آن است که بتوان کلمه مردم را به آنان اطلاق کرد و این آن نکته ظریفی است که از حاج لفته عزیز انتظار می رفت به آن توجه داشته باشد .


سومین مطلب لفته منصوری در 29 فروردین

* شکاف گفتمانی عمیق بین مسئولان و مردم

جمال درویش مشاور استاندار و مدیرکل روابط عمومی استانداری خوزستان از بهترین دوستان من هست. او شخصیتی فاضل، متواضع، دوست‌داشتنی، اهل‌دل و خوش‌برخورد دارد.

1- این‌جانب یادداشتی با عنوان «ستون اعتماد به مسئولان ترک برداشته نه سد دز!» در شوشان نوشته بودم که جمال درویش پاسخ آن را در مطلبی «استقراء ناقص و تعمیم ناروا»  به نام داد.
درنهایت این‌جانب در رد سخنان جناب درویش «شکاف گفتمانی عمیق بین مسئولان و مردم» را منتشر کردم. در این رفت‌وبرگشت و یا کروفر با خود فکر کردم اگر من به‌جای جناب درویش بودم چه می‌نوشتم؟ به این نتیجه رسیدم که همان پاسخ وی را می‌دادم! البته باکمی فزونی و نقصان که ناشی از تفاوت ما دو نفر هست!

این موضوع مرا به یاد «نظريه نمايشي» اروینگ گافمن آخرین اندیشمند برجسته وابسته به مکتب اصلی شیکاگو انداخت. نظریه نمایشی می‌گوید زندگی اجتماعی شما، یک‌رشته اجرای نقش‌های نمایشی همانند ایفای نقش درصحنه نمایش است؛ و شما در اجرای این نقش‌ها ناچارید جنبه‌ای از خود را نمایش دهید که دیگران از شما انتظار دارند و موردپذیرش دیگران است.

گافمن نمایش را این‌گونه تعریف می‌کند: همه فعالیت‌های یک مشارکت‌کننده معین در یک موقعیت معین که آن را برای تأثیر در هر یک از مشارکت‌کنندگان دیگر به هر صورت ممکن به کار می‌برد. همچنین همه فعالیت‌های یک فرد که در خلال مدتی روی می‌دهد و از طریق حضور مداوم او در مقابل مجموعه خاصی از مشاهده گران مشخص می‌شود و بر مشاهده گران تأثیر چند می‌گذارد. برای اینکه نمایش‌ها موفقیت‌آمیز باشند افراد باید اطمینان حاصل کنند که موضوع مورد نمایش واقعیت حقیقی است درعین‌حال که در یک جلوی صحنه ثابت وسایل مربوط به صحنه (مثل میز برای وکیلان یا روپوش سفید برای پزشکان)، تفسیرهای صوری مناسب و وجهه‌ نظرهای مربوط به نقش را نگهداری می‌کنند. جلوی صحنه‌ها ادراک نمایشی به نمایش‌ها می‌افزایند. آن‌ها به بازیگران کمک می‌کنند در هر کنش متقابل معین هر آنچه می‌خواهند، انتقال دهند. (کامیار، 1380: ص 41)

جناب آقای درویش در «استقراء ناقص و تعمیم ناروا» بنا به نقش مدیرکل روابط عمومی بر اساس نظریه نمایشی گافمن چند تعبیر به منتقدان نسبت داده است:

- مواضع افرادی انگشت‌شمار و البته پرهیاهو را که از آغاز کار مدیریت حاضر استان (و دولت فعلی موردحمایت اصلاح‌طلبان) با آن سر ناسازگاری و عناد!

- تا آنجا که من می‌دانم مردم، مردم واقعی کسانی هستند که بنا به فطرت الهی خود بی‌غرض و بی مرض شب را تاریک...

- آیا تصور می‌کنید مردم ماکسانی هستند که مقصر بروز گردوخاک، سیل و زلزله و ... را مدیران دولت فعلی می‌پندارند؟

- این‌ها حرف‌های مردم نیست این مردم نیستند که به مسئولین بی‌اعتماد شده‌اند. این‌ها حرف‌های کسانی است که دائماً در پی بهانه هستند تا به دولت حمله کنند یا مدیر ارشد استان را به باد حمله بگیرند.

پیش از جناب درویش رئیس‌جمهوری بر این کشور حکمرانی می‌کرد که در ادبیات سیاسی اخیر از او به‌عنوان «آن مرد» یاد می‌کنند؛ گفته بود:

«ملت ایران یکپارچه است در یک مسابقه فوتبال ۵۰ هزار، ۷۰ هزار تماشاچی می‌روند آن‌کسی که تیمش باخته عصبانی است و به هر دری می‌زند، در ایران در انتخابات ۴۰ میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیین‌کننده اصلی بودند حالا ۴ تا «خس و خاشاک» در این گوشه‌ها یک کاری می‌کنند. بدانید که این رودخانه زلال ملت جایی برای خودنمایی آن‌ها نخواهد گذاشت.»
وجه شباهت این دو گفتار در تعریف مردم را ملاحظه بفرمایید! هر دو ظل و ذیل ادبیات قدرت قرار می‌گیرند.

اما اگر بنا را بر ادبیات انصاف بگذاریم شایسته بود که جناب درویش به‌جای آنکه منتقدان را با ادبیات قدرت گوشمالی کنند از کارشناسان محترم روابط عمومی استانداری درخواست می‌کردند همه پیام‌های این عده قلیل علیه ما علیهم را جمع‌آوری کرده و تحلیل محتوای[3]کرده و طی جزوه زیبایی به رؤیت استاندار محترم خوزستان و دیگر متصدیان می‌رساندند.

در آن صورت این کار فوایدی نظیر آنچه برمی‌شمارم در پی داشت:

- توصیف گرایش‌های محتوای پیام‌ها شبکه‌های اجتماعی راجع به سیل خوزستان.
- یافتن ارتباطات بین ویژگی‌های شناخته‌شده منابع پیام‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی تولیدشده است.

- كشف گروه يا طبقه اجتماعي، سياسي و يا فرهنگي مخاطبپیام‌های تولیدشده. (یافتن ارتباط بین خصوصیات مخاطبان با پیام‌های تولیدی)
- ارزيابي جهان‌بینی و ديدگاه توليدكنندگان پیام‌ها و گفتارها.
- ارزیابی واکنش‌های انجام‌شده نسبت به پیام‌ها.
- تشخيص شيوه‌هاي استدلال در بيان و پایه‌های داوري.

این‌ها و ده‌ها خیر و برکت دیگر از تحلیل محتوای پیام‌های شبکه‌های اجتماعی قابل‌برداشت و استفاده مدیران عالی‌رتبه استان بود. رباعی‌ای از ابوسعید ابوالخیر به‌عنوان حُسن ختام این مقال می‌آورم:

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده درافتد نه تو مانی و نه من


مطالب مرتبط
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
انتشار یافته: ۲
comment
comment
محمدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۱/۳۱
comment
0
0
comment با سلام لفته منصوری به همه چیز کار داره و اظهار نظر میکنه الا کار اصلی خودش
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۱/۳۱
comment
0
0
comment فقط و فقط رقص کلمات بر برگ کاغذ و یاداشت ردوبدل کردن نامه میان دوشخص ،آیا این ارزش خبری داشت انصافا....چه دردی از مردم دوا شد.....
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار